نام پژوهشگر: فاطمه زادسر
فاطمه زادسر پریسا شاد قزوینی
در هیچ یک از دوره های هنر ایران، فصلی به مانند هنر اقوام قدیم ساکن لرستان باعث شگفتی و حیرت نشده است. این آثار در دوره ای خلق شدند که ایران حین شکل گیری تمدنی عظیم بود و به تدریج روال سیاسی و نظامی این کشور در حال پایه ریزی بود. آثار هنری لرستان نمونه ای از شکوفایی و بلوغ هنری قومی هستند که از میراث چند هزار ساله فلات ایران بهره گرفته تا شگفت انگیزترین و مرمرزترین پدیده های هنر آسیای قدیم را به وجودآورد و برای قرن های متمادی زینت بخش موزه های بزرگ دنیا شود. استفاده از برنز و ساخت این اشیا در آن روزگار صنعتی بوده پیشرفته که این کار عظیم توسط صنعتگران صورت گرفته و بررسی آن نیاز به پژوهشی سوای مطلب اخیر دارد، که تا به حال بر روی آن تحقیقاتی صورت گرفته و باز هم جای تحقیق و تفحص بیشتر دارد. مفرغ کاری لرستان وسیله ای برای انتقال هنر و سنن اجدادی، انتقال مفاهیم و موضوعات مشترک مذهبی مردم آن روزگار بوده است. اهمیت مفرغ استان لرستان به اندازه ای است که گریشمن آن را "هنر حقیقی ایران را هنر لرستان" (گریشمن،1319؛72) می داند گرچه به جز لرستان، اشیای مفرغی فراوانی در جنوب خزر، قفقاز و اروپا به دست آمده است ولی این اشیا به لحاظ فنی و هنری به هیچ وجه با مفرغ های یافت شده در لرستان قابل مقایسه نیست. آندره گدار در کتاب خود برنز لرستان: هنر آسیا تاکید می کند: "هرگز قطعه ای نظیر مفرغ های لرستان در سرزمین بین النهرین به دست نیامده است". (گدار،1365؛58) اشیایی که از این سرزمین به دست آمده اند زینت بخش موزه های بزرگ دنیا شده اند، از جمله موزه لوور – که یک سالن را به این آثار اختصاص داده، همچنین موزه نیویورک، بوستون، فیلادلفیا، شیکاگو، بروکسل و هامبورگ تعدادی از این آثار در اختیار دارند. در مورد روش ساخت، جغرافیای منطقه و اقوامی که ساخت این مفرغ ها به آنان نسبت داده می شود در فصل دوم صحبت به میان می آید. موضوعی که باعث شگفت انگیزی و حیرت آوری این مفرغینه ها شده و باعث می شود بیننده هنگام دیدن این اشیا انگشت حیرت به دندان بگزد، نقوش به کار رفته در مفرغ های لرستان است. نقوشی سرشار از تخیل و قدرت فکری عجیب که توسط انسان آن روزگار جاودانه شده است. نقوشی برگرفته از اساطیر ایران باستان که در آن روزگار به صورت مکتوب درنیامده بود و به صورت شفاهی این افسانه ها و اساطیر در میان مردم رایج بود. از این میان پیکره های چندوجهی لرستان عجیت ترین نقوش را در میان دیگر نقوش مفرغ ها دارند. مسئله اصلی پژوهش حاضر این است که سازندگان مفرغ های لرستان تا چه حد با داستان ها، افسانه ها و اساطیر ایران آشنایی داشته و تاثیر این داستان ها و اساطیر بر نقوش مفرغ ها تا چه میزان بوده است. فصل اول این رساله شامل مقدمه، کلیات پژوهش و .. می شود. در فصل دوم به صورت کلی و اجمالی نظری افکنده خواهد شد به تاریخ و جغرافیای این قوم. اینکه آیا در باورهای مردم لرستان اساطیر ایران باستان جایگاهی داشته یا نه از پرسش های اصلی مطرح شده در این رساله است که در فصل دوم در بخش باورهای مردم لرستان به آن پاسخ داده می شود. فصل سوم به مفرغ های لرستان اختصاص یافته، طبقه بندی، روش ساخت، سازندگان مفرغ ها از جمله موضوعات مطرح شده در این فصل خواهد بود. در فصل چهارم اساطیر ایران باستان مورد بررسی قرار خواهد گرفت. در این فصل به طور کلی به تعریف اسطوره و نماد از منظر چند صاحب نظر و پژوهشگر پرداخته می شود و بعد به تعریف اساطیری پرداخته خواهد شد که میان قوم لر اساطیری مطرح و معروف بوده اند. از آنجا که در لرستان برای مدت طولانی آیین مهرپرستی حاکم بوده و از شواهد چنین برمی آید که زروانیسم نیز از اعتقادات مردم این سامان بوده است، بنابراین اساطیر باستانی ایران زمین در آن زمان در این منطقه جز باورهای مردم به شمار می رفته است. اعتقاد به اهورامزدا، مهر، سروش و جدال با اهریمن و ضحاک از جمله آیین ها و باورهای مردم لرستان بوده است. در فصل آخر به تجزیه و تحلیل نقوش آثار پرداخته می شود، با توجه به اینکه این اشیا کارکردی آیینی و مذهبی داشته و کمتر جنبه کاربردی داشته اند در فصل آخر جداولی ترسیم خواهدشد و به طبقه بندی کاربرد این نقوش پرداخته خواهدشد. در این بخش سعی خواهدشد تا با رویکرد هرمنوتیکی به تاویل و تفسیر چند پیکره پرداخته شود و به توصیف و تحلیل این پیکره ها از نظر کاربرد آئینی و مذهبی پرداخته خواهد شد. روش انجام این تحقیق توصیفی و تحلیلی به صورت کتابخانه ای انجام خواهد گرفت.