نام پژوهشگر: مجید کاشف
باقر آفتابی مجید کاشف
هدف این پژوهش مقایسه متغیرهای منتخب فیزیولوژیکی ،آمادگی جسمانی وآنتروپومتریکی دانش آموزان پسر ورزشکار با غیر ورزشکار ممتاز درسی است. روش پژوهش از نوع علی پس از وقوع می باشد. جامعه آماری شامل کلیۀ دانش آموزان پسر ورزشکار و دانش آموزان پسر ممتاز درسی پایه های اول ، دوم و سوم دوره راهنمایی رده سنی 15-12 سال شهرستان اسلام آباد غرب می باشد. حجم جامعه آماری در دسترس که در 15 مدرسه راهنمایی و 112 کلاس در سال 87- 86 مشغول تحصیل می باشند، در مجموع 3054 دانش آموز است. روش نمونه گیری از نوع نمونه های در دسترس است. نمونه آماری این تحقیق شامل 42 نفر از دانش آموزان عضو تیمهای ورزشی منتخب شهرستان می باشد که در مسابقات استانی شرکت داشته و همچنین 42 نفر از دانش آموزان ممتاز درسی می باشد. برای انتخاب دانش آموزان ممتاز درسی به گونه ای عمل شد که با توجه به سن و پایۀ تحصیلی، دانش آموزان ممتاز درسی دقیقاً با دانش آموزان پسر ورزشکار، همگن باشند که در مجموع 84 نفر نمونه آماری را تشکیل می دهند. میانگین و انحراف معیار سن، قد و وزن افراد در گروه ورزشکار به ترتیب برابر 88/0 ± 14/26 سال، 10/17 ± 166/15 سانتیمتر و 12/77 ± 54/98 کیلوگرم و در گروه ممتاز درسی به ترتیب برابر0/74 ± 14/19 سال، 7/31 ± 160/58 سانتیمتر و 11/27± 49/54 کیلوگرم می باشد. متغیرهای پژوهش در سه بخش آنتروپومتریکی، آمادگی جسمانی و فیزیولوژیکی مشخص شدند که در بخش آنتروپومتریک شامل قد ایستاده، قد نشسته، bmi، درصد چربی بدن وwhr ، در بخش آمادگی جسمانی شامل استقامت عضلات شکم و کمربند شانه، انعطاف پذیری تنه، قدرت انفجاری عضلات پا و چابکی و در بخش فیزیولوژیکی شامل حداکثر اکسیژن مصرفی، ضربان قلب استراحت، فشارخون سیستولی و دیاستولی می باشد. روشهای آماری مورد استفاده شامل میانگین، انحراف معیار و نمودارهای توزیع فراوانی و برای آزمون فرضیه ها، آزمون t در گروههای مستقل در سطح معنی داری 0/05>p می باشد. در مجموع در متغیر های فشار خون، انعطاف پذیری تنه، bmi، درصد چربی و whr تفاوتی بین گروهها مشاهده نشد که این امر نشان می دهد دانش آموزان ممتاز درسی در این متغیر ها هم سطح ورزشکاران هستند. اما در متغیرهای حداکثر اکسیژن مصرفی، ضربان قلب استراحت، استقامت عضلات شکم و کمربند شانه، قدرت انفجاری عضلات پا، چابکی و قد تفاوت معنی داری وجود دارد که با توجه نحوه انتخاب گروهها منطقی به نظر می رسد. لذا از نتایج این پژوهش بر می آید که برای توسعه تربیت بدنی در مدارس و ارتقاء توانمندی های جسمانی در دانش آموزان باید بر توسعه این فاکتورها همت گماشت.
راحیل آتشگاییان مجید کاشف
تحقیق حاضر با هدف بررسی ومقایسه تاثیریک جلسه فعالیت شدیدتداومی وتناوبی برمیزان پروتئینوری وهماتوری دختران غیرورزشکاردوره متوسطه رده سنی 16-14سال شهرستان نیشابورانجام شد.ازاین روتعداد 45 نفرازدانش آموزان این شهرستان با میانگین سنی 0/387± 15/18سال ومیانگین وزن 7/25 ±47/91 کیلوگرم ومیانگین قد6/6±157/4سانتی متر انتخاب شدند.که دراجرای مقدماتی،گروه همگن1600متررابه صورت تداومی وتناوبی بادومسافت 25و50متردویدند.وباتوجه به شدت70درصدضربان قلب ذخیره،زمان اجرای هرقسمت مشخص شد.به طوری که درگروه تداومی بالاترین شدت ومدت فعالیت نسبت به دوگروه دیگراعمال شد.درگروه تناوبی50مترو گروه تناوبی25متر،زمان فعالیت واستراحت بین ستها یکسان وشدت فعالیت درگروه تناوبی50 مترازگروه تناوبی 25متربیشتربود.پس ازاجرای میدانی،شدت فعالیت براساس فرمول ضربان قلب ذخیره کاروونن(ضربان قلب استراحت + شدت فعالیت*ضربان قلب ذخیره= ضربان قلب هدف) محاسبه گردید.آزمایشات ادراریکساعت و24ساعت بعدازفعالیت انجام شد.نتایج بااستفاده ازآمارتوصیفی وآماراستنباطی (تحلیل واریانس وآزمون تعقیبی شفه وآزمون tاستودنت برای آزمون فرضیه ها)بررسی شد.تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد:درهرسه گروه تجربی،پروتئینوری یکساعت (p<0/01) و24ساعت پس ازفعالیت (p<0/001) تفاوت معنی داری داشت.و بین یک ساعت و24ساعت بعدازفعالیت ،دفع پروتئین درگروه تداومی تفاوت معنی داری نداشت. اما پروتئینوری بین یک ساعت و24ساعت بعد،درگروه تناوبی 50 متر (p<0/001) و درگروه تناوبی25متر(p<0/01) تفاوت معناداری داشت.افزایش دفع گلبول قرمزقبل وبعدازفعالیت درهرسه گروه تفاوت معناداری نداشت.باتوجه به نتایج این تحقیق می توان گفت:فعالیتهای تداومی بیش ازفعالیتهای تناوبی باعث دفع پروتئین بلافاصله بعدازفعالیت می شوند،که تا24ساعت بعد ادامه دارد. امادردویدن تناوبی درطول24ساعت بعدازفعالیت،دفع پروتئین مشاهده شد.لذاپروتئینوری متعاقب فعالیتهای ورزشی باشدت فعالیت ارتباط دارد.وشدت فعالیت،اثرعمده ای دردفع پروتئین نسبت به مدت فعالیت دارد.همچنین هماتوری متعاقب یک جلسه فعالیت شدیددرغیرورزشکاران رخ نداد.بدین معناکه یک جلسه فعالیت شدید،بیشتردفع پروتئین راتحت تاثیر قرار می دهد.بنابراین توصیه می شود:ازدویدنهای تداومی وطولانی مدت درمدارس دخترانه خودداری شود.و تاکید بر دویدنهای تناوبی باشد.وبا توجه به امکانات،درصورت امکان آزمایشات ادراردربرنامه مدارس قرار گیرد.
حمید رادان جبلی مجید کاشف
هدف از این تحقیق مقایسه بین دو شیوه ی تمرین شدیدپلیومتریک وباوزنه برآنزیم های کراتین کیناز و لاکتات دهیدروژناز پلاسمای خون دانش آموزان پسرفوتبالیست و غیرورزشکاردوره متوسطه بود . روش تحقیق از نوع نیمه تجربی و بر روی دانش آموزان پسر مقطع متوسطه انجام شد. نمونه آماری شامل 20 نفر از دانش آموزان پسر دوره متوسطه منطقه کهریزک بودکه به دو گروه ورزشکار و غیر ورزشکار تقسیم شدند. میانگین سن ، وزن وقدگروه ورزشکاربه ترتیب 6346/0 ± 7/16 سال ، 78/8±53/72 کیلوگرم و18/5±2/ 174 سانتی متر و میانگین سن ، وزن و قد گروه غیرورزشکار به ترتیب 6292/0 ±3/17 سال ، 65/6±41/73 کیلوگرم و 59/3±6/173 سانتی متر بود. آزمودنی هاابتدا تمرینات باوزنه را انجام دادند و پس از یک هفته تمرینات پلیومتریک را انجام دادند. تمرینات با70 درصد قدرت میانگین در 3 ست 10 ، 15 و20 ثانیه ای انجام شدزمان استراحت بین ست ها20 ثانیه وزمان استراحت بین هر حرکت ( 10 حرکت ) 1 دقیقه منظور شد. از آزمودنی ها قبل از تمرینات ، بلافاصله پس از تمرینات و 18 ساعت پس از تمرینات و در هر نوبت 3 سی سی خون در آزمایشگاه گرفته شد و بلافاصله از سرنگ به آرامی داخل شیشه های آزمایش منتقل شد تا لخته شده وبا عمل سانتریفوژ سرم آن جداشده و سپس فعالیت آنزیمهای کراتین کیناز ولاکتات دهیدروژنازمورد اندازه گیری قرار گرفت . پس از جمع آوری اطلاعات با استفاده از آزمون t همبسته و t مستقل به آزمون فرضیه های تحقیق پرداخته شد. نتایج تحقیق نشان داد تاثیر تمرینات باوزنه و پلیومتریک برآنزیم های کراتین کیناز و لاکتات دهیدروژناز در هر دوگروه بطور جداگانه بلافاصله پس از تمرینات مثبت و معنی دار بوده است اما در 18 ساعت پس از تمرینات کاهش معنا دار داشته است.تنها در یک مورد و آنهم اثر تمرینات پلیومتریک بر کراتین کیناز فوتبالیست ها معنی دار نبوده است.
