نام پژوهشگر: بهروز الهی
بهروز الهی مهرداد پورایوبی
در این پژوهش، تعدادی ترکیب فسفر-کلر با فرمول های xc(o)nhp(o)cl2 x]=cf3، ccl3، cf2cl و[ch2cl ، 4-ch3-c6h4nhp(o)cl2 ، 4-ch3-c6h4s(o)2nhp(o)cl2 و [4-ch3-c6h4nh]2p(o)cl تهیه و برای سنتز فسفر آمیدهای با فرمول ccl3c(o)nhp(o)y ] [nh(ch2)3nh=y (1) و [nhch2c(ch3)2ch2nh=y] (2)، [h2n(ch2ch3)2][4-ch3-c6h4s(o)2nhp(o)n(ch2ch3)2].h2o (3)، 4-ch3-c6h4nhp(o)[n(ch3)(ch2c6h5)]2 (4)، [4-ch3-c6h4nh]2p(o)op(o)[nhc6h4-4-ch3]2 (5)، 4-ch3-c6h4nhp(o)[nh(ch2)3nh] (6)، cf3c(o)nhp(o)[nh(ch2)3nh] (7) و xc(o)nhp(o)y2 [x=ch2cl, y=nc(ch3)3] (8)، ] x=cf3, y= n(ch2c6h5)2 [ (9) و [x=cf2cl, y=n(ch2c6h5)2](10)، مورد استفاده قرار گرفتند. محصولات به دست آمده، از طریق طیف سنجی ir و بلورنگاری پرتو x و هم چنین طیف سنجی 1h, 13c, 31p nmr در مورد ترکیب های (1) و (2) شناسایی شدند. در تمام این ساختارها مانند سایر ترکیبات هم خانواده ی پیشتر گزارش شده محیط اطراف اتم فسفر به صورت چهار وجهی انحراف یافته می باشد. در انباشتگی بلوری ترکیب (7) اتم نیتروژن به عنوان پذیرنده و دهنده پیوند هیدروژنی عمل کرده است، ولی اتم های نیتروژن در سایر ترکیبات سنتر شده تنها به عنوان دهنده پیوند هیدروژنی عمل کرده اند، که نشان دهنده ویژگی باز لوئیس کم آنهاست. هر یک از ترکیب های (1) و (2) (که دارای قطعه c(o)nhp(o)(nh)2 است) و ترکیب (6) دارای آرایش دو بعدی می باشند. برای ترکیب (1) پیوندهای هیدروژنی (namide—h•••o(?p) nc(o)nhp(o)—h•••o(?p) و ( namide—h.…o(?c)حلقه های (r22(8) r22(12) r23(10) و (r33(12 برای ترکیب (2) پیوندهای هیدروژنی (nc(o)nhp(o)—h•••o(?p) و (namide—h•••o(?c) حلقه های (r22(12 و (r22(10 و برای ترکیب (6) پیوندهای هیدروژنی (namide—h•••o(?p)حلقه های (r32(8 و (r22(8 را ایجاد می کنند. ساختار بلوری ترکیب های (1) (4) و (7) شامل دو مولکول مستقل از نظر تقارنی است. ترکیب های (9) و (10) با قطعه c(o)nhp(o)(n)2، از طریق پیوندهای هیدروژنی هم ارز (nc(o)nhp(o)—h•••o(?p تشکیل دیمر دارای مرکز تقارن با ایجاد حلقه (r22(8 را می دهند. در ساختارهای (5) (7) و (8) مولکول ها از طریق پیوندهای هیدروژنی (nc(o)nhp(o)—h•••o(?p و (namide—h•••o(?c با ایجاد حلقه های (r22(8) r22(12)/r21(6 در ترکیب (8) از طریق پیوند هیدروژنی (namide—h•••o(?p با ایجاد حلقه های (r22(8 در ترکیب (5) و از طریق پیوند های هیدروژنی (nc(o)nhp(o)—h•••o(?p) namide—h•••o(?c) و n(amide—h•••o(?p) با ایجاد حلقه های (r22(8) ،r22(12 و (r22(10 در ترکیب (7) دارای یک آرایش خطی می باشند. در ساختار (3) از طریق پیوندهای هیدروژنی ncation—h…o(?p) ncation—h…o(?s) ns(o)(o)nhp(o)—h…o(?p) (owater—h…o(?p و (owater—h…o(?s آرایشی خطی به دست می آید که در آن اتم اکسیژن گروه (p(o به صورت گیرنده دو تایی پروتون عمل کرده است. ثابت های جفت شدن (2,3j(p,c در ترکیب های (1) و (2) اندازه گیری شده اند. به منظور تعیین دقیق تر فرکانس های کششی در انواع پیوند های n—h ترکیبات دارای قطعه (c(o)nhp(o، محاسبات شیمیایی با روش b3lyp و پایه (b3lyp/6-311++g(d,p انجام شده است. محاسبات تئوری برای مولکول در حالت مونومر و شبکه ای حاوی پیوند هیدروژنی انجام شده است. در شبکه مولکولی با پیوند هیدروژنی تاثیر تشکیل پیوند هیدروژنی و قدرت آن در پیوند های po???h—n و co???h—n بررسی شد و فرکانس نوار های جذبی نظری به مقادیر واقعی نزدیک گردید. نتایج محاسبات شیمیایی بر روی شبکه مولکولی دارای پیوند هیدروژنی نشان داد، پیوند هیدروژنی قوی تر po???h—n باعث تغییر قابل ملاحظه ای در فرکانس کششی n—h نسبت به پیوند هیدروژنی co???h—n می شود.
بهروز الهی مصطفی جهانگشای رضایی
کارت امتیازی متوازن و تحلیل پوشش داده ها از مهم ترین روش های ارزیابی عملکرد می باشند که به طور گسترده مورد استفاده قرار گرفته اند. دیدگاه جامعی که کارت امتیازی متوازن از سازمان ارائه می دهد و امکان محاسبه ی کارایی نسبی واحدهای مشابه که در تحلیل پوششی داده ها وجود دارد، باعث می شوند تا ترکیب این دو روش ارزیابی ما از سازمان را موثرتر و کاراتر کند. در این تحقیق، دو مدل از ترکیب این دو روش ارائه شده است. در اولین مدل، تابع هدف از دو قسمت تشکیل شده است؛ قسمت اول کارایی بخش مشتری را محاسبه می کند. ورودی های این بخش شاخص های منظر رشد و یادگیری و فرآیندهای داخلی و خروجی آن شاخص های منظر مشتری هستند و قسمت دوم کارایی بخش مالی را محاسبه می کند. ورودی این بخش شاخص های منظر مشتری و خروجی آن شاخص های بخش مالی هستند. سپس دو محدودیت توازن ساز به مدل اضافه شد تا تأثیر شاخص های دو منظر رشد و یادگیری و فرآیندهای داخلی بر روی بخش مشتری متوازن باشد. در مدل دوم، هر یک از منظرهای کارت امتیازی متوازن به صورت سری با هم در ارتباط هستند و کارایی بخش های مالی، مشتری، فرآیندهای داخلی و رشد و یادگیری در تابع هدف محاسبه می شوند و برای این که تأثیر بخش مالی و مشتری بر روی امتیاز کارایی کل بیش تر باشد، وزن هایی برای مولفه های تابع هدف تعریف شدند. سرانجام با استفاده از دو مدل ارائه شده، تعدادی از شرکت های سیمان، مورد ارزیابی قرار گرفتند. این ارزیابی در مدل اول به تفکیک دو بخش مالی و مشتری و در مدل دوم به تفکیک چهار بخش مالی، مشتری، فرآیندهای داخلی و رشد و یادگیری صورت گرفت. در انتها با توجه به امتیاز کارایی به دست آمده برای شرکت های سیمان، آن ها خوشه بندی شدند تا نقشه راهی مبتنی بر الگوبرداری ارائه شود. با نقشه راه ارائه شده، واحدها می توانند کارایی خویش را در آینده افزایش دهند.