نام پژوهشگر: سارا دارنگ

بررسی بازنویسی ها و بازآفرینی های کلیله و دمنه برای کودکان و نوجوانان، منتشر شده از سال 1362 تا 1383
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شیراز - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1391
  سارا دارنگ   سعید حسام پور

بازنویسی متون سرشار از حکمت کهن، یکی از ارزشمندترین تلاش هایی است که در سال های اخیر برای آموزش کودکان و نوجوانان و آشنایی آنان با این گنجینه های دانش و ادب، صورت گرفته است. یکی از این متون گران سنگ کلیله و دمنه است که از یک سو به دلیل در برداشتن آموزه های اخلاقی و اجتماعی و از سوی دیگر به دلیل تمثیلی بودن آن، همواره مورد توجه بازنویسان قرار گرفته است. پایان نامه ی حاضر که به روش کتابخانه ای و به شیوه ی تحلیل محتوا انجام شده است، در چهار فصل به بررسی بازنویسی های کلیله و دمنه برای کودکان و نوجوانان می پردازد. در این پژوهش ابتدا به انواع بازنویسی و تاریخچه ی آن پرداخته شده و پس از آن کوشیده شده است تا با بررسی شیوه ی بازنویسی و کارکرد عناصر داستانی در 45 بازنوشته از 10 بازنویس و تطبیق آن با متن اصلی، میزان موفقیت هر کدام سنجیده و در نهایت جایگاه بازنویسی در دوره ی مورد مطالعه آشکار شود. به همین منظور نقاط قوت و ضعف هر نویسنده و هم چنین روش پرداخت، قالب، تصویر، گروه سنی و شیوه ی گزینش آثار، بررسی شده و سپس نتایج به دست آمده در قالب جدول ها و نمودارهای آماری به نمایش گذاشته شده است. یافته های پژوهش گویای این واقعیت است که در این دوره نویسندگان بیشتر به بازنویسی ساده توجه داشته اند. تعداد بازنویسی های خلاق کم است و بازآفرینی نیز در این میان جایگاهی ندارد. در مجموع باید گفت که اصول بازنویسی از سوی بازنویسان این دوره چنان که باید رعایت نشده است و هرچه به سال های جدیدتر نزدیک می شویم میزان توجه و موفقیت بازنویسان بیش تر می شود؛ چنان که بازنویسی های ناصر کشاورز که مربوط به آخرین سال مورد مطالعه ی این پژوهش (1383) است، از دیگر بازنویسی ها موفق تر بوده است.