نام پژوهشگر: سمیه جلالی میلانی
سمیه جلالی میلانی مسعود وحدت طلب
چکیده: بازار تاریخی تبریز به عنوان بزرگ ترین بازار سرپوشیده ی جهان، در قسمت های مختلف دچار فرسودگی گشته است. بخش های شمالی آن خصوصاً قسمت های جدا افتاده در شمال مهرانرود در مقایسه با بخش های جنوبی تر، از نشاط و سرزندگی کم تری برخوردار بوده و این بخش ها دیر زمانی است که در وضعیت نامطلوبی- از لحاظ کالبدی و اقتصادی- به سر می برند. همین مسئله در سال های اخیر، مسئولان امر را بر آن داشت تا در صدد یافتن راه حلی برای افزایش رونق این بخش ها برآیند. بر همین اساس، اجرای طرح بهسازی و نوسازی میدان صاحب الامر، با هدف بازگرداندن سرزندگی و پویایی گذشته به بخش های فرسوده ی شمالی بازار تبریز و احیای میدان صاحب الامر، در دستورکار قرار گرفت. هم اکنون با گذشت دو سال از اتمام اجرای پروژه، این طرح ناموفق به نظر می رسد. چرا که نه تنها به رونق بخشی به قسمت های فرسوده ی بازار، کمک چندانی نکرده است، بلکه حتی در بخش هایی، از رونق آن نیز کاسته است. از این رو لزوم بازبینی طرح مذکور، با دیدگاهی نقادانه، به منظور کشف علل و عوامل بروز این ناکارآمدی احساس می شود. با توجه به این مسئله، رساله ی حاضر، در پی آن است که ضمن نقد و آسیب شناسی طرح بهسازی و نوسازی مجموعه ی صاحب الامر، بالاخص از نقطه نظر معماری و کالبدی- بر اساس مطالعات، مشاهدات و مصاحبه های صورت گرفته با دست اندر کاران پروژه و اهالی و کسبه ی بازار- به ارائه ی پیشنهادی بپردازد که بتواند جایگزین مناسب تری برای این طرح باشد. پیشنهادی که سه مسئله ی اصلی را مبنا قرار می دهد: اولاً بازآفرینی پل بازار های قدیمی تبریز- که روزگاری حلقه ی اتصال دو بخش جدا افتاده ی بازار در شمال و جنوب مهرانرود بودند- به منظور برقراری پیوند دوباره میان این دو بخش و جریان یافتن حیات و سرزندگی بخش های جنوبی بازار به بخش های شمالی آن؛ ثانیاً بهره گیری از نتایج حاصل از نقد و آسیب شناسی طرح ساماندهی مجموعه ی صاحب الامر به عنوان نکاتی که رعایت نکردن آن ها می تواند به عدم موفقیت پروژه منجر گردد و نهایتاً در نظر گرفتن روش مداخله ی قیاس یا تشابه به عنوان روشی از مداخله که بهره گیری از آن ها می تواند به شکل گیری بنایی بیانجامد که در کنار رعایت احترام به بافت زمینه و الگوگیری از آن نمایانگر روح زمان خود است.