نام پژوهشگر: کورش هادیان
کورش هادیان مرتضی دهقان نژاد
یکی از مهم ترین مسائل تاریخ ایران، روابط ایلات و نخبگان مناطق مختلف کشور با دولت مرکزی است. این رساله در پی پاسخ گویی به این پرسش است که نخبگان کُرد اعم از شیعه و سنی، در دو دوره ی صفویه و قاجار تا چه جایگاهی در دولت مرکزی ارتقا یافته و کارکرد آن ها چه نسبتی با اهداف و منافع کشور و حاکمیت داشته است. نتایج پژوهش نشان می دهد در دو دوره ی مذکور، از نظر قومی، مانعی نهادینه بر سر راه ارتقای نخبگان کُرد در مراتب اداری و سیاسی دولت مرکزی ایران وجود نداشته و دولت مردان کُرد تا عالی ترین مراتب قدرت، از جمله صدارت، بالا رفته اند. در این تحقیق، رویکردهای دو دولت درباره ی اهل سُنَّت ذیل چهار عنوانِ تقابل، تکفیر، تبعیض و اعتدال دسته بندی و چنین برداشت شده که سه رویکرد نخست در دوره ی صفویه نمود بیش تری داشته و رویکرد اعتدال در دوره ی قاجار بیش از دوره ی صفوی مورد توجه دولت مرکزی قرار گرفته و در نتیجه از نظر مذهبی، حضور و ارتقای نخبگان کُرد اهل سنت در حاکمیت دوره ی قاجار، با موانع کم تری روبه رو بوده است. رویکرد تقابل محور صفویه نسبت به اهل سنت از مهم ترین موانع ارتقای نخبگان کرد سنی مذهب به شمار می رود. کارکرد نخبگان کرد در این پژوهش ذیل عنوان های چهارگانه ی دفاع از تمامیت ارضی، مدیریت بحران، اصلاح و آبادانی و روابط خارجی احصا و دسته بندی شده و یافته های تحقیق نشان می دهد که حضور و ایفای نقش نخبگان کرد محدود به عرصه ی خاصی نبوده و بخش های گوناگون سیاسی، نظامی، اقتصادی، اجتماعی و عمرانی را در بر می گرفته است. از قرائن تاریخی چنین استنباط می شود که برآیند نهایی کارکرد نخبگان کُرد، اعم از شیعه و سنی، در مسیر حفظ تمامیت ارضی، تأمین منافع و تحکیم هویت ملی و تعقیب اهداف دولت مرکزی ایران بوده و تعلقات و انگیزه های قومی در شکل گیری و جهت دهی کنش و کارکرد نخبگان کرد تأثیری تعیین کننده نداشته است. در گردآوری و تدوین مطالب و مستندات این تحقیق از روش اسنادی تاریخی و در مواردی نیز از تحقیقات میدانی استفاده شده است. در مجموع، نتایج تحقیق گویای آن است که در تبیین تعامل تاریخی دولت مرکزی ایران و جامعه ی کرد، تحلیل های یک سویه که متضمن ایراد اتهام جدایی طلبی یا انحصارطلبی به یکی از طرفین است، برخوردار از پشتوانه ی پژوهشی نبوده و همراهی نخبگان جامعه ی کُرد، به عنوان یکی از اقوام ایرانی با دولت مرکزی و جامعه ی ایران، واقعیتی است تاریخی و در صورت رفع برخی موانع و تمهید مقدمات، به ویژه در موضوع تعامل با اهل سنت، در شرایط امروزی نیز بیش از پیش عینیتی آشکار خواهد یافت.