طاهره پورقوامی مجید کاشف
تأثیر اجرای ساعت درس تربیت بدنی صبح و بعدازظهر بر برخی قابلیتهای جسمانی دانش آموزان دختر دوره متوسطه18-15 سال استاد راهنما : دکتر مجید کاشف استاد مشاور: دکتر علیرضا رمضانی نگارنده: طاهره پورقوامی دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی به منظورتعیین تأثیر اجرای ساعت درس تربیت بدنی بر برخی قابلیتهای جسمانی دانش آموزان دختر دوره متوسطه 15 تا 18 سال و بررسی مقایسه تأثیرات آن پژوهش حاضر به اجرا در آمده است. این تحقیق از نوع نیمه تجربی بوده و جامعه آماری آن شامل کلیه دانش آموزان دختر دوره متوسطه رده سنی 18– 15 سال می باشدو جامعه آماری در دسترس دختران دانش آموز دوره متوسطه سال تحصیلی 87-88 منطقه داورزن می باشد که حجم جامعه آماری در دسترس طبق آمار آموزش و پرورش در سال تحصیلی 87-88 حدود 500 نفر بوده است و نمونه آماری پژوهش که به روش در دسترس انتخاب شده اند شامل 60 دانش آموز دختردوره متوسطه دبیرستان امت می باشد که طبق شناسنامه سلامت داخل پرونده تحصیلی از سلامت کامل برخوردار بودنددارای میانگین و انحراف معیارسن 008/1± 63/16 قد 82/ 4±89/159 وزن 31/7±525/49 می باشد . متغیر مستقل شامل اجرای درس تربیت بدنی در صبح و بعدازظهر و متغیرهای وابسته شامل استقامت عضلات کمربند شانه ای ، استقامت عضلات شکمی ، انعطاف پذیری ، استقامت قلبی تنفسی ، حداکثر اکسیژن مصرفی و ضربان قلب استراحت می باشد. آزمودنیها به طور تصادفی ساده به دو گروه تجربی صبح و بعدازظهر تقسیم شدند .پیش آزمون ازگروه تجربی صبح ساعت 7:30 تا 9 و از گروه تجربی بعدازظهر ساعت 12:30 تا 14 بعمل آمد. دوگروه در ساعات مذکور به مدت 8 هفته ( 16 جلسه ) در کلاس معمولی درس تربیت بدنی همراه با آموزش هندبال شرکت نمودند . بعد از این مدت مجدداً آزمونهای مذکور از آزمودنیها بعمل آمد. با استفاده از نرم افزاز spss و آزمونهای t مستقل و t همبسته داده ها مورد بررسی قرار گرفت و نتایج زیر بدست آمد: 1- بین تأثیر اجرای ساعت درس تربیت بدنی صبح و بعدازظهر بر استقامت عضلات کمربند شانه ای|(695/0 (p=، استقامت عضلات شکمی (563/0=p) ، انعطاف پذیری (157/0=p) ، استقامت قلبی تنفسی (568/0=p) و حداکثر اکسیژن مصرفی (744/0=p) تفاوتی وجود ندارد . 2- اجرای ساعت درس تربیت بدنی در بعد ازظهر نسبت به صبح بر کاهش ضربان قلب استراحت تأثیر معنی داری دارد (05/0 ? p) . 3- اجرای ساعت درس تربیت بدنی در صبح و بعدازظهر بطور جداگانه تأثیر معنی داری بر استقامت کمربند شانه ای ، استقامت عضلات شکمی ، انعطاف پذیری ، استقامت قلبی تنفسی ، حداکثر اکسیژن مصرفی دارد (05/0 ? p). ولی این تأثیر در مورد کاهش ضربان قلب استراحت معنادار نمی باشد. بنابراین برگزاری کلاس درس تربیت بدنی چه درصبح وچه در بعدازظهر موجب بهبود قابلیتهای مذکور در دانش آموزان دوره متوسطه خواهدشد ، ولی میزان تأثیر آن دربعدازظهر بصورت غیر معنی داری بیشتراست . واژه های کلیدی : کرونوبیولوژی- بیوریتم ورزشی – درس تربیت بدنی- آمادگی جسمانی.
اسلام قربانیان مجید کاشف
چکیده هدف از اجرای این تحقیق بررسی تاثیر شیوه های مختلف برگزاری سه ساعت درس تربیت بدنی بر آمادگی جسمانی دانش آموزان پسر دوره راهنمائی می باشد. روش پژوهش از نوع نیمه تجربی بوده و جامعه آماری تحقیق را کلیه دانش آموزان پسر دوره راهنمائی شهرستان بناب که3291 نفربودند، تشکیل می دهد. نمونه تحقیق از دانش آموزان پایه دوم مدرسه راهنمائی فتح المبین با میانگین و انحراف معیار سن 48/0±35/13 سال، قد 99/8±07/155، وزن 45/9±81/42 ودرصد چربی 70/6±84/15 که به صورت داوطلبانه به تعداد60 نفر انتخاب شدند. سپس آزمودنیها به صورت تصادفی ساده به سه گروه 20 نفره تقسیم شدند. گروه تجربی 1 با اجرای سه جلسه 45 دقیقه ای در هفته، گروه تجربی 2 با اجرای دو جلسه به ترتیب 90 و 45 دقیقه در هفته و گروه کنترل، با اجرای یک جلسه 90 دقیقه ای در هفته به فعالیت ورزشی پرداختند.ازهر سه گروه در ابتدا و انتهای 12 هفته ورزش پیش آزمون و پس آزمون گرفته شد. آزمونها شامل بارفیکس، انعطاف پذیری، دو 540 متر و درازونشست بود.امتیازات رکوردها ی هریک از دانش آموزان در همه آزمونها با در نظر گرفتن سن آنها با نرم استانی محاسبه شد ومیانگین امتیازات حاصل از چهار آزمون به عنوان امتیاز آمادگی جسمانی آزمودنیها در نظر گرفته شد. برای تجزیه وتحلیل اطلاعات جمع آوری شده ازروش آماری توصیفی شامل میانگین،انحراف معیار،جداول و نمودارهای توزیع فراوانی استفاده شد و برای آزمون فرضیه های پژوهش از آمار استنباطی شامل آزمون کلموگروف-اسمیرنوف ، آزمون لوین ، آزمون t همبسته ، تحلیل واریانس یک راهه و آزمون تعقیبی توکی استفاده گردید. در این تحقیق 05/0?p می باشد. تجزیه و تحلیل اطلاعات نشان داد تفاوت معناداری بین اثرات شیوه های مختلف برگزاری درس تربیت بدنی بر آمادگی جسمانی دانش آموزان در گروههای مورد مطالعه وجود دارد(04/0?p). .همچنین، مشخص گردید که در هرسه شیوه آمادگی جسمانی دانش آموزان بعد از 12 هفته برگزاری درس تربیت بدنی افزایش یافته و با در نظر گرفتن میانگین تفاضل امتیازات سه گروه مشخص شد که تفاوت معنی داری بین گروه یک و دو جلسه ای با گروه سه جلسه ای در هفته وجود دارد(001/0?p) و بیشترین افزایش رکوردها در گروه سه جلسه ای رخ داده است. واژه های کلیدی: درس تربیت بدنی مدارس،آمادگی جسمانی، آمادگی قلبی تنفسی،انعطاف پذیری، نرم استانی
حسن هاشمی مجید کاشف
هدف از پژوهش حاضر مقایسه بین تاثیر مصرف شیر و مکمل پروتئینی پس از تمرینات قدرتی بر افزایش قدرت عضلانی دانش آموزان دوره متوسطه بود. در این پژوهش تعداد 36 نفر از دانش آموزان دبیرستان شبانه روزی گروه سنی 68/. 83/14سال با میانگین وزن 5/4 4/53 کیلوگرم انتخاب و به سه گروه کنترل، تجربی1 و تجربی 2 تقسیم، و بمدت 8 هفته در یک برنامه تمرینی قدرتی شرکت نمودند.برنامه تمرین قدرتی برای هر سه گروه یکسان بود وگروه کنترل از پلاسیبو، گروه تجربی 1 از مکمل پروتئینی و گروه تجربی 2 از شیر بلافاصله پس از برنامه تمرین استفاده کردند. پس از اتمام دوره تمرینی تغییر در قدرت عضلانی، دور عضله ، وزن و در صد چربی آنان مورد ارزیابی قرار گرفت. برای تجزیه و تحلیل داده ها، از آمار توصیفی برای توصیف شاخصهای آماری و از آزمون t در گروههای همبسته و تحلیل واریانس یک راهه(anova) و آزمون تعقیبی شفه برای مقایسه بین گروهها استفاده گردید. نتایج نشانگر آن بود که در مقایسه اختلاف بین میانگین های پیش و پس آزمون، در قدرت عضلانی و دور بازو تفاوت معنی داری بین گروهها مشاهده شد، اما در درصد چربی و وزن آزمودنیها تفاوت معنی داری بین گروهها مشاهده نشد. نتایج و بررسی میانگین اختلافهای سه گروه بیانگر آن بود که گروهی که از شیر استفاده کرده بود، افزایش بیشتری را در قدرت عضلانی و دور بازو نسبت به دو گروه دیگر داشت. همچنین، گروهی که از مکمل پروتئینی استفاده کرده بود نسبت به گروه کنترل افزایش بیشتری را در قدرت عضلانی و دور بازو کسب نموده بود. در هر سه گروه، قدرت عضلانی و دور عضله بطور معنی داری افزایش یافته بود. اما تغییر درصد چربی در هیچ یک از گروهها معنی دار نبود. مقایسه وزن و در صد چربی نیز نشان داد که از لحاظ آماری تفاوت معنی داری بین گروهها مشاهده نشد اما وزن گروه شیر افزایش و در صد چربی کاهش نشان می داد که هیچکدام از لحاظ آماری معنی دار نبودند. توصیه می شود افرادی که در تمرینات قدرتی شرکت می کنند، با استفاده از شیر به جای مکمل پروتئینی، علاوه بر بهره گیری از سایر فوائد شیر، قدرت و حجم عضلانی بیشتری را کسب نمایند.
