نام پژوهشگر: lمصطفی محرمی

تاثیر رأی مشورتی دیوان بین المللی دادگستری در قضیه کوزوو بر اصل حاکمیت ملت ها درتعیین سرنوشت خویش
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علامه طباطبایی - دانشکده حقوق و علوم سیاسی 1391
  lمصطفی محرمی   منصور جباری قره باغ

رأی مشورتی مورخ 22 ژولای 2010 دیوان بین المللی دادگستری که برای نخستین بار در تاریخ رسیدگی های این ارگان، اعلامیه یک جانبه استقلال بخشی از جمعیت یک دولت مستقل را ناقض حقوق بین الملل تشخیص نداد، محمل بحث های فراوانی در میان دولت ها و حقوقدانان بین المللی بوده است. این رأی و جدایی موفقیت آمیز کوزوو از دولت صربستان، حکایت گر پایان دوره نگرش کلاسیک به حق تعیین سرنوشت خارجی و گستره آن می باشند. بر اساس نگرش کلاسیک، جدایی یک جانبه صرفاً در وضعیت های استعماری و اشغال، مشروع می باشد. طرفداران این رویکرد قائل به مطلق بودن تمامیت و حاکمیت سرزمینی دولت های موجود بوده و بر اساس دکترین وستفالیایی خود، هدفی جز حفظ وضعیت موجود ندارند. این رویکرد سنتی با ساختار کنونی نظام حقوق بین الملل همخوانی ندارد. واقعیت های کنونی حاکی از مطرح شدن افراد و گروه های انسانی و به طور کلی تقویت روز افزون گفتمان حقوق بشر در نظام حقوق بین الملل هستند. امروز نه تنها دیگر نمی توان از حاکمیت مطلق دولت ها در هر شرایطی سخن گفت بلکه به نظر می رسد دوره بی طرفی حقوق بین الملل در مقابل ممنوعیت و یا مشروعیت حقوقی جدایی های یک جانبه نیز سر آمده است. به بیانی دیگر، جدایی یک جانبه گروه هایی در شرایطی استثنائی مجاز است. این نوع جدایی که به «جدایی چاره ساز» موسوم شده و در شرایط خاصی اعمال می شود در مواردی از قبیل جدایی یک جانبه بنگلادش(از پاکستان)، کرواسی(از یوگسلاوی سابق)، و کوزوو( از صربستان) اعمال شده است.