نام پژوهشگر: محمد راهرواحمدی
محمد راهرواحمدی احمد اصل حداد
در اقتصاد رقابتی امروز بازارهای کسب و کارهای مختلف به سرعت در حال رشد هستند. امروزه فضای کسب و کارهای مختلف به شدت رقابتی شده است. محصولات و خدمات متنوع توسط شرکت های مختلف ارایه می شوند و به مشتریان عرضه می شوند. هدف از ارایه این محصولات و خدمات به دست آوردن مشتری بیشتر و پیشی گرفتن از رقبا می باشد. کسب و کارهای گوناگون به روش های مختلف سعی در جذب مشتری بیشتر و در نتیجه افزایش سود خود دارند. بعضی از کسب و کارها سعی می کنند تا با ایجاد بازارهای جدید و کسب و کارهای جدیدتر، این کار را انجام دهند و به اصطلاح وارد اقیانوس آبی می شوند و در واقع یک فضای بازار بدون رقیب را برای خود ایجاد می کنند. بعضی دیگر هم سعی می کنند تا استراتژی اقیانوس سرخ را پیش بگیرند، به این ترتیب که سعی می کنند مشتریان را با سرویس های بهتر از رقبای خود بربایند.(لیندیک و دیگران 2012، کیم و مابورن 2005) کسب و کاری که این استراتژی را برای خود برمی گزیند، معمولاً با استفاده از مواردی مثل ایجاد ارزش افزوده برای مشتریان، دادن پیشنهادهای خرید مناسب و کاهش قیمت و مواردی از این قبیل سعی دارد تا سهم بازار را از رقبای خود بگیرد. یکی از موارد مهمی که کسب و کارها برای افزایش مشتریان استفاده می کنند، افزایش کیفیت و کاهش قیمت مصرف کننده می باشد. قیمت نهایی که به مصرف کننده ارایه می شود تحت تأثیر مواردی از قبیل قیمت تمام شده کالا یا خدمت و همچنین میزان سود محصول برای آن بنگاه اقتصادی می باشد. بسیاری از سازمان ها سعی می کنند تا با کاهش میزان سود خود، قیمت نهایی محصول را کاهش دهند و بعضی دیگر هم با استفاده از استراتژی های مختلفی که در ادامه توضیح داده خواهد شد، سعی دارند تا قیمت تمام شده محصول خود را کاهش داده و درنتیجه قیمت تمام شده را کاهش دهند. تکنیک های مختلفی برای ارزیابی و بررسی سازمان ها وجود دارد، که به کسب و کارهای مختلف کمک می نماید تا سیستم کاری خود را از جنبه های مختلف بررسی نماید و به افراد و مدیریت دید بسیار خوبی برای بهبود کسب و کارشان می دهد. با توجه به اینکه هدف، کاهش قیمت تمام شده کالا یا خدمت می باشد، بیشتر سعی شده است تا به منظر مالی توجه شود. در بسیاری از تحقیقات روش های مختلفی برای کاهش قیمت تمام شده و کنترل قیمت نهایی یا مصرف کننده ارایه شده است، اما هیچ کدام از آنها راه حل عملی برای حل مشکل ارایه نداده اند. در منظر مالی برای کاهش قیمت تمام شده محصول، را ه های مختلفی ارایه شده است که بعضی از این راه حل ها و تکنیک ها در بخش 3-3 تحقیق توضیح داده شده است. یکی از مهمترین تکنیک هایی که به منظور کاهش قیمت تمام شده استفاده می شود، مدیریت زنجیره تأمین می باشد. در واقع در این تحقیق سعی خواهد شد تا با استفاده از یکی از جنبه های تکنیک مدیریت زنجیره تأمین که تابحال به آن توجه نشده است، به کاهش قیمت تمام شده پرداخته شود. زنجیره تأمین به عنوان یکی از مهمترین بخش های یک کسب و کار به شمار می رود. اعضا و قسمت های مختلفی که زنجیره تأمین را تشکیل می دهند هرکدام به نوعی در تعیین قیمت تمام شده محصول تأثیرگذار هستند. کسب و کارهای مختلف سعی برآن دارند تا با استفاده از تکنیک های مدیریت زنجیره تأمین، هزینه ها را کاهش دهند، هزینه هایی مثل تولید، حمل و نقل، توزیع، فروش و ... . اگر یک زنجیره تأمین