نجم الدین گودینی مجید کاشف
هدف این تحقیق مقایسه برخی ویژگی های فیزیولوژیکی وآمادگی جسمانی دانش آموزان پسر نابینا با دانش آموزان همسال بینا در سه دوره تحصیلی و ارتباط آنها با سن می باشد. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان پسر نابینا و عادی رده سنی 10، 12 و 15 سال می باشد. برای انتخاب نمونه با روش نمونه گیری در دسترس 60 نفر از دانش آموزان مجتمع نابینایان شهید محبی شهر تهران و تعداد 60 نفر از سه مدرسه عادی که نزدیک مجتمع نابینایان بوده، انتخاب شدند. دانش آموزان نابینا دوره ابتدایی با میانگین سن 48/0 ± 65/9سال، وزن 8/10±6/44 کیلوگرم و قد 6/10±8/146سانتیمتر و دوره ابتدایی سالم با میانگین سن 51/0±5/9 سال ، وزن7/7±7/31 کیلوگرم و قد 6/5±7/139 سانتیمتر بودند. در دوره راهنمایی دانش آموزان نابینا با میانگین سن 5/0± 6/12 سال ، وزن 7/9±2/56 کیلوگرم و قد 9±8/166 سانتیمتر و دوره راهنمایی سالم با میانگین سن51/0±45/12سال ، وزن7/13±35/42 کیلوگرم و قد9/10±8/151سانتیمتر بودند. دانش آموزان نابینا دوره متوسطه دارای میانگین سن 48/0± 56/15 سال، وزن2/18±25/67 کیلوگرم و قد8/5±45/171 سانتیمتر بوده و در دانش آموزان سالم دوره متوسطه میانگین سن51/0±5/15، وزن8/11±75/61 و قد4/8±173 بودند. در این تحقیق از آمار توصیفی شامل میانگین، انحراف معیار و نمودارهای توزیع فراوانی استفاده شده است. به منظور بررسی اختلاف بین دانش آموزان نابینا و بینا آزمون t در گروههای مستقل و برای بررسی تفاوت دانش آموزان نابینا در سه دوره تحصیلی از آزمون کلموگروف اسمیرنوف برای توزیع طبیعی و آزمون لوین برای همگنی واریانس ها و آزمون تحلیل واریانس یک راهه و برای بررسی ارتباط بین سن با قابلیت های اندازه گیری شده در افراد نابینا و بینا از آزمون ضریب همبستگی پیرسون استفاده شده است. تجزیه و تحلیل اطلاعات حاصله ازآزمون ها نشان داد که: در دوره ابتدایی از لحاظ قابلیت های انعطاف پذیری(002/0>p)، استقامت عضلات شکمی(03/0>p) و تعادل (001/0>p) اختلاف معنی داری مشاهده شد و از لحاظ قابلیت های استقامت عضلات کمربند شانه ای و میزان درصد چربی تفاوت معنی داری بین دو گروه مشاهده نگردید. در دوره راهنمایی تفاوت معنی داری در تعادل وجود داشت(001/0>p)، و تفاوت معنی داری در سایر متغیرهای پژوهش مشاهده نشد. همچنین دوره متوسطه تفاوت معنی داری در استقامت عضلات کمر بند شانه و تعادل مشاهده شد (05/0>p) و در سایر متغیرها تفاوتی بدست نیامد. بین دانش آموزان نابینا در سه دوره تحصیلی در درصد چربی و تعادل تفاوت معنی داری مشاهده نشد ولی در قابلیتهای استقامت عضلات شکمی و کمربند شانه ای تفاوت معنی داری مشاهده گردید (01/0>p) که این تفاوت در عضلات شکم دوره ابتدایی با راهنمایی و متوسطه، در تعادل دوره ابتدایی با متوسطه و در انعطاف پذیری دوره ابتدایی با راهنمایی تفاوت معنی داری مشاهده شد.
جهانشاه احمدی مجید کاشف
هدف از اجرای این پژوهش بررسی تأثیر90 دقیقه زنگ ورزش مدارس بر تغییرات ایمنوگلوبین a بزاقی دانش آموزان پسر ورزشکار وغیرورزشکار 14-12 ساله می باشد. پژوهش حاضر به روش نیمه تجربی انجام گرفت که جامعه آماری آن را کلیه دانش آموزان پسر ورزشکار و غیرورزشکار 14-12 تشکیل می دادند و جامعه آماری دردسترس نیز شامل دانش آموزان پسرورزشکار و غیرورزشکار 14-12 ساله شهرستان درود می باشند که درسالتحصیلی 89- 1388مشغول تحصیل هستند. نمونه آماری پژوهش نیز شامل12 دانش آموز ورزشکار با میانگین سنی 83/12 سال، قد 28/156 سانتیمتر، وزن 17/47 کیلوگرم و درصدچربی25/16و12دانش آموز غیر ورزشکار با میانگین سنی92/12سال، قد157سانتیمتر، وزن 83/53 کیلوگرم و درصدچربی92/27، که بصورت تصادفی انتخاب شدند. بعد از توجیه کامل آزمودنی ها، نمونه های بزاقی هر دو گروه در سه مرحله(قبل، بلافاصله بعد و دو ساعت بعد از انجام فعالیت90 دقیقه ای زنگ ورزش) به صورت تحریک نشده جمع آوری و به آزمایشگاه منتقل شدند و غلظت ig a بزاقی به روش الایزا اندازه گیری شد. تجزیه و تحلیل داده های آماری از روش آمار توصیفی برای تشریح داده ها و از آزمون t در گروه های مستقل برای مقایسه دو گروه ورزشکار و غیر ورزشکار و تحلیل واریانس در اندازه گیری های تکراری و آزمون تعقیبیlsd برای سه مرحله در هر گروه انجام شد. نتایجی که حاصل شد نشان می دهد تفاوتی بین ایمنوگلوبین a بزاقی دانش آموزان پسر ورزشکار و غیرورزشکار14-12 ساله قبل، بلافاصله بعد و دو ساعت پس ازاجرای90 دقیقه زنگ ورزش مدارس وجود ندارد؛ اما در بررسی تحلیل واریانس دراندازهگیری های تکراری دو گروه به تفکیک در سه مرحله نشان داد که در گروه ورزشکار قبل فقط با بلافاصله بعد از فعالیت تفاوت معنی داری وجود دارد.( 0.05 p?) ولی در غیرورزشکاران قبل هم با بلافاصله بعد از فعالیت و هم با دو ساعت بعد از فعالیت تفاوت معنیداری داشته اند. (0.05 p?)توصیه می شود که برای غیر ورزشکاران از فعالیت های شدید در ساعت درس تربیت بدنی پرهیز شود.
مسعود صادقی پور مجید کاشف
تأثیر مصرف دو نوع صبحانه با میزان متفاوت کربوهیدرات بر برخی متغیرهای فیزیولوژیکی و آمادگی جسمانی دانش آموزان پسر غیر ورزشکار 12 تا 14ساله دکتر مجید کاشف دانشیار دانشگاه شهید رجایی دکتر فرشته شهیدی استادیار دانشگاه شهید رجایی مسعود صادقی پور دانشجوی کارشناسی ارشد دانشگاه شهید رجایی چکیده این پژوهش با هدف مقایسه تأثیر مصرف دو نوع صبحانه با میزان متفاوت کربوهیدرات بر برخی متغیرهای فیزیولوژیکی و آمادگی جسمانی دانش آموزان پسر غیر ورزشکار 12 تا 14ساله انجام شد. جامعه آماری شامل کلیه پسران غیر ورزشکار 12تا14 سال و نمونه تحقیق شامل1 گروه12 نفری که به صورت دردسترس از مدرسه امام محمد غزالی در شهرستان سنندج انتخاب شدند. از بین کلاس های مدرسه مذکور 12 نفر با میانگین سنی 75/0±25/13(سال)، شاخص توده بدنی 09/2±63/18(kg/m2)، قد24/10± 58/155(سانتی متر)، وزن 64/8 ± 53/46(کیلوگرم)، که به صورت تصادفی منظم انتخاب شدند. و سه مرتبه مورد آزمایش قرار گرفتند. در مرتبه اول آزمودنی ها بدون صرف صبحانه، آزمون های آمادگی جسمانی درازونشست، بارفیکس، انعطاف پذیری و دوی540 متر را انجام دادند. در مرتبه دوم آزمودنی ها صبحانه ی کم کربوهیدرات (با 44درصد کربوهیدرات) مصرف کردند و 3 ساعت بعد، همان آزمون ها به اجرا در آمد. در مرتبه سوم آزمودنی ها صبحانه ی پرکربوهیدرات (با78درصد کربوهیدرات) مصرف نمودند و 3 ساعت بعد آزمون های آمادگی جسمانی از آن ها به عمل آمد. تجزیه و تحلیل یافته های تحقیق با استفاده از آزمون کلموگروف اسمیرونوف، آزمون لوین و تحلیل واریانس در اندازه گیری های تکراری و آزمون تعقیبی lsd در نرم افزار spss13 انجام گرفت. نتایج نشان داد که انعطاف پذیری، آمادگی قلبی تنفسی و استقامت عضلانی کمربند شانه و شکم در سه مرحله ی کم کربوهیدرات، پر کربوهیدرات و بدون صبحانه تفاوت معنی داری دارد(001/0 >p). که در همه موارد در مرحله صرف صبحانه ی پرکربوهیدرات نتایج بهتر بوده است. پیشنهاد می شود که دانش آموزان صبحانه ی پرکربوهیدرات مصرف نمایند. واژگان کلیدی: کربوهیدرات، استقامت ، قدرت، انعطاف پذیری،آمادگی قلبی تنفسی
یحیی میر شمسی مجید کاشف
با چربی های خون دانش آموزان (%bf) هدف از تحقیق حاضر بررسی ارتباط در صد چربی بدن ورزشکار و غیر ورزشکار 15 تا 18 سال می باشد.بدین منظور 30 نفر ازدانش آموزان ناحیه یک یزد از بین کسانی که آمادگی خود را برای شرکت در پژوهش اعلام کرده بودند، به صورت تصادفی انتخاب و در گروه ورزشکار و غیر ورزشکار قرار گرفتند .شاخص هایی مورد اندازه گیری در این تحقیق سنجش ضخامت چربی زیر ،(bmi) عبارت بودند از : وزن و قد برای تعیین شاخص توده بدنی اندازه ، (%bf) پوستی نواحی سه سر بازو و ناحیه ساق پا برای تعیین شاخص درصد چربی بدن برای تعیین شاخص چربی های (hdl,ldl,tg,tc) گیری میزان لیپیدها ولیپو پروتئین های خون 61 کیلو /31±9/ 173 سانتیمتر و 3 ±4/ خون.میانگین قد و وزن دانش آموزان ورزشکار به ترتیب 34 %bf 74 کیلوگرم بود .میانگین /91 ±13/ 171 سانتیمتر و 76 ±7/ گرم و غیر ورزشکار به ترتیب 12 20 کیلوگرم بر /48 ± 2/ 14 درصد ، 64 /77 ± 3/ دانش آموزان ورزشکار به ترتیب معادل 61 bmi و 25 کیلوگرم بر متر مربع بود .میانگین /59 ± 4/ 24 درصد ، 78 /42 ± 6/ متر مربع و غیر ورزشکار 53 ، 76/07 ± 14/58 ،126/60 ±19/ دانش آموزان ورزشکار به ترتیب ، 94 hdl , ldl , tg , tc 159/67 ±25/ 35 میلی گرم بر دسی لیتر و غیر ورزشکار به ترتیب 11 /60 ± 6/ 75/79 و 50 ± 17/76 35 میلی گرم بر دسی لیتر بود. /26 ± 6/ 103/64 و 21 ± 21/22 ، 103/80 ±31/26 ، یافته های پژوهش نشان می دهد خون دانش آموزان ورزشکار ارتباط معناداری مشاهده hdl , ldl , tg , tc و %bf بین خون دانش آموزان غیر ورزشکار ارتباط معناداری ldl , tg , tc و %bf نشد . بین دانش آموزان غیر ورزشکار ارتباط معنی داری وجود داشت hdl و %bf مشاهده نشد. بین خون دانش hdl , ldl , tg , tc بین ضخامت چربی پشت بازو و . ( r = /519 ، p= /048) hdl , آموزان ورزشکار و غیرورزشکارارتباط معناداری مشاهده نشد. بین ضخامت چربی ساق پا و خون دانش آموزان ورزشکار و ارتباط معناداری مشاهده نشدبین ضخامت چربی ldl , tg , tc خون دانش آموزان غیر ورزشکار ارتباط معناداری مشاهده نشد . بین ldl , tg , tc ساق پا و دانش آموزان غیر ورزشکار ارتباط مثبت و معنی داری وجود داشت hdl ضخامت چربی ساق پا و دانش آموزان ( p?/01) bmi ،tg ، ( p?/001) ldl , tc , %bf بین .( r= /532 ، p= /041) دانش آموزان ورزشکار و غیر hdl ورزشکار و غیر ورزشکار تفاوت معناداری وجود داشت .بین ورزشکار تفاوت معناداری وجود نداشت .
