نام پژوهشگر: سید مهدی میرحسینی
سهیلا احمدی لطف ا... فروزنده
امروزه یکی از عوامل موثر و تعیین کننده در تحقق اهداف و اجرای کارا و موثر وظایف و مسئولیت های سازمانی توجه و ارزشی است که مدیریت ارشد سازمان برای کارکنان ( به عنوان,مهمترین عامل موثر در پیشرفت، تحرک و پویایی سازمان ها و نیل به سوی اهداف) و نظرات و آراء و عقاید و پیشنهادات مطرح شده توسط آنان قائل است. این امر ضرورت توجه و پرداختن به مبحث مشارکت و نظام مدیریت مشارکتی را به عنوان یکی از مهمترین عوامل موثر بر بهبود عملکرد سازمانی بیش از پیش آشکار می سازد. از طرفی بقای یک سازمان مستلزم درگیر شدن و مشارکت کارکنان در فرایند تصمیم گیری و اجرا می باشد و مشارکت و افزایش مسئولیت دهی به کارکنان در سازمان ها بیانگر آثار مثبت آن بر کارایی و بهره وری است. اگر افراد در امور سازمان مشارکت نمایند مسائل و مشکلات سازمان به خوبی توسط اعضای سازمان حل می شود. مشارکت پدیده ای ذهنی است که باید در فرهنگ سازمان جای خود را گشوده سازد و با بسیاری از قالب های ذهنی و پیش داوری های سنتی به مقابله برخیزد. با توجه به مطالب ذکر شده در ارتباط با فواید مشارکت و اهمیت اجرای نظام مدیریت مشارکتی در سازمان های امروزی، این تحقیق به بررسی تاثیر ویژگی های فرهنگ سازمانی بر اجرای اثربخش نظام مدیریت مشارکتی با محوریت مدل فرهنگ سازمانی دنیسون ( شامل متغیر های درگیر شدن در کار، یکپارچگی، سازگاری ( انطباق پذیری) و رسالت ( ماموریت)) در معاونت توسعه مدیریت و سرمایه انسانی ریاست جمهور پرداخته است. این پژوهش شامل یک فرضیه ی اصلی و چهار فرضیه ی فرعی می باشد و داده های مورد نیاز توسط پرسشنامه که حاوی 65 سوال بوده است جمع آوری گردیده و به وسیله ی ابزار آماری spss و به کمک آزمون ناپارامتری کولموگروف – اسمیرنوف، رگرسیون خطی ساده و ضریب همبستگی و آزمون فریدمن مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. بطور کلی یافته های تحقیق گویای این مطلب است که، تمامی متغیر های مورد آزمون، نرمال بوده و دارای تاثیر معناداری بر اجرای اثربخش نظام مدیریت مشارکتی هستند که در این بین و بر اساس آزمون فریدمن، متغیر یکپارچگی رتبه ی بالاتری را نسبت به سایر متغیر ها کسب نموده است که نشان می دهد این متغیر تاثیر بیشتری بر اجرای اثربخش نظام مدیریت مشارکتی دارد
سید مهدی میرحسینی عباس علی رستگار
هدف از انجام این پژوهش آن است که با بررسی ذهنیت ها و عقاید مشارکت کنندگان به شناسایی موانع فرهنگ سازمانی مرتبط با سیستم های پرداخت مبتنی بر عملکرد در بانک ملت بپردازیم. در انجام این پژوهش، از روش شناسی کیو به عنوان یکی از روش های آمیخته استفاده گردید. مشارکت کنندگان این پژوهش، تعداد 8 نفر از مدیران، کارشناسان و مشاوران بانک ملت بودند که با موضوع تحقیق ارتباط مستقیم داشتند. فضای گفتمان پژوهش حاضر از منابع گوناگونی جمع آوری گردید و پس از ارزیابی و جمع بندی فضای گفتمان، از میان 76 عبارت کیو، در نهایت 43 عبارت به عنوان نمونه عبارات کیو(دسته کیو)، پس از نظرسنجی از خبرگان انتخاب شد. پس از جمع آوری اطلاعات حاصل از مرتب سازی کیو، این اطلاعات با روش تحلیل عاملی کیو تحلیل گردید. تحلیل توزیع نشان داد که می توان تعداد 3 الگوی ذهنی متمایز را در میان مشارکت کنندگان تحقیق در مورد موانع فرهنگ سازمانی مرتبط با سیستم های پرداخت مبتنی بر عملکرد شناسایی نمود که جمعا در حدود 62.4 درصد از واریانس کل را تبیین نمودند. این 3 الگوی ذهنی به ترتیب با نام های «کارکنان»، «سازمان» و «سیستم» نامگذاری گردید. اهمیت و اولویت بندی موانع شناسایی شده بر اساس الگوهای ذهنی صورت گرفت و در نهایت راهکارهایی برای برطرف نمودن موانع شناسایی شده پیشنهاد شد تا بتواند در پیاده سازی سیستم های پرداخت مبتنی بر عملکرد در بانک ملت، مثمر ثمر واقع شود.