نام پژوهشگر: سید سعید آریانژاد
سید سعید آریانژاد رضا اکبری
چکیده: ارسطو و علامه طباطبایی به عنوان دو اندیشمند ومتفکر بزرگ به مسئله اخلاق پرداخته اند. مهمترین اثر ارسطو در اخلاق کتاب اخلاق نیکوماخوس است که مهمترین مولفه آن تاکید برفضایل می باشد . فضیلت ملکه ای اخلاقی است که به دور ازافراط وتفریط بوده ودر حد وسط واقع شده است . ارسطو از فضایلی همچون شجاعت، عفت، حکمت و عدالت سخن گفته است. آرای ارسطو براندیشمندان غرب و حیطه اسلامی اثر گذار بوده است. مهمترین اثر علامه طباطبایی در اخلاق رساله لب اللباب است که دربرگیرنده درسهای ایشان می باشدکه مهمترین مولفه آن توجه به خداوند واصلاح معرفت توحیدی است. براساس نظریه ایشان، درصورت اصلاح معرفت توحیدی تمام رذایل اخلاقی به یکباره ازبین می رود ولازم نیست یک یک رذایل اخلاقی رادرخود یافته وبرای ازبین بردن آنها تلاش شود . دیدگاه علامه نسبت به نظریه ارسطو ارجح است. برخی ازمهمترین اشکالات ارسطو عبارتند از : بی توجهی به تفاوت های فردی ،کم رنگ بودن نقش خداوند در اخلاق، سختی تشخیص نقطه حد وسط، فیلسوف انگاری تمام انسان ها. واژگان کلیدی: ارسطو، علامه طباطبایی، اخلاق، فضیلت،نقطه حد وسط، توحید.