سیده مهتاب کامرانی مجید کاشف
هدف این تحقیق مقایسه تأثیر دو برنامه فعالیت ورزشی تداومی و تناوبی بر برخی از عوامل هماتولوژیکال افراد غیر فعال بوده است. بدین منظور تعداد 10 نفر از دانشجویان مرد دانشگاه آزاد شهر درگز (سن 12/1 20 سال، وزن 17/3 37/70 کیلوگـرم، قــد 3/2 7/173 سانتی متر) به صورت داوطلبانه انتخاب شدند و اثر یک جلسه فعالیت ورزشی تداومی هوازی شامل 60دقیقه فعالیت بر روی نوارگردان با شدت 75-70% ضربان قلب بیشینه بود و پس از گذشت پانزده روز فعالیت ورزشی تناوبی هوازی که شامل چهار دوره 15 دقیقه ای فعـــالیت با فواصل استراحتی 5 دقیقــه و با شدت 75-70% ضربان قلب بیشینه بود بر تعداد گویچه های سرخ، هموگلوبین، هماتوکریت، حجم متوسط گویچه ای، حجم متوسط هموگلوبین ، غلظت متوسط هموگلوبین و تعداد پلاکت ها بررسی شد. نمونه های خونی درست پیش و بلافاصله پس از فعالیت ورزشی گرفته شد و برای تجزیه و تحلیل اطلاعات بدست آمده از تحلیل واریانس در اندازه گیری های تکراری استفاده شد. نتایج بدست آمده نشان داد که دو روش فعالیت ورزشی تداومی و تناوبی هوازی بر تعداد گویچه های سرخ در مراحل قبل و بعد از فعالیت ورزشی تداومی و بعد از فعالیت ورزشی تداومی با بعد از فعالیت ورزشی تناوبی معنی دار بوده است (05/0 p). در حالی که تأثیر این دو روش بر هموگلوبین فقط در مرحله قبل از فعالیت ورزشی تداومی با قبل از فعالیت ورزشی تناوبی معنی دار می باشد(05/0 p)، بر هماتوکریت در مرحله قبل و بعد از فعالیت ورزشی تداومی معنی دار است(05/0 p)، بر حجم متوسط گویچه سرخ در مراحل قبل و بعد از فعالیت ورزشی تناوبی و بعد از فعالیت ورزشی تداومی با قبل از فعالیت ورزشی تناوبی معنی دار است (05/0 p) و بر حجم متوسط هموگلوبین و غلظت متوسط هموگلوبین در مراحل قبل و بعد از فعالیت ورزشی تداومی، بعد از فعالیت ورزشی تداومی با بعد از فعالیت ورزشی تناوبی، قبل از فعالیت ورزشی تداومی با قبل از فعالیت ورزشی تناوبی، قبل از فعالیت ورزشی تداومی با بعد از فعالیت ورزشی تناوبی و همچنین بعد از فعالیت ورزشی تداومی با قبل از فعالیت ورزشی تناوبی معنی دار است (05/0 p). تأثیر این دو روش بر تعداد پلاکت ها در مراحل قبل و بعد از فعالیت ورزشی تداومی، قبل و بعد از فعالیت ورزشی تناوبی و قبل از فعالیت ورزشی تداومی با بعد از فعالیت ورزشی تناوبی معنی دار است (05/0 p). با توجه به نتایج بدست آمده توصیه می شود که در تمرینات هوازی از برنامه های تناوبی استفاده شود.
مرتضی راد مجید کاشف
چکیده پژوهش حاضر با هدف مقایسه تأثیر مصرف دو نوع مکمل کراتین و ک راتین-کربوهیدرات بر توان بی 15 سال - در دانش آموزان پسر دوره متوسطه رده سنی 18 (ck,ldh) هوازی و شاخصهای آسیب سلولی شهرستان کوهرنگ انجام شد. در این راستا تعداد 36 نفر از دانش آموزان این شهرستان با میانگین سنی 167 سانتیمتر /75 ± 8/ 54 کیلوگرم و میانگین قد 28 /85 ± 9/ 16/42 سال، میانگین وزن 96 ± 0/90 انتخاب شدند. درابتدا نمونه گیری خونی جهت تعیین سطح اولیه آنزیم های کراتین کیناز و لاکتات دهیدروژناز به عنوان شاخص های آسیب سلولی از آزمودنی ها به عمل آمد و سپس آزمون های توان بی هوازی (پرش سارجنت، پرش جفت، پرتاب توپ طبی و دو سرعت) انجام شد. در ادامه آزمودنی ها به صورت تصادفی به سه گروه 12 نفره تقسیم شدند. گروه تجربی اول فقط کربوهیدرات مصرف کرد، گروه تجربی دوم کراتین مصرف کرد و گروه تجربی سوم مخلوطی از کراتین و کربوهیدرات مصرف نمود . اجرای میدان ی به صورت سه جلسه تمرین با وزنه و مصرف مکمل های کراتین و کربوهیدرات طی 5 روز انجام شد. مکمل ها در چهار وعده در روز و پس از صرف صبحانه، نهار، عصرانه و شام به صورت محلول در آب مصرف می شدند . سپس بلافاصله بعد از آخرین جلسه تمرین، نمونه خونی جهت تعیین سطح آنزیم های مذکور گرفته شد . 2روز بعد نیز آزمون های بی هوازی جهت تعیین تأثیر مصرف مکمل ها مجددا از آزمودنی ها به عمل آمد . استودنت t نتایج با استفاده از آمار توصیفی و آمار استنباطی (تحلیل واریانس، آزمون تعقیبی توکی و آزمون ویرایش 16 بررسی شد. تجزیه و تحلیل داده ها نشان spss برای آزمون فرضیه ها) با استفاده از نرم افزار داد: .(p < 0/ درگروه های آزمودنی مصرف مکمل کراتین توان بی هوازی و اجرا را بهبود بخشید ( 05 همچنین در این گروه ها مصرف این مکمل در سطوح آنزیم های کراتین کیناز و لاکتات دهیدروژنا ز سرم اما این افزایش در گروهی که به همراه کراتین، کربوهیدرات نیز مصرف .(p < 0/ خون، افزایش نشان داد( 05 کرده بودند، به مراتب کمتر بود. این یافته ها نشان می دهد که کراتین در کنار اثرات مثبتی که روی عملکرد بی هوازی دارد، باعث ایجاد آسیب سلولی شده و میزان آنزیم های کراتین کیناز و لاکتات دهیدروژناز را در خون افزایش می دهد. بنابراین پیشنهاد می شود درباره عوارض وآثار سوء مصرف مکمل ها در مدارس آموزش ها و هشدارهای لازم داده شود. و در صورت تمایل به مصرف مکمل کراتین، این مکمل به همراه مکمل کربوهیدرات مصرف شود تا ورزشکار دچار عوارض کمتری شود. واژه های کلیدی: کراتین، کربوهیدرات، توان بی هوازی، آسیب سلولی ، آنزیم، لاکتات دهیدروژناز، کراتین کیناز.
منیر طهماسبی مجید کاشف
هدف از پژوهش حاضر، بررسی ارتباط بین فضاهای ورزشی هنرستان های تربیت بدنی دخترانه شهر تهران و سطح آمادگی جسمانی آنها می باشد. نمونه آماری کلیه دختران پایه سوم این هنرستانها به ترتیب هنرستانهای: آرمینه با سن 446 ±92 / 16 و تعداد 79 نفر و کمیل با 412 ± 98/ 16 و تعداد 42 نفر و خلعتبری با سن 506 ±17 و تعداد 40 نفر و در مجموع 161 نفر می باشند. به منظور بررسی ارتباط مذکور مساحت کلیه فضاهای ورزشی مورد استفاده هنرستان از قبیل: مساحت کل فضا، مساحت فضای سرپوشیده، مساحت سرانه استخر و مساحت فضای استیجاری آنها گردآوری و سپس شاخص های آمادگی جسمانی شامل: استقامت عضلات شکم با آزمون دراز و نشست، استقامت کمربند شانه ای با آزمون بارفیکس، انعطاف پذیری با آزمون خم شدن نشسته و استقامت قلبی- عروقی با آزمون دو 1600 متر اندازه گیری شد. از ضریب همبستگی پیرسون برای بررسی ارتباط، و از تحلیل واریانس یک راهه و آزمون تعقیبی توکی برای بررسی تفاوت بین گروهها استفاده شد. نتایج تجزیه و تحلیل داده ها نشان دادند که ارتباط معنی داری بین مساحت انواع فضاهای ورزشی مذکور با استقامت عضلات شکم (p<0/01,r=0/203) و انعطاف پذیری با مساحت کل فضا (p<0/01,r=0/208) و مساحت فضای سرپوشیده (p<0/05,r =0/166) و آمادگی جسمانی با سرانه فضای ورزشی p<0/01,r=0/290)) و سرانه استخر(p<0/01,r=0/281) وجود دارد. اما ارتباط معنی داری بین مساحت انواع فضاهای ورزشی با استقامت کمربند شانه ای (p>0/05) و استقامت قلبی- عروقی با مساحت انواع فضاهای ورزشی بجزء سرانه استخر(p<0/05,r=0/178) وجود نداشت. بعلاوه، یافته های حاصل از آزمون تحلیل واریانس یک راهه نشان داد که تفاوت معنی داری بین میانگین نمرات استقامت عضلات شکم، انعطاف پذیری و آمادگی جسمانی وجود دارد(0/01? p) درحالیکه تفاوت معنی داری بین میانگین نمرات استقامت کمربند شانه ای و استقامت قلبی- عروقی در هنرستان های تربیت بدنی وجود ندارد. درنهایت نتایج آزمون تعقیبی توکی مربوط به شاخص های آمادگی جسمانی نشان دهنده برتری دانش آموزان هنرستان خلعتبری در مقایسه با دانش آموزان هنرستان های آرمینه و کمیل بود، در حالیکه تفاوت معنی داری بین دانش آموزان مدارس آرمینه و کمیل وجود نداشت. در مجموع یافته های تحقیق نشان دادند که بین مساحت فضاهای ورزشی با آمادگی جسمانی ارتباط معناداری وجود داشته است و در پایان توصیه می شود ضمن توجه بیشتر به کمیت فضاهای ورزشی در هنرستانهای تربیت بدنی به کیفیت و افزایش ساعات استفاده از آنها نیز توجه شود.
