نام پژوهشگر: حسین رضای خوانساری
حسین رضای خوانساری هوشنگ یزدانی
این پژوهش رابطه میان سبک های شناختی وابسته به محیط و مستقل از محیط را با عملکرد زبان آموزان در آزمون c-test بررسی می کند. در اصطلاح تخصصی، سبک شناختی وابسته به محیط به تسلط بر کلیت محیط اطلاق می شود، به گونه ای که اجزای نهفته در آن محیط به سهولت قابل تمییز نباشند. حال آنکه، در سبک شناختی مستقل از محیط، امکان تمرکز بر هر کدام از اجزاء بدون تداخل سایر اجزا وجود دارد. از سوی دیگر، c-test به عنوان یک گزینه جایگزین برای آزمون cloze مطرح شده است که اگرچه از همان اصل کاهش عبارات حشو آزمونهای cloze پیروی میکند، اما نحوه طراحی آن با حذف نیمه آخر کلمه دوم از جمله دوم هر پاراگراف آغاز و تا پایان به طور یک درمیان ادامه می یابد. در این پژوهش، شصت و هفت دانشجوی سال اول و چهارم رشته های ادبیات و مترجمی زبان انگلیسی دانشگاه اراک به عنوان شرکت کننده در دو گروه کامل حضور داشته اند. در ابتدا، آزمون تعیین سطح آکسفورد (opt ) برای تعیین مهارت زبانی شرکت کنندگان برگزار شد. سپس، از همان افراد خواسته شد تا در آزمون c-test که توسط شخص محقق و با استناد بر فرمول اصلی طراحی آن ساخته شده بود، نیز شرکت کنند. پس از گذشت دو هفته، شرکت کنندگان برای بار دیگر، در یک آزمون گروهی اشکال نهفته (geft ) شرکت کردند تا از این طریق، میزان وابستگی یا استقلال آنها از محیط تعیین گردد. داده های این پژوهش پس از جمع آوری با استفاده از فرمولهای آماری pearson ، spearmans rho ، آنووا (anova ) یکطرفه و آنووا رگراسیون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت که نتایج بدست آمده نشان داد هیچ رابطه معناداری مابین سبک های شناختی وابسته به محیط و مستقل از آن با نحوه عملکرد زبان آموزان در آزمون c-test وجود ندارد. بنابر نتایج این پژوهش، هیچ یک از سبکهای شناختی به عنوان متغییرهای مستقل، تاثیر معناداری در آزمون c-test ندارند. کاربرد یافته های این تحقیق و پیشنهادات برای مطالعات آتی، در فصل آخر به تفصیل آمده است.