نام پژوهشگر: مهدی ترمه باف شیرازی
مهدی ترمه باف شیرازی کیاوش صاحب نسق
مقوله ی سازبندی یکی از مهمترین مسائلی است که درآهنگسازی مورد توجه قرار دارد ، و آهنگسازان و تئوریسین های موسیقی در به کارگیری و چگونگی استفاده از سازهای ارکستر و نوع صدادهی ارکستر ، در قالب کتابهای ارکستراسیون صحبت کرده اند . شیوه و سبک و همچنین تفکرات آهنگساز در سازبندی ارکستر تاثیر بسیار دارد ، و این امر باعث میشود که سازبندی در آثار آهنگسازان یک نوع و یک شکل نباشد . تفاوت در سبک و شیوه ی هر آهنگسازی ، باعث می شود که نوع بافت ارکستری و همچنین رنگ صوتی در ارکستر در آثار آهنگسازان متفاوت باشد . اما این موارد باعث نمی شود که اصول پایه در ارکستراسیون فراموش شود ، و تنها نوع بکار آن در ارکستر متفاوت است . در قرن بیستم استفاده از مدالیته ، آتنالیته و یا پلی مدالیته و همچنین نوع هارمونی ، در نوع ارکستراسیون تاثیر گذار بوده است . به طور مثال آهنگسازانی مانند بلا بارتوک ، آلبان برگ ، ترو تاکیمتسو و فیلپ گلاس ، هریک سبک و ویژگی متفاوتی در ساخت موسیقی دارند ، که تکنیکهای سازبندی آنها براساس ویژگی سبک آنها مورد استفاده قرار گرفته است . تفاوتهای سازبندی در آثار آهنگسازان نام برده ، به نوع سبک و شیوه ی آهنگسازی آنها برمیگردد ، که با بررسی کرن تفاوتهای سازبندی در آثار آنها، باید به مقوله ی غیر ازسازبندی بپردازیم ، که از بحث سازبندی فراتر رفته و در مباحثه دیگری همچون روش های آهنگسازی پرداخته میشود . ولی با بررسی شباهت های سازبندی آنها ، میتوان این بحث را به صورت مستمر ادامه داد . در سازبندی تکنیک هایی وجود دارد که هر آهنگسازی بسته به تفکرات و نوع موسیقی خود از آنها استفاده کرده است . که در اینجا سعی شده تا این تکنیک ها با توجه به ویژگی سبک در آثار آهنگسازانی همچون بلا بارتوک ، آلبان برگ ، ترو تاکیمتسو و فیلپ گلاس ، بررسی و مقایسه شود .