علی اصغر نوری یامچی مجید کاشف
این تحقیق با هدف مقایسه متغیّرهای فیزیولوژیکی و آمادگی جسمانی کارمندان فعّال و غیر فعّال با دبیران تربیت بدنی و غیر تربیت بدنی به روش میدانی اجرا شد. تحقیق از نوع علّی پس از وقوع بود. جامعه آماری تحقیق کلیه کارمندان و دبیران مرد سازمان آموزش و پرورش آذربایجان شرقی بودند که در سال 89 بر اساس آخرین آمار وزارت آموزش و پرورش 45766 نفر اعلام شده است.حجم نمونه در دسترس 1143 نفراز کلیه کارمندان دفتری و دبیران تربیت بدنی و غیر تربیت بدنی شهرستان شبستر بود. 4 گروه 15 نفری از بین کارمندان فعّال و غیر فعّال دفتری و دبیران تربیت بدنی و غیر تربیت بدنی ، به روش تصادفی خوشه ای انتخاب شد. متغیّرهای فیزیولوژیکی شامل: شاخص توده بدن ، درصد چربی ، نسبت دور کمر به دور باسن ،فشار خون ، آمادگی قلبی و تنفسی و ضربان قلب استراحتی ؛ فاکتورهای آمادگی جسمانی شامل : انعطاف پذیری، استقامت عضلات شکمی، استقامت عضلات کمربند شانه ای و استقامت قلبی عروقی ، اندازه گیری شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس یک راهه و آزمون تعقیبی توکی انجام شد. نتایج نشان داد که بین ضربان قلب استراحتی، فشارخون دیاستولی و سیستولی دبیران تربیت بدنی با دبیران غیر تربیت بدنی و کارمندان غیر فعال تفاوت معنی داری وجود دارد.(p<0.05).همچنین بین vo2max،whr ،bf ، قدرت عضلات شکم، قدرت عضلات کمربند شانه ای و انعطاف پذیری عضلات همسترینگ دبیران تربیت بدنی با دبیران غیر تربیت بدنی و کارمندان فعال و غیر فعال تفاوت معنی داری وجود دارد. (p<0.05).در سایر موارد تفاوت معنی داری مشاهده نشد.
احمد اکبری فرشته شهیدی
هدف از این پژوهش مقایسه تأثیر مصرف آب و ویتامینe در تغییرات هماتوری پس از یک فعالیت شدید منتخب در دانش آموزان پسر ورزشکار16-14سال بود. برای این منظور آزمودنی ها از جامعه دانش آموزان فوتبالیست در چهار گروه 10 نفری مجزا، بطور تصادفی انتخاب شدند(تعداد=40)، (سن=0/33 ± 25/15 سال)، (وزن=73/4 ± 85/53 کیلوگرم)، (قد=29/4 ± 16/ 165 سانتی متر). گروه کنترل: نه آب و نه ویتامین مصرف می کنند. گروه تجربی1 (آب): بدون مصرف ویتامین اما در حین فعالیت آب مصرف می کنند. گروه تجربی 2 (ویتامین): قبل از فعالیت ویتامین مصرف می کنند اما در حین فعالیت آب مصرف نمی کنند. گروه تجربی 3 (ویتامین+آب): قبل از فعالیت ویتامین و در حین فعالیت آب مصرف می کنند(با فواصل 14 دقیقه ای 150 سی سی).گروه های ویتامین و ویتامین+آب از یک هفته قبل از آزمون روزانه 360 میلی گرم ویتامین e مصرف می کردند. فعالیت بدنی شدید تعیین شده برای آزمون، پروتکل بانگسبو می باشد که بعنوان یک شبه فوتبال شناخته شده است. در حین فعالیت بطور تصادفی از 2 آزمودنی بوسیله پالس متر انگشتی ثبت ضربان قلب بعمل آمد. میانگین ضربان قلب در کل زمان فعالیت 1/150 و 5/160 ضربه در دقیقه به ترتیب برای گروه های آب و گروه های بدون آب بود. نمونه ادراری آزمودنی های هر چهار گروه قبل و بعد از فعالیت جمع آوری شد و سپس برای تجزیه و تحلیل به آزمایشگاه فرستاده شد. که 14 نفر از کل چهار گروه دچار هماتوری شدند. آزمون های آماری مورد استفاده تی همبسته و تحلیل واریانس یک طرفه بود. یافته های حاصل از مقایسه آماری بین 4 گروه در مورد هماتوری رخ داده شده نشان داد که فعالیت بدنی شدید منتخب منجر به هماتوری ناشی از فعالیت ورزشی در این پژوهش شده است(03/0 ?p). در ضمن با مصرف آب در حین فعالیت، فعالیت ورزشی شدید منتخب منجر به هماتوری ورزشی در این پژوهش نشده است (16/0 ?p). نتیجه دیگر اینکه با مصرف ویتامین e یک هفته قبل از فعالیت، فعالیت ورزشی منتخب منجر به تغییرات معنی داری در هموگلوبینوریای مرتبط با فعالیت ورزشی در این پژوهش نشده است (16/0 ?p ). پیشنهاد می شود مصرف آب در حین و ویتامین e قبل از فعالیت بعنوان یک ضرورت در کاهش عوارض ناشی از فعالیت شدید ورزشی بخصوص هماتوری مهم تلقی شود. مطالعات آتی در خصوص اثرات آنتی اکسیدانها در تغییرات هماتوری بهتر است با کنترل دقیق تر بر روی تغذیه انجام گیرد.
لیلا شایان راد مجید کاشف
هدف از این تحقیق بررسی رابط? نحو? گذران اوقات فراغت با آمادگی جسمانی دانش آموزان دختر و نوع تحقیق پیمایشی – همبستگی می باشد. جامعه آماری کلیه دانش آموزان دختر دوره متوسطه شهر قزوین در سال تحصیلی 90-89 که بر اساس آمار ارائه شده سازمان آموزش و پرورش استان 9648 نفر می باشد.نمونه آماری با استفاده ازروش کوکران،شارپ؛تعداد 197 دانش آموز دختر که به شیوه تصادفی – خوشه ای انتخاب شدند. ابزار اندازه گیری شامل:پرسشنامه محقق ساخته که ضریب پایایی آن 97/0 بر اساس روش آزمون – آزمون مجدد تعیین شد و آزمونهای آمادگی جسمانی شامل بارفیکس اصلاح شده،درازنشست،خم شدن نشسته و دوی 800 متر می باشد. پس از جمع آوری اطلاعات،با استفاده از ضریب همبستگی رشته ای کلی برای تعیین رابطه مقیاس های اسمی با فاصله ای و آزمون t استودنت برای معنی داری ضریب همبستگی و تحلیل واریانس یک راهه و آزمون تعقیبی توکی به تجزیه و تحلیل نتایج پرداخته شده است که نتایج زیر حاصل گردید: بین نحوه گذران اوقات فراغت با آمادگی جسمانی و اجزای آن (قدرت-استقامت کمربند شانه و عضلات شکم،انعطاف پذیری و آمادگی فلبی- عروقی)ارتباط معنا داری وجود دارد.( 05/0> p) در بخش تفاوت بین آمادگی جسمانی دانش آموزان دختربا نحوه گذران اوقات فراغت: بین آمادگی جسمانی نمونه هایی که در اوقات فراغت خود فعالیت ورزشی انجام می دهند با روشهای استفاده از کامپیوتر،مطالعه غیر درسی و رفتن به مکان تفریحی؛ و نمونه هایی که در منزل اوقات فراغت خود را می گذرانند با اماکن ورزشی تفاوت معنا داری وجود دارد. ( 05/0> p) بین آمادگی جسمانی دانش آموزان دختر با زمان و میزان ساعات پرداختن به ورزش ،همچنین در بین رشته ورزشی پیاده روی با ورزش های رزمی تفاوت معنا داری وجود دارد. ( 05/0> p) بین آمادگی جسمانی دانش آموزان دختر زمان گذران اوقات فراغت همچنین بین آمادگی جسمانی دانش آموزان دختر و میزان ساعات اوقات فراغت در شبانه روز تفاوت معنا داری وجود ندارد.
مصطفی صفیان بلداجی مجید کاشف
آزمون ها در یک ساعت مشخص و با شرایط نسبتأ یکسان و همزمان برگزار گردید.برای اجرای آزمونها هر سه گروه صبحانه یکسان و استاندارد صرف کردند و پس از دو ساعت گروه کنترل بدون مصرف شیر،گروه شیر یک درست قبل از شروع آزمونها و گروه شیر دو، دو ساعت قبل از اجرای آزمونها ،به میزان5 ±200سی سی شیر نوشیدند.برای تجزیه و تحلیل آماری از آمار توصیفی و استنباطی شامل آزمون کلموگروف- اسمیرنوف برای توزیع طبیعی و آزمون لوین برای همگنی واریانسها و آزمون تحلیل واریانس یک راهه و آزمون تعقیبی توکی برای تفاوت بین گروه ها استفاده شد.نتایج نشان دادکه:در متغیر استقامت قلبی تنفسی ،بین گروه ها تفاوت معنی داری وجود دارد(01/0?p). که تفاوت بین دو گروه شیر یک و شیر دو می باشد(05/0?p).در متغیر استقامت عضلات شکم و استقامت عضلات کمربند شانه ای و انعطاف پذیری ،تفاوت معنی داری بین گروه ها مشاهده نشد.
