نام پژوهشگر: صغری رحمتی نژاد
صغری رحمتی نژاد رحیم کوشش
انسان مدرن برای شناخت هر چیزی که رنگ و بوی گذشته دارد، نیازمند شناخت مفاهیم نمادین است. به منظور القای این معنا و مفاهیم، یکی از مهمترین صنایع ادبی یعنی نماد، نقشی بسزا دارد. این مفاهیم ممکن است در صورت ها و قالب های متفاوتی ظهور کند؛ قالب هایی چون: شخصیت های انسانی، جانوران، نباتات، جمادات، رنگ، نور و.... همه این صور نمادین، در طول ادب پارسی، بالاخص ادب عرفانی جهت نشان دادن ویژگی های درونی انسان ها که شامل جنبه های حیوانی و ملکوتی وجود آنهاست، به کار رفته است. در نگاهی عمیق به زنجیره شاعران ادبیات فارسی، شخصیت های پر فروغی می درخشند که در اضلاع هندسه معرفت و در تکامل اندیشه عرفانی و سلوک، شیخ فریدالدین عطار نیشابوری از چهره های ماندگار و کم نظیر به شمار می آید؛ در استحاله زهد به عرفان و اختلاط این دو، تکامل یافته سنایی، و پیشگام ابر مرد عالم عرفان مولانا جلال الدین بلخی، است. بررسی و تبیین دقیق جایگاه مکاتب گوناگون ادبی و از جمله مکتب سمبولیسم و ویژگی های آنها در ادبیات معاصر و کلاسیک فارسی، از موضوعاتی است که پرداختن به آن می تواند از اهمّیت بسیاری برخوردار باشد. مکتب سمبولیسم را بسیار پیش تر از شکل گیری آن در غرب، در آثار گوناگون ادبیات گذشته ایران، بالاخص ادبیات عرفانی و از جمله، آثار مولانا و عطار نیشابوری می توان یافت که با توجه به تقدم زمانی ظهور عطار، توجه به او از این لحاظ، قابل تأمل می-باشد.