نام پژوهشگر: هانیه سماواتی
هانیه سماواتی علی عسکری
در این مطالعه به بررسی نرخ مالیات بر ارزش افزوده بر اساس سبد مصرفی خانوار شهری در ایران پرداخته شود. همواره برنامه های توسعه ای کشور بر افزایش درآمدهای غیرنفتی به منظور پوشش اعتبارات هزینه ای تاکید دارد. از این رو در راستای تحقق اهداف کلان اقتصادی و اتکای دولت به درآمدهای غیرنفتی، شناسایی منابع درآمدی جدید برای دولت ضروری است. در این بین، مالیات به عنوان اساسی ترین رکن درآمدهای دولت از اهمیت خاصی برخوردار بوده و برنامه ریزی برای به فعل رسانی ظرفیت های بالقوه آن برای افزایش درآمدهای مالیاتی کشور لازم است. مالیات نوعی هزینه اجتماعی است که مردم در برابر خدماتی که از دولت دریافت می کنند پرداخت می کنند. حال افزایش یا کاهش مالیات بر روی رفاه اجتماعی اثر می گذارد بنابراین باید روشهایی استاندارد برای تعیین جهت های مطلوب اصلاح مالیاتی که همگام با محاسبه هزینه اجتماعی نهایی باشد را تعریف کرد. در این راستا محاسبه هزینه اجتماعی نهایی به ما کمک می کند تا بتوانیم اقداماتی در راستای اصلاح مالیاتی انجام دهیم ولی با توجه به اینکه نسبت هزینه اجتماعی نهایی یک نسبت ناهنجار است از معکوس آن که بهروری مالیات اجتماعی نهایی است استفاده می کنیم. حال با در نظر گرفتن تابع رفاه اجتماعی مناسب که در اینجا تابع رفاه اتکینسون می باشد بهره وری می توان زمینه عدالت اجتماعی وکارایی اقتصادی را که دو خصوصیتی متضاد با کارایی اقتصادی هستند را به طور همزمان بررسی نمود. در نهایت گروه های کالایی مورد استفاده را براساس نرخ بهره وری مالیات اجتماعی رتبه بندی شده و بر طبق این رتبه بندی نرخ مالیات بر روی گروه های کالایی تعیین می شود. دولت استفاده از یک سیستم دو نرخی را مورد توجه قرار دهد، به طوری که کالاهایی مانند خوراکی ها و آشامیدنی ها، مسکن، بهداشت و درمان، همچنین حمل و نقل و ارتباطات که سهم عمده ای از مخارج دهک های پایین را تشکیل می دهند با نرخ پایین تر و گروه های دیگر( گروه های کالایی غیرضروری و لوکس که مصرف همگانی ندارند) را با نرخ بالاتر مشمول مالیات کند.