نام پژوهشگر: هستی بشروتنی

بررسی تطبیقی شخصیتهای نمایشنامه های اکبر رادی و علیرضا نادری بر اساس نظریه ی شبکه
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه هنر - دانشکده سینما و تئاتر 1391
  هستی بشروتنی   کامران سپهران

نظریه ی شبکه، یکی از شاخه های ریاضی محض است که از آن، مدت ها برای آنالیز مدارها استفاده می شده و از چند سال قبل، با به وجود آمدن شبکه های اجتماعی، این دانش وارد عرصه های علوم اجتماعی نیز شده است«نظریه شبکه» امکان خوانش با فاصله اثر را فراهم می کند. البته همانطور که از عنوان این پژوهش نیز بر می آید تمرکز در اینجا بر روی شخصیت های نمایشی است. با کمک شبکه امکان بررسی جایگاه این شخصیت ها در آثار نمایشی وجود خواهد داشت و با مشخص شدن این جایگاه، راه بر روی تحلیل هایی که مختص به برونیات شخصیت نمی شود باز خواهد شد. اتفاقی که کمتر در نقد ادبی افتاده است زیرا همیشه توجه منتقد یا بر روی درونیات کاراکتر بوده و یا تنها به جایگاه شخصیت در ساختار پرداخته شده است.اکبر رادی، به دلیل تعداد زیاد نمایشنامه هایی که در طول چهل سال نوشته و نیز وجود شخصیت های زیادی که در آثار او وجود دارند، می تواند انتخاب مطمئنی برای تحلیل شده به وسیله ی شبکه باشد. برای این کار پنج نمایشنامه که دارای خصوصیات تقریباً مشترکی هستند انتخاب شده است. نمایشنامه هایی با شخصیت هایی مشترک. اما دلیل انتخاب علیرضا نادری، شباهتی است که در نگاه اول با اکبر رادی دارد، البته که تعداد آثار او به هیچ عنوان به پای «آقای نمایشنامه نویس» نمی رسد اما بارها در طول این سال ها با اکبر رادی مقایسه شده-است. برای این منظور نیز یک نمایشنامه از علیرضا نادری(31/6/77) که خصوصیات لازم برای تحلیل شدن به وسیله ی شبکه را دارد انتخاب شده است. نبود چنین پژوهش هایی در آثار ایرانی، که هم به درون شخصیت و هم به جایگاه ساختاری او در متن توجه کند، شاید باعث شود که چنین نظریه ای نتایج و نگاه تازه ای را پیش روی مخاطب آثار ایرانی قرار دهد.