خلیل خلیلی مجید کاشف
چکیده: این پژوهش با هدف بررسی تاثیر یک دوره تمرین هوازی تناوبی و تداومی بر شاخص التهابی پیشگویی بیمار-های قلبی-عروقی hs-crp و رابطه آن با درصد چربی بدن پسران غیر ورزشکار انجام شده است. جامعه آماری این پژوهش، تمامی دانش آموزان پسر غیر ورزشکار 15تا 18 سال و نمونه آماری شامل45 نفر از دانش آموزان پسر غیر ورزشکار15تا 18 سال که بصورت تصادفی از دبیرستان حضرت قائم (عج) شهرستان چایپاره انتخاب شدند و بصورت تصادفی ساده به سه گروه 15 نفری بطور مساوی تقسیم شدند. گروه اول، گروه تمرین هوازی تناوبی با میانگین سن، قد، وزن وbmi به ترتیب (05/1±60/16سال،91/6±20/173سانتیمتر 81/14±43/69کیلو گرم و 85/4±07/23 کیلو گرم بر مترمربع) گروه دوم، گروه تمرین هوازی تداومی با میانگین سن، قد، وزن وbmi به ترتیب (78/0±00/16سال، 31/5±14/171 سانتیمتر ، 62/10±46/61 کیلو گرم و 56/3±98/20 کیلو گرم بر مترمربع ) و گروه سوم، گروه کنترل با میانگین سن، قد، وزن و bmi به ترتیب(68/0±00/16سال،64/4±79/173سانتیمتر،93/8± 78/62 کیلوگرم و16/3±89/20کیلوگرم بر مترمربع) می باشند. پروتکل تمرین شامل هشت هفته تمرین بود که هر هفته سه جلسه تمرینات هوازی تناوبی و تداومی با شدت 75-60 درصد ضربان قلب بیشینه به مدت یک ساعت اجرا شد. برای رعایت اصل اضافه بار، هر هفته سه دقیقه به زمان اجرای تمرین اضافه می شد. از t همبسته برای بررسی تفاوتhs-crp درون گروه ها در قبل و بعد از تمرین استفاده شد. از تحلیل واریانس یک راهه برای مقایسه مقادیر hs-crp و درصد چربی بدن و max 2vo بین سه گروه تداومی، تناوبی و کنترل استفاده شد. برای بررسی تغییرات بین گروهی از آزمون تعقیبی توکی(05/0 (p? استفاده شد. از ضریب همبستگی پیرسون برای بررسی رابطه بین متغیرها استفاده شد.نتایج نشان داد که بینhs –crpقبل و بعد ازتمرین هیچ یک از گروه ها تفاوت معنی داری نیست. درصد چربی بدن قبل و بعد از دوره تمرین در دو گروه تداومی و تناوبی تفاوت معنی دار بود ( 001/0?p). در مقایسه دو روش تمرینی هوازی تداومی و تناوبی تفاوت معنی داری در مقادیر hs-crp مشاهده نشد. در بررسی رابطه بین hs-crp با درصد چربی بدن، رابطه معنی داری بین این دو فاکتور در مرحله قبل از تمرین، دیده نشد؛ ولی در بررسی رابطه hs-crp با درصد چربی بدن در مرحله بعد فقط در گروه تداومی رابطه معنی دار بود. (05/0?p) لذا با توجه به نتایج بدست آمده، اجرای تمرینات هوازی تداومی برای پیشگیری از بیماری های قلبی –عروقی در افراد جوان مناسب تر است.
مرتضی ایزدی مجید کاشف
هدف از این تحقیق، بررسی رابطه بین دامنه حرکتی مچ پا و زاویهq در مفصل زانو با عملکرد پای شنای کرال سینه و کرال پشت دانشجویان پسر شناگر می باشد. جامعه آماری این تحقیق شامل تمامی دانشجویان پسر شناگر که واحد درس شنای تخصصی را پاس کردند. به همین منظور، تعداد 34 شناگر کرال سینه و پشت از دانشجویان با میانگین سنی 68/2 ± 68/23 سال، میانگین قد 52/5 ±11/176 سانتی متر و میانگین جرم بدن 35/9 ± 88/71 کیلوگرم بصورت در دسترس شرکت نمودند. روش تحقیق، توصیفی و از نوع همبستگی می باشد که به روش میدانی انجام گرفت. ابتدا زاویه q پای راست و چپ آزمودنی ها بصورت خوابیده به پشت و با استفاده از گونیامتر اندازه گیری شد و میانگین زاویه qپای راست و چپ محاسبه شد. سپس متغیرهای قد ایستاده، وزن، شاخص توده بدن(bmi )، ضخامت چربی قسمتهای سه سر، سینه و تحت کتفی ( برای تعیین درصد چربی )، دورسی فلکشن و پلانتار فلکشن دقیقا قبل از آزمون های رکورد پازدن شنای کرال سینه و پشت، تعداد پای شنای کرال سینه و پشت و مسافت طی شده به ازای هر پازدن شنای کرال سینه و پشت به مسافت 15 متری عرض استخرانجام شدند. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل آماری: - بین دامنه حرکتی مفصل مچ پا ( دورسی و پلانتار فلکشن ) با زمان پای شنای کرال سینه همبستگی منفی معنی داری وجود داشت ( 01/0 ?p ) و با مسافت طی شده به ازای هر ضربه پای شنای کرال سینه همبستگی مثبت معنی داری مشاهده شد ( 01/0 ?p ) - بین زاویهq با زمان پای شنای کرال سینه و شنای کرال پشت همبستگی مثبت معنی داری وجود مشاهده شد (05/0 ?p ) نتیجه گیری: نتایج نشان داد که نقش اندازه دامنه حرکتی دورسی و پلانتار فلکشن در شنای کرال سینه و زاویه q در شنای کرال سینه و پشت برای موفقیت، گزینش و استعدادیابی شناگران مذکور با اهمیت هستند.
سیف اله عیسایی خوش مجید کاشف
هدف این پژوهش، مقایسه دیدگاه های متخصصان و کاربران در خصوص تجهیزات ورزشی مستقر در پارک ها می باشد. روش پژوهش از نوع پیمایشی می باشد. جامعه آماری این پژوهش را در بخش کاربران، کاربران ورزشی پارک های شهر تهران و در بخش متخصصان، اساتید تربیت بدنی دانشگاه-های دولتی شهر تهران و کارشناسان و مربیان شهرداری تهران تشکیل می دهند. برای تعیین نمونه آماری کاربران، 5 منطقه از مناطق 22 گانه تهران بصورت صلیبی انتخاب شد، از این مناطق تعدادی ازپارک ها که تجهیزات ورزشی در آنها مستقر شده و کاربران بیشتری در آنها به فعالیت می پردازند مشخص شد و تعداد 200 نفر از این کاربران بصورت تصادفی به عنوان نمونه انتخاب شدند. در بخش متخصصان نیز تعداد 100 نفر بصورت تصادفی به عنوان نمونه آماری تعیین شد. جهت انجام پژوهش پرسشنامه محقق ساخته حاوی 20 سوال تدوین شد که روایی آن توسط کارشناسان تایید گردید و پایایی آن از طریق آزمون-آزمون مجدد با ضریب 96% از طریق ضریب همبستگی پیرسون تعیین گردید. روش های آماری مورد استفاده شامل دو بخش آمار توصیفی و آمار استنباطی می-باشد. سطح معناداری مورد نظر برای آمار استنباطی، از طریق مجذور خی05/0p? می باشد. نتایج نشان داد که، در استفاده افراد در سنین مختلف از این تجهیزات، سطح زمین نصب، محل نصب و نیز در خصوص هدف از نصب این تجهیزات ورزشی پارکی، کاربران و متخصصان دیدگاه های متفاوتی ندارند و هم نظر هستند. اما، در خصوص تاثیر نصب تجهیزات بر میزان علاقه مندی و استقبال آنها، لزوم مربی ورزش، رنگ آمیزی، نحوه نصب، افزایش قدرت عضلانی، آسیب زا بودن این تجهیزات برای افراد مختلف و اینکه بیشتر به کدام قسمت بدن آسیب می رسانند، تفاوت معنادار وجود دارد(05/0p?) و دو گروه نظرات متفاوتی دارند. لذا از نتایج این پژوهش بر می آید که باید برای توسعه ورزش همگانی، استقبال حداکثری شهروندان از این تجهیزات ورزشی و کاهش آسیب های احتمالی بر روی آنها همت گماشت. واژه های کلیدی: تجهیزات ورزشی، کاربران ورزشی، متخصصان ورزشی، پارک
امیر حیاتی مجید کاشف
هدف از این مطالعه تاثیر تغییر شکل غیر طبیعی مفصل زانو بر عملکرد برخی فنون فوتبال در پسران فوتبالیست 20- 16 سال بود. این تحقیق از نوع علَی پس از وقوع به صورت مقایسه ای و میدانی بود. از بین تیم های حاضر در لیگ برتر جوانان تهران یک تیم به صورت تصادفی انتخاب و از میان آنها 13 فوتبالیست پسر 20- 16 سال که حداقل به مدت 4 سال فوتبال حرفه ای بازی کرده اند و فاصله کندیل داخلی زانوی آنها بیش از 4 سانتیمتر بود به عنوان گروه تجربی و 13 فوتبالیست دارای زانوی طبیعی به عنوان گروه کنترل انتخاب شدند.(سن98/0±61/16سال، سابقه بازی06/2±23/6 سال، فاصله کندیل داخلی زانو در گروه پرانتزی 73/5 سانتی متر و در گروه طبیعی 94/1 سانتی متر) ابتدا فعالیت الکترومایوگرافی عضلات راست رانی،دوسررانی، دوقلو و ساقی قدامی در پای برتر در حین اجرای حداکثر انقباض ایزومتریک ارادی به منظور همسان سازی مجذور مربع میانگین عضلات مذکور توسط دستگاه الکترومایوگرافی ثبت گردید. سپس فعالیت الکترومایوگرافی عضلات فعال در اجرای پاس بغل پا قبل و بعد از یک فعالیت درمانده ساز ثبت گردید. همچنین از آزمودنی ها خواسته شد که 4 تکنیک فوتبال شامل شوت، دریبل، چرخش و سرعت را بر اساس آزمونهای استاندارد شده فدراسیون فوتبال انگلستان اجرا کنند و امتیازها ثبت شد. جهت تجزیه وتحلیل داده ها از روش آماری آنالیز واریانس با اندازه گیری های تکراری و آزمون t مستقل استفاده شد. (05/0?p) الگوی فعالیت الکترومایوگرافی عضلات در پای برتر در دو گروه معنی دار نبود. خستگی عضلانی باعث کاهش شدت فعالیت الکتریکی عضلات شده است(05/0?p) اما این الگو در هر دو گروه یکسان است. در اجرای تکنیک های فوتبال تنها در شوت روی پا بین دوگروه تفاوت معنی داری یافت شد. (05/0?p) در مجموع فعالیت الکترومایوگرافی عضلات مفصل زانو در مرحله قبل و بعد از خستگی و امتیازات کسب شده در مهارت های تکنیکی گروه دارای زانوی طبیعی و گروه دارای زانوی پرانتزی نشان داد که به جز در مهارت شوت، زانوی پرانتزی عامل تأثیرگذار در سایر مهارت های تکنیکی فوتبال و فعالیت الکترومایوگرافی نمی باشد.
