نام پژوهشگر: درسا عظیمی صدقی
درسا عظیمی صدقی ندا آتش وحیدی
در رمان کاربرد زمان اثر میشل بوتور، افسانه هزارتو به وضوح تجدید شده و حتی می توان حاصل آن را بر روی شهر بلستون که ژاک رول در آن گم شده مشاهده کرد. در واقع ژاک رول شهر بلستون را به صورت مکانی هزارتو می بیند که در آن احساس سرگشتگی می کند و برای فرار از این شهر دوزخی شروع به نوشتن خاطرات روزانه خود می کند که به تدریج نوشتار او نیز شکلی ذاتا هزارتو به خود می گیرد.برای بررسی پیچیدگی این رمان باید نوع ساختار،سبک و روش نوشتاری که میل بوتور انتخاب کرده و همچنین محتوای خود رمان که که کاملا بیانگر این روایت هزارتویی است را به دقت بررسی کرد. همچنین نام این شهر که برگرفته از کلمه لاتین به معنی شهر جنگ است و موضوع کتاب"قتل در بلستون" که راوی آن را خریداری می کند و استان یک برادرکشی را به تصویر می کشد نماد خشونت و نفرت در این شهر است. به علاوه این کتاب یادآور اولین برادرکشی دنیا یعنی قتل هابیل توسط قابیل است و با توجه به تمام عناصری که در داستان به کار رفته می توان گفت بلستون شهری افسانه ای است که به داستان اسطوره هایی همچون تزه، هابیل و قابیل مرتبط است. همچنین با مطالعه شهر در رمان کاربرد زمان می توان آن را به شهر افسانه ای بابل شباهت داد چراکه بلستون هم مانند بابل دو چهره از خود نشان می دهد :رحمت و برکت و همچنین لعنت و مصیبت. در این پایان نامه سعی شده نحوه برخورد شخصیت داستان با این دو جنبه متفاوت شهر و تفسیرهای مختلف او از آن را بررسی کرد. و همچنین چگونه رمان کاربرد زمان با نوشتاری هزارتو بلستون را نماد یک شهر افسانه ای، یک بابل مدرن و شهری هزارتو نشان می دهد؟