نام پژوهشگر: احمد احمدیان
احمد احمدیان براتعلی سیاه سر
مدیریت مصرف انواع کودهای شیمیایی و آلی و بقایای آنها در خاک از لحاظ تأثیرات زیست محیطی و عملکرد کمی و کیفی گیاهان دارویی بویژه در مناطق خشک و نیمه خشک ایران حائز اهمیت می باشد. به منظور بررسی تأثیر تنش خشکی و اثرات سه نوع کود دامی، کمپوست و شیمیایی بر عملکرد کمی، کیفی و تغییرات فیزیولوژیک مرتبط با رشد و متابولیسم و تعیین اثر این تغییرات بر میزان ماده موثره گیاه دارویی بابونه آلمانی و ترکیبات مهم تشکیل دهنده اسانس آن، آزمایشی به صورت کرتهای خرد شده در قالب بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در طی دو سال زراعی در پژوهشکده کشاورزی دانشگاه زابل واقع در چاه نیمه انجام گردید. در این آزمایش سه سطح تنش خشکی شامل آبیاری در 50، 70 و 90 درصد ظرفیت زراعی مزرعه به عنوان تیمار اصلی و چهار سطح کود شامل شاهد (عدم مصرف کود)، کود شیمیایی، کود دامی و کمپوست زباله شهری به عنوان تیمار فرعی در نظر گرفته شد. در سال دوم تیمارهای خشکی مجدداً اعمال شده ولی هیچ نوع کودی مصرف نشد تا تاثیر بقایای این کودها، مورد بررسی قرار گیرد. صفات مورد بررسی شامل ویژگی های کمی (تعداد گل در بوته، عملکرد تر و خشک گل در هکتار، ارتفاع بوته، تعداد ساقه اصلی، قطر طبق، قطر ساقه، وزن تر و خشک تک بوته)، ویژگی های کیفی (کلروفیل a، کلروفیل b، نسبت کلروفیلa/b، مجموع کلروفیل ها، کاروتنوئیدها، نسبت کاروتنوئید به کلروفیل، مجموع رنگدانه های فتوسنتزی، پرولین و کربوهیدرات، برخی عناصر از جمله سدیم، پتاسیم، کلسیم و منیزیم موجود در برگ)، ویژگی های کیفی اسانس (درصد اسانس، عملکرد اسانس و مهمترین اجزای تشکیل دهنده آن از جمله کامازولن، اکسیدبیزابولول a، اکسیدبیزابولولb و فارنزن) و در نهایت برخی خصوصیات فیزیکوشیمیایی خاک (غلظت و میزان جذب عناصر نیتروژن، پتاسیم، فسفر و سدیم، هدایت الکتریکی، ph، وزن مخصوص ظاهری و بافت خاک) بود. نتایج نشان داد تنش خشکی باعث کاهش عملکرد کمی و کیفی گیاه دارویی بابونه آلمانی در هر دو سال آزمایش گردید، بطوریکه روند اثرات افزایش تنش خشکی بر صفات کمی و کیفی بابونه در هر دو سال تا حد قابل توجهی مشابه بود. اثرات مصرف کودهای مختلف بدین صورت بود که در سال اول، کودهای شیمیایی باعث افزایش عملکرد کمی و بهبود شاخص های کیفی گردیدند، بطوریکه بالاترین عملکرد واجزاء عملکرد، میزان اسانس، عملکرد اسانس، کلروفیل، پرولین، غلظت و جذب عناصر نیتروژن، فسفر و پتاسیم در تیمار مصرف کود شیمیایی مشاهده شد. همچنین کودهای دامی و کمپوست عملکرد کمی و کیفی بالاتری نسبت به تیمار عدم مصرف کود داشتند. در سال دوم مشاهده شد بقایای تیمار کود دامی و کمپوست نسبت به بقایای کود شیمیایی و شاهد، عملکرد کمی و کیفی بالاتری داشتند. بطوریکه بالاترین عملکرد گل، درصد و عملکرد اسانس، غلظت کلروفیل و پرولین، غلظت و جذب عناصر معدنی و سایر اجزاء عملکرد در تیمار بقایای کودهای آلی مشاهده شد. برهمکنش تنش و مصرف کودها نشان داد که در هر دو سال آزمایش، کودهای دامی و کمپوست باعث تعدیل اثرات منفی تنش بویژه در تنش شدید خشکی شده و باعث بهبود عملکرد کمی و کیفی بابونه آلمانی گردید. نتایج آزمون خصوصیات کمی و کیفی خاک نیز نشان داد که مصرف کودهای آلی بطور معنی داری باعث افزایش غلظت عناصر اصلی در خاک و بهبود ساختمان خاکدانه ها از لحاظ ظرفیت نگهداری رطوبت و قدرت نفوذ ریشه ها گردید. از لحاظ سود اقتصادی نیز نتایج حاصله نشان داد در صورت مصرف کودهای دامی و کمپوست، علی رغم هزینه های نسبتا بالای اولیه مصرف آن نسبت به کودهای شیمیایی، سود خالص نهایی بیشتر از سایر تیمارها بویژه در دراز مدت می باشد. به عبارت دیگر در صورت مصرف کودهای آلی، هزینه اولیه آن جبران شده و سود بیشتری نیز نسبت به عدم مصرف کود، عاید کشاورز می گردد واز لحاظ اقتصادی کاملا توجیه دارد. بنابراین با در نظر گرفتن جمیع جهات، می توان مصرف کودهای دامی و کمپوست را به منظور توسعه کشت بابونه در منطقه سیستان بویژه در شرایط تنش ملایم توصیه نمود و انتظار داشت حداکثر سود مورد انتظار کسب گردد.
معصومه باختر رودی خدایار همتی
زیره سبز (cuminum cyminum) از مهم ترین و پرمصرفترین گیاهان دارویی اسانس دار محسوب می گردد. کومین آلدهید از جمله مهم ترین اجزاء موجود در ترکیبات فرار زیره سبز به شمار می آید که تعیین کننده کیفیت اسانس می باشد. در تحقیق حاضر تاثیر کودهای آلی و اسید سالیسیلیک بر خصوصیات ظاهری و میزان اسانس زیره سبز بررسی شد. آزمایش در قالب طرح آماری اسپلیت پلات بر پایه بلوک های کامل تصادفی، در سه تکرار در شرایط آب و هوایی خواف به صورت مزرعه-ای انجام شد. بسترهای کشت شامل خاک زراعی، کود مرغی (3 تن در هکتار)، کود گاوی، ورمی-کمپوست و خاکبرگ (30 تن در هکتار) و تیمار اسید سالیسیلیک در چهار غلظت صفر، 2-10، 3-10، 4-10 مولار به کار برده شد.