حسین علی پناه مجید کاشف
تحقیق حاضر با هدف بررسی رابطه بین تستسترون سرم خون با قدرت عضلانی و برخی خصوصیات آنتروپومتریکی و مقایسه آن در پسران بالغ ونابالغ غیر ورزشکار انجام گرفت . بدین منظور 60 نفر(30 نفر بالغ و 30 نفر نابالغ) از دانش آموزان شهرستان اسلامشهر به صورت خوشه ای ساده، از دو مدرسه انتخاب شدند. میانگین سن در گروه بالغ 455/0±00/17 و درگروه نابالغ هم 00/12 سال بود . میانگین قد و وزن آزمودنیهای بالغ به ترتیب50/5±10/172 سانتی متر، 04/10±27/66 کیلوگرم و در گروه نابالغ به ترتیب 77/5±17/151 سانتی متر و 58/10±63/44 کیلوگرم بود . درصد چربی بدن، bmi ، محیط ران، محیط بازو، قدرت دست برتر و تستسترون سرم خون نیز در دو گروه مورد اندازه گیری قرار گرفتند . برای سنجش قدرت عضلانی از داینامومتر و همچنین جهت بدست آوردن درصد چربی بدن از کالیپر، با استفاده از فرمول دو نقطه ای لومان و اسلاتراستفاده گردید . میزان تستسترون سرم آزاد خون نمونه ها نیز در آزمایشگاه پزشکی در حالت غیر ناشتا اندازه گیری شد . جهت تجزیه و تحلیل آماری، از آزمون تی مستقل برای مقایسه متغیرهای بین دو گروه، ضریب همبستگی پیرسون برای ارتباط بین متغیرها استفاده شد . نتایج نشان دادکه بـین تستسترون سرم با قدرت عضلانی در پسران بـالغ و نا بالغ غیـر ورزشـکار ارتباط معنا داری وجود ندارد . در خصوص رابطه بین تـستسترون سرم با بـرخی خـصوصیات آنـتروپومـتری، فـقط بین تستسترون و قـد در پـسران نا بـالغ ارتباط معنا داری وجـود داشـت (526/0r=و01/0 p= ) و درسایر شاخص ها، ارتباط معنا داری وجود نداشت .از سوی دیگر بین گروه بالغ و نا بالغ در متغیر های قدرت ، هورمون تستسترون و خصوصیات آنتروپومتری مورد اندازه گیری در این تحقیق، تفاوت معنی داری وجود داشت (001/0 p=) .
محمد باقر حسنلو مجید کاشف
هدف از این پژوهش بررسی تاثیر دو الگوی منتخب تدریس تربیت بدنی بر آمادگی جسمانی مرتبط با تندرستی و آمادگی مهارتی دانش آموزان پسر 14 تا 16 ساله بود، به همین منظور تعداد 60 نفر از دانش آموزان پسر در محدوده ی سنی 14 تا 16 ساله که در سال اول متوسطه عمومی دبیرستان شهید دکتر بهشتی گیلوان شهرستان طارم در سال تحصیلی 90-1389 به عنوان نمونه آماری این پژوهش انتخاب شدند. این افراد در دو گروه (کلاس) 30 نفره تحت عنوان گروه الگوی تدریس سنتی رایج و گروه الگوی تدریس تربیت ورزشی مورد بررسی قرار گرفتند. میانگین و انحراف معیار سن، قد و وزن افراد در گروه سنتی رایج به ترتیب برابر؛ 57/. ± 87/14سال، 20/7 ± 20/168سانتی متر، 00/10 ± 93/56 کیلو گرم و در گروه تربیت ورزشی به ترتیب برابر؛ 76/. ± 97/14سال، 13/7 ± 63/166 سانتی متر، 97/8 ± 70/58 کیلوگرم بود. متغیرهای مستقل در این پژوهش دو الگوی منتخب تدریس تربیت بدنی بود که برای گروه اول الگوی سنتی رایج در مدارس کشورمان که در آن معلم نقش اصلی را دارد، اجرا و برای گروه دوم الگوی تربیت ورزشی که در آن دانش آموزان نقش اصلی را داشته و معلم نقش ناظر و راهنما را دارد، اجرا شد. متغیر های وابسته در این پژوهش قابلیت های آمادگی جسمانی مرتبط با تندرستی شامل؛ قدرت و استقامت عضلات کمر بند شانه ای، انعطاف پذیری عضلات کمر و قسمت خلفی ران، استقامت عضلات شکم، استقامت قلبی ـ تنفسی و مهارت های دریبل و دقت شوت فوتبال بود. ابتدا یک پیش آزمون جهت مقایسه آمادگی جسمانی وابسته به تندرستی و آمادگی مهارتی به ترتیب بوسیله آزمونهای بارفیکس اصلاح شده، خم شدن نشسته، درازو نشست، دو540 متر، آزمون دریبلینگ و دقت شوت فوتبال از هر دو گروه بعمل آمد. پس از اجرای الگوهای منتخب تدریس روی گروه ها، به مدت 14 جلسه ی 90 دقیقه ای ( نیم سال تحصیلی) یک پس آزمون از هر دو گروه پژوهش به عمل آمد. از آمار توصیفی برای طبقه بندی و تشریح شاخص های میانگین، انحراف معیار و نمودارهای ستونی استفاده شد و از روش های استنباطی کلموگروف اسمیرنف برای توزیع طبیعی داده ها، آزمون لوین برای همگنی واریانس ها، برای مقایسه بین قبل و بعد از اجرای الگوها از آزمون t در گروه های وابسته و برای مقایسه تاثیر الگوهای تدریس روی دو گروه از آزمون t در گروه های مستقل استفاده شد. در مقایسه بین پیش و پس آزمون هریک از گروه ها، درمیانگین استقامت عضلات شکم و انعطاف پذیری عضلات کمر و قسمت خلفی ران در گروه سنتی رایج تفاوت معنی دار مشاهده نشد ولی در گروه تربیت ورزشی تفاوت معنی داری وجود داشت (001/0p?). در میانگین تمامی متغیر های دیگر در هر دو گروه تفاوت معنی داری وجود داشت (001/0p?). در میانگین مجموع آمادگی جسمانی مرتبط با تندرستی تفاوت معنی داری در سطح (001/0p?) و میانگین مهارت های فوتبال تفاوت معنی داری در سطح(01/0p?) در هر دو گروه وجود داشت. در مقایسه تاثیر بین دو الگو(سنتی رایج و تربیت ورزشی)، بر میانگین متغیر های انعطاف پذیری ناحیه کمر و قسمت خلفی ران، تفاوتی بین گروه ها مشاهده نشد. اما بر میانگین قدرت و استقامت عضلات کمر بند شانه ای، استقامت ناحیه شکم و استقامت قلبی- تنفسی تفاوت معنی داری به نفع گروه تعلیم و تربیت ورزشی وجود داشت(05/0p?). در میانگین مجموع آمادگی جسمانی مرتبط با تندرستی و آمادگی مهارتی (مهارت های دریبل و دقت شوت فوتبال) دو گروه تفاوت معنی داری مشاهده نشد. از این یافته ها می توان نتیجه گرفت؛ اگر در برنامه تمرینی هدف تقویت و بالا بردن انعطاف پذیری عضلات کمر و قسمت خلفی ران باشد. می توان از هر دو الگو استفاده کرد. اما اگر در برنامه تمرینی هدف تقویت و بالا بردن میزان قدرت و استقامت عضلات کمر بند شانه ای، قدرت و استقامت عضلات شکمی و استقامت قلبی تنفسی باشد، بهتر است از الگوی تربیت ورزشی استفاده شود.بطور کلی می توان گفت برای تقویت و بالا بردن قابلیت های آمادگی جسمانی مرتبط با تندرستی، الگوی تعلیم و تربیت ورزشی نسبت به الگوی سنتی رایج برتری دارد.
مجید امانی عباسعلی گایینی
هدف از انجام این پژوهش، بررسی تاثیر دو فعالیت ورزشی هوازی تناوبی و تداومی بر پاسخ hsp72 سرم پسران فوتبالیست بوده است. بدین منظور 21 فوتبالیست پسر تیم فوتبال امید راه آهن تهران که دارای شرایط شرکت در تحقیق بودند بطور داوطلبانه انتخاب و بطور تصادفی به سه گروه؛ تمرین تداومی (ctg)، تمرین تناوبی (ig) و گروه کنترل (cog) تقسیم شدند. پروتکل تمرین در گروه ctg شامل یک ساعت دویدن بر روی نوارگردان بدون شیب با شدت 75-80 درصد ضربان قلب بیشینه و برای گروهig دویدن سه مرحله بیست دقیقه ای روی نوارگردان بدون شیب با شدت 75-80 درصد ضربان قلب بیشینه با وهله های استراحتی پنج دقیقه ای بین هر تناوب، اجرا شد.گروه کنترل نیز کار خاصی را انجام ندادند. خونگیری پس از 12 تا 14 ساعت ناشتایی شبانه در چهار مرحله (پایه، پیش آزمون، پس آزمون و 90 دقیقه پس از اتمام فعالیت) و با شرایط کاملاً مشابه از ورید پیش بازویی انجام شد. برای تعیین مقادیرhsp72 سرمی از تست ساندویچ الایزا با حساسیت زیاد استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل آماری، برای بررسی اختلاف معناداری درون گروهی در مراحل مختلف از آزمون اندازه گیری های مکرر و آزمون تعقیبی lsdو برای بررسی اختلاف بین گروهی در مراحل مختلف نیز از آزمون آنالیز واریانس یک راهه (anova) و آزمون تعقیبی توکی استفاده شد. یافته ها نشان داد تغییرات مقادیر hsp72 در گروه ctg در مراحل پس از فعالیت و 90 دقیقه پس از فعالیت معنادار بوده(05/0p?) و در گروه ig در مرحله ی90 دقیقه پس از فعالیت نسبت به مرحله پایه افزایش معنادار داشته است (05/0p?). به علاوه، تغییرات مقادیر hsp72 بین دو گروه ctg و ig در مراحل پس و90 دقیقه پس از فعالیت معنادار بوده است (05/0p?). بر اساس این یافته ها نتیجه گیری می-شود فعالیت تداومی باعث افزایش بیشتر مقادیرhsp72 می شود و لذا به بازیکنان و مربیان فوتبال توصیه می-شود که بیشتر از فعالیت تناوبی درتمرینات خود استفاده کنند. کلید واژه های فارسی : hsp72، فعالیت تناوبی، فعالیت تداومی، بازیکنان فوتبال
منصور منصوری سراب سید نصراله سجادی
چکیده اوقات فراغت را می توان مهمترین و دلپذیرترین اوقات بشر دانست، به طوری که می توانیم این اوقات را با فعالیت های بدنی بخصوص برای نوجوانان و جوانان پرکنیم تا اوقاتی پربارتر داشته باشیم. هدف از این تحقیق بررسی رابطه بین نحوه گذران اوقات فراغت با آمادگی جسمانی مرتبط با سلامت در پسران 15 تا 17 سال بود. جامعه آماری این پژوهش 3156 نفر از پسران 15 تا 17 سال شهرستان دلفان است که از این میان 194 نفر به شیوه تصادفی خوشه ای به روش شارپ کوکران به عنوان نمونه تحقیق انتخاب شدند. ابزار اندازه گیری این تحقیق شامل آزمون های آمادگی جسمانی مرتبط با سلامت که شامل ترکیب بدن، انعطاف پذیری، قدرت و استقامت عضلانی و استقامت قلبی تنفسی و پرسشنامه محقق ساخته بود که روایی محتوایی آن توسط متخصصان تایید گردید و ضریب پایایی پرسشنامه با استفاده از روش آزمون- آزمون مجدد، 95/0 به دست آمد. پس از جمع آوری اطلاعات، با استفاده از ضریب همبستگی کلی رشته ای برای رابطه متغیرها، آزمون کلموگروف اسمیرنوف برای همگنی دادها، تحلیل واریانس یک راهه(anova ) برای تفاوت بین متغیرها و آزمون تعقیبی توکی برای تفاوت بین گروهی به تجزیه و تحلیل نتایج پرداخته شد. نتایج نشان داد که: بین زمان گذران اوقات فراغت با سطح آمادگی جسمانی مرتبط با سلامت پسران رابطه معناداری وجود دارد(05/0 p? ). بین آمادگی جسمانی با نحوه گذران اوقات فراغت تفاوت معناداری وجود دارد (05/0 p? ). ولی بین رشته ورزشی، مکان و مدت گذران اوقات فراغت با آمادگی جسمانی از نظر آماری رابطه معناداری به دست نیامد، همچنین بین مکان و مدت گذران اوقات فراغت با آمادگی جسمانی تفاوت معناداری به دست نیامد. با توجه به نتایج، مکان، مدت و نوع رشته ورزشی در اوقات فراغت در بهبود سطح آمادگی جسمانی تفاوت چندانی ندارد. که این امر با برنامه ریزی درست و علمی در زمینه بهینه کردن زمان، امکانات و تجهیزات ورزشی و همچنین به کار گیری مربی متخصص قابل دست یابی می باشد.
سجاد کرمی مجید کاشف
چکیده هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر مصرف کوتاه مدت گلوتامین و تمرین تناوبی بر پاسخ hsp72 در بازیکنان فوتبال بوده است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه مردان 18-22 سال که بعنوان بازیکن فوتبال در تیم های امید مشغول به فعالیت بودند. وجامعه در دسترس را بازیکنان فوتبال تیم امید راه آهن تهران که تعداد آنها 40 نفر بود، تشکیل دادند. نمونه آماری پژوهش شامل 29 فوتبالیست با میانگین سنی 4±3/19 (سال)، وزن 2±3/69 (کیلوگرم)، قد 2/1±6/176 (سانتی-متر)، درصد چربی 7/1±1/12، شاخص توده بدنی 3/2±01/22 (کیلو گرم بر متر مربع) و حداکثر اکسیژن مصرفی3/1±5/53 (میلی لیتر به ازای هر کیلوگرم وزن بدن) بودند که به صورت داوطلب و از میان جامعه مذکور انتخاب شدند. آزمودنی ها به چهار گروه کنترل (7n=)، مکمل گلوتامین (7n=)، مکمل گلوتامین تمرین تناوبی (8n=) و تمرین تناوبی (7n=) تقسیم شدند. نمونه گیری خونی در چهار مرحله ی پایه(پس از 14-12 ساعت ناشتایی)، پیش آزمون، پس آزمون و 90 دقیقه پس از آزمون از ورید پیش بازویی دست غیر برتر گرفته شد. گلوتامین مصرفی در گروه های مکمل، گلوتامین و مکمل گلوتامین تمرین تناوبی به مقدار g/kgbw5/0 و حجم ml/kgbw5 و در گروه های کنترل و تمرین تناوبی نیز همین مقدار دارونما(دکسترین) در یک ساعت قبل از پروتکل تمرین تناوبی بود. پروتکل تمرین تناوبی شامل 3 مرحله دویدن با شدت 80 درصد حداکثر ضربان قلب بیشینه و وهله های استراحتی 5 دقیقه ای پیاده روی بین مراحل تمرین بود. تجزیه و تحلیل یافته های پژوهش با استفاده از آزمون کلموگروف - اسمیرنوف، آزمون لوین، تحلیل واریانس یک راهه anova با آزمون تعقیبی شفه و تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر با آزمون تعقیبی بونفرونی در سطح معنی داری 05/0 p?در محیط نرم افزار spss نسخه 18 انجام گرفت. نتایج نشان داد مقادیر hsp72 در گروه مکمل گلوتامین بین مراحل پایه و پس آزمون تفاوت معنی داری وجود دارد (001/0p?). در گروه مکمل گلوتامین تمرین تناوبی مقادیر hsp72 بین مراحل پایه و پس آزمون (001/0p?) و مراحل پایه و 90 دقیقه پس از آزمون (001/0p?) تفاوت معنی داری وجود داشت و در گروه تمرین تناوبی هیچگونه تفاوت معنی داری در مقادیر hsp72 وجود نداشت. با توجه به نتایج بدست آمده پیشنهاد می شود که مصرف مکمل گلوتامین محرک بیان hsp72 بوده و تمرین تناوبی به تنهایی نقشی در بیان hsp72 نداشته است. واژگان کلیدی : مکمل گلوتامین، تمرین تناوبی، hsp72، بازیکنان فوتبال
زهرا پورشبانیان علیرضا رمضانی
هدف این تحقیق بررسی تأثیر سنین10 ،12 و 15سال دانش آموزان دختر روی برخی ازمتغیرهای فیزیولوژیک(ضربان قلب استراحت،حداکثراکسیژن مصرفی و استقامت قلبی- تنفسی)،اندازه های آنتروپومتریک (طول قد، طول قد نشسته، وزن ،شاخص توده بدن، طول پا، عرض شانه ها وطول دست)و فاکتورهای آمادگی جسمانی(انعطاف پذیری، استقامت کمربندشانه واستقامت عضلات شکم )است. جامعه آماری شامل دانش آموزان دختر مدارس ابتدایی ، راهنمایی و متوسطه منطقه فلاورجان است که در سنین10،12و 15سال در سال تحصیلی 87-86 مشغول به تحصیل و تعداد آنها برابر با 4205 نفر بوده که بر اساس روش کوکران و شارپ352 آزمودنی انتخاب شدند .مدارس به صورت قرعه کشی از سطح شهرستان فلاورجان انتخاب شدند. سپس از بین دانش آموزان مدارس، دانش آموزان ابتدایی رده سنی10 سال ، راهنمایی 12 سال و دبیرستان رده سنی 15 سال برای انجام آزمونهای(طول قد ، وزن، طول دست، طول پا، طول قد نشسته و عرض شانه ،استقامت عضلات شکم انعطاف پذیری و استقامت عضلات کمربند شانه ، آمادگی قلبی -تنفسی ، حداکثر اکسیژن مصرفی و ضربان قلب زمان استراحت) انتخاب شدند. پس از توجیه آزمونگران جهت انجام آزمون و گرفتن رضایت نامه از دانش آموزان و اولیائ آنان و بررسی سلامت آنان ، آزمونهای مورد تحقیق انجام شد.کلیه نتایج با استفاده از نرم افزار16 spss استخراج شده است. به منظور تجزیه و تحلیل آماری داده ها ازآمار توصیفی شامل جداول و نمودارهای ستونی وبرای آزمون فرضیه های تحقیق از آمار استنباطی شامل تحلیل واریانس یک راهه anova و آزمونهای لوین و شفه استفاده شد.(مقدار05/0 p? در نظر گرفته شد.) نتایج تحقیق نشان داد که افزایش سن بر افزایش طول قد ، وزن، طول دست، طول پا، طول قد نشسته و عرض شانه و همچنین بر افزایش استقامت عضلات شکم ،انعطاف پذیری و افزایش حداکثر اکسیژن مصرفی دانش آموزان دختر تأثیر معناداری دارد. همچنین افزایش سن بر کاهش آمادگی قلبی -تنفسی دانش آموزان دختر تأثیر معناداری دارد.اما افزایش سن برضربان قلب زمان استراحت و استقامت عضلات کمربند شانه بی تأثیر بود.
سید محمد میر جعفری علی بیک عباس نظریان
هدف ازپژوهش حاضر مقایسه تاثیریک دوره تمرین با تجهیزات ورزشی پارکها و بدون وسیله بر آمادگی جسمانی مردان غیر ورزشکار بود.جامعه آماری این تحقیق شامل کلیه دانشجویان پسر غیر ورزشکاردانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی تهران با میانگین سنی گروه با وسیله 82/±6/18 وبی وسیله35/1±6/18سال ومیانگین قد گروه با وسیله42/6±31/175 وبی وسیله69/4±8/173 سانتیمترومیانگین وزن گروه با وسیله 05/13±25/68 وبی وسیله11/21±45/76 کیلو گرم بود که طبق آمار واحد تربیت بدنی رادرترم اول سال1389 داشتند31 نفر از دانشجویان مرد غیر ورزشکار دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی تهران بطور هدفمند انتخاب و در دو گروه15و16نفره ،کار با تجهیزات ورزشی پارکها و بدون تجهیزات قرار گرفتند. قبل و بعد از برنامه تمرین ،انداز های مربوط به قد،وزن،درصد چربی و قابلیت های آمادگی جسمانی شامل:انعطاف پذیری،قدرت واستقامت عضلات کمر بند شانه ای و شکم،سرعت وآمادگی قلبی تنفسی ثبت شد. آزمودنی ها 10 هفته و هر هفته 2 جلسه و هر جلسه به مدت1 ساعت به تمرین پرداختند. گروه با وسیله، تمرینات خود را با تجهیزات ورزشی پارکها و گروه بی وسیله حرکات کششی ، دوهