نام پژوهشگر: مسلم الله ویسی
مسلم الله ویسی علی شماعی
چکیده رشد پراکنده شهری در چند دهه اخیر با تخریب سطح وسیعی از اراضی کشاورزی و سرمایه های طبیعی پیرامون شهرها، دستیابی به شکلی پایداری از کالبد شهر را با چالشی اساسی روبه رو کرده است. رشد هوشمند شهر به عنوان یکی از دیدگاه های نوین توسعه پایدار شهری؛ در دهه 1990 و در ادامه مباحث شهری که از دهه های 70 و 80 میلادی شکل گرفته بود؛ مطرح شد. این دیدگاه با هدف دستیابی به شکل پایداری از کالبد شهر؛ در چارچوب اصول "دو"، "شش" و "هفت" از اصول "ده گانه" خود ضمن توجه به پیرامون شهرها، سیاست توسعه درونی شهر و دستیابی به شکل فشرده تر شهری را پایه نظری خود قرار داده است. به موجب این رویکرد "اراضی بایر" و "ناکارآمد" در کنار انواع "بافت های فرسوده شهری" به عنوان سازوکارهای تحقق سیاست توسعه درونی شهر شناخته می شوند. ایده اصلی تحقیق حاضر یادآوری این واقعیت است:"مادامی که ظرفیت های اراضی براون فیلد و انواع بافت های فرسوده در داخل شهرها وجود دارند؛ هدایت توسعه به سمت پیرامون شهرها ناپایداری در کالبد شهر را سبب خواهد شد". بر این اساس مساله اصلی پژوهش حاضر پدیده رهاشدگی اراضی براون فیلد و بافت های فرسوده داخل شهر و تاکید بر توسعه افقی شهر است که باتوجه به سرمایه های طبیعی پیرامون شهر سنندج، ادامه این روند در تعارض با توسعه پایدار شهر می باشد. در تحقیق حاضر با روشی توصیفی ـ تحلیلی این سوال که "توسعه درونی به عنوان یک راهکار با کدام ساز و کارها می تواند به رشد هوشمند کالبد شهر منجر شود؟"؛ بررسی شده است. به منظور بررسی چگونگی رشد جمعیت شهر و برآورد آن از مدل کمی "رشد نمایی" و چگونگی رشد کالبدی شهر بر اساس پراکنده یا متمرکز بودن از مدل "هلدرن" استفاده شد. داده های مربوط نشان می دهد در صورت هدایت توسعه آتی به سمت ظرفیت-های درونی شهر؛ اراضی براون فیلد مشتمل بر اراضی بایر و بافت های ناکارآمد شهری با مساحت 879 هکتار توان پذیرش 87900 نفر جمعیت و مجموع انواع بافت های فرسوده شهری مشتمل بر بافت های تاریخی، میانی و حاشیه ای با مساحت 687 هکتار با رعایت ملاحظات تراکمی و محدودیت های ارتفاعی طرح های فرادست؛ توانایی پذیرش 262008 نفر جمعیت را خواهد داشت. واژگان کلیدی: رشد هوشمند، توسعه درونی، اراضی براون فیلد، بافت های فرسوده، سنندج