نام پژوهشگر: مرضیه قوچانی خراسانی
مرضیه قوچانی خراسانی مژگان مهدوی زاده
مسئله ی ایمان و ارتباط آن با احساس به طبیعت از دیرباز دستمایه ی آفرینش های ادبی قرار گرفته است.با بو جود آمدن مکتب رمانتیک در ادبیات ،که شروع آن را در آثار ژان ژاک رو سو می توان یافت، خدا ، طبیعت، تنهایی، من و موضوعاتی از این قبیل در ادبیات جانی تازه گرفتند. در واقع این مبانی بعد از گذر از قرن روشنفکری که در آن، به اعتقادات مذهبی به دیده ی تمسخر و هجو و به عنوان مانعی در مقابل پیشرفت نگریسته می شد و می رفت که در آثار نویسندگان به دست فراموشی سپرده شود، از اواخر قرن 18 و بیشتر در قرن 19 میلادی مورد توجه قرار گرفتند. شاتوبریان از آن دسته نویسندگانی است که با گام نهادن در این مکتب با نوشتن کتابی به نام نبوغ مسیحیت شروع به دفاع از بصیرت و زیبایی مذهب مسیحیت در مقابل نظریات نویسندگان ضد مذهب کرد.او بدنبال آن است که بگوید«از آن جهت مسیحیت متعالی است که از جانب خداست»،پس به مقایسه ی دستاوردهای هنری این مذهب با تمدنهای قدیم و بت پرست می پردازد تا نبوغ مسیحیت را به نمایش گذارد. از آنجا که ایده ی اصلی کتاب این است که«تنها مسیحیت، پیشرفت ادبیات و هنر را توضیح می دهد»،بدین ترتیب شاتوبریان همه ی زمینه های فرهنگی،ادبی، مجسمه سازی، نقاشی، معماری و حتی تاریخ و فلسفه را برای اثبات برتری آثار مسیحیت مورد مطالعه قرار می دهد. در این تحقیق، قصد داریم دیدگاه شاتوبریان را نسبت به رابطه ی بین نشانه های ایمان به خدا و احساس نسبت به طبیعت توضیح دهیم، همچنین ببینیم اواز این ره آورد چه نظریه ی جدیدی از طبیعت و ایمان به خداارائه می دهد وجنبه های مثبت ومنفی این نظریه چیست و تاثیر آن را در مقبولیت ایمان واعتقادات مذهبی در قرن 19 میلادی بررسی کنیم. واژگان کلیدی: مسیحت، طبیعت، حزن، زیبایی.