نام پژوهشگر: انور میری
انور میری کامران یزدان بخش
چکیده مقدمه: اختلالات یادگیری به گروهی از اختلالات ناهمگن اطلاق می شود که به صورت اختلال جدی در فراگیری و کاربردگوش دادن، حرف زدن، خواندن، نوشتن و محاسبه تظاهر می کند. از ویژگی های مهم این کودکان، اختلال در کارکرد حافظه(مثلاً نقص در حافظه کوتاه مدت و حافظه کاری و نقص در رمزگردانی و راهبردهای شناختی و فراشناختی) است. هدف: هدف پژوهش حاضر، بررسی میزان اثربخشی آموزش راهبردهای شناختی بر اختلالات یادگیری(ریاضی، خواندن و املاء) در دانش آموزان دبستانی است. روش: پژوهش حاضر یک مطالعه تجربی با پیش آزمون و پس آزمون در دو گروه کنترل و آزمایش است. متغییر مستقل آموزش راهبردهای شناختی و متغییر وابسته اختلالات یادگیری است. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزانی بودند که دارای اختلال یادگیری در مدارس ابتدایی شهرستان سقز بودند. 30 نفر با استفاده از نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. گروه آزمایش به مدت 10جلسه(20/1) ساعته آموزش راهبردهای شناختی را دریافت کردند که هرهفته 2 جلسه و حدود 1 ماه آموزش گروه آزمایش طول کشید.گردآوری داده ها به کمک سه آزمون، اختلال خواندن و نارساخوانی، مقیاس ریاضیات ایران کی مت و آزمون املاء بود. برای نشان دادن تفاوت گروه ها، ابتدا میانگین وانحراف معیار گروه های آزمایش و گواه محاسبه شد و سپس از تحلیل کواریانس برای تحلیل نهایی داده ها استفاده شد. نتایج: با در نظر گرفتن نمرات پیش آزمون به عنوان متغییر همپراش(کمکی)، مداخلات راهبردهای شناختی به تفاوت معنادار بین گروه آزمایش و کنترل منجر شد.(001/0=p ). یعنی آموزش راهبردهای شناختی بر بهبود عملکرد دانش آموزان در اختلالات یادگیری تأثیر داشتته است. نتیجه گیری: نتایج تحلیل کواریانس نشان داد که با در نظر گرفتن نمرات پیش آزمون به عنوان متغییر همپراش، آموزش راهبردهای شناختی بر افزایش و بهبود عملکرد ریاضی، املاء و خواندن دانش آموزان دبستانی دچار ناتوانی های یادگیری تأثیر داشته است. کلمات کلیدی: اختلالات یادگیری، راهبردهای شناختی