به دقت مورد بررسی قرار داده شود، متوجه خواهیم شد یکی از دلایلی که هزینه های سربار زیادی به زنجیره تأمین تحمیل می شود و در نتیجه قیمت تمام شده و به دنبال آن قیمت فروش به مصرف کننده افزایش می یابد، عدم تعادل در زنجیره تأمین می باشد. در اقتصادهای پیشرفته، زنجیره تأمین معمولاً به صورت خودکار متعادل می شود ولی در اقتصادهای رانتی و وابسته مشکلی به وجود می آید که در این تحقیق عدم تعادل زنجیره تأمین نامیده شده است. در مباحث اقتصادی مختلف که توسط افراد و سازمان های متفاوت ارایه شده است، راه حل ها به صورت مواردی کلی بیان شده است. از جمله روش هایی که برای کاهش قیمت توسط کارشناسان ارایه شده است می توان به مواردی مثل مدیریت دانش ، تکنیک مدیریت پروژه ، تکنیک برنامه ریزی راهبردی ، تکنیک مدیریت تغییر ، تکنیک مدل کارت امتیازدهی متوازن ، تکنیک مدیریت زنجیره تأمین و بسیاری از تکنیک های دیگر اشاره کرد. یکی از روش هایی بسیار مهم که در موارد اشاره شده در بالا هم به آن اشاره شد، تکنیک مدیریت زنجیره تأمین است. با وجود اینکه بسیار دیده شده است که اهمیت زنجیره تأمین در مقالات و گزارشات بسیاری مورد بررسی قرار گرفته است ولی باید تأکید کرد که فقط اشاره به این مورد برای رسیدن به هدف که همان کاهش قیمت تمام شده می باشد، کافی نیست و باید برای این منظور یک فرآیند عملی را طراحی و پیاده سازی نمود. یکی دیگر از نکاتی که باید به آن اشاره کرد، این است که عواملی تأثیرگذار بر روی کاهش قیمت تمام شده باید از دو منظر مورد بررسی قرار گیرد: عوامل درونی و عوامل بیرونی . عوامل درونی، عواملی هستند که به خود سازمان مربوط می شوند، مثلاً سیاست هایی که برای فروش یا جذب مشتری در نظر گرفته می شود، نیروی انسانی متخصص، مواد اولیه و روش و قیمت تهیه آنها و مواردی از این قبیل. اما عوامل بیرونی شاید بسیار مهم تر باشند، که باید بسیار به آن توجه شود. عواملی مانند مجلس و قوانینی که وضع می شود، دولت، سیاست های کشور، تحریم ها از جمله این موارد می باشند. عوامل درونی در اختیار خود سازمان و کسب وکار مربوط می باشد ولی عوامل بیرونی در اختیار سازمان ها و کسب و کارها است. به همین دلیل است که اهمیت و تأثیر عوامل بیرونی بسیار بیشتر است. نقش فناوری اطلاعات در بررسی و تحلیل زنجیره تأمین به ویژه از این نظر بسیار مهم است که، در زمانی که زنجیره های تأمین چندسطحی می شوند و یا در ارتباط با دیگر زنجیره های تأمین قرار می گیرند، اطلاعات بسیار زیادی را باید تبادل نمایند که بدون کمک فناوری اطلاعات شاید بتوان گفت که ناممکن است. با استفاده از فناوری اطلاعات برنامه ای توسعه داده شده است تا به کمک آن بتوان زنجیره تأمین را بررسی نمود و زنجیره هایی که امکان ضعف بیشتر و نابودی آنها وجود دارد شناسایی شود. درصدهای سود و فاکتور سیکل برای اعضای زنجیره تأمین به دست می آید و با استفاده از فرمول هایی که در ادامه تحقیق ارایه خواهد شد، حلقه های زنجیره تأمین از ضعیف تر به قوی تر نشان داده خواهند شد. هدف از پیدا کردن ضعیف ترین حلقه ها به دست آوردن پاشنه آشیل زنجیره تأمین است. با استفاده از این اطلاعات می توان برنامه ای اتخاذ نمود که زنجیره تأمین با تعادل کامل به حیات خود ادامه دهد. ضعیف تر شدن حلقه ها نتیجه ای جز نابودی تدریجی آن ندارد و این موضوع برای اقتصاد آن کسب و کار و جامعه بسیار خطرناک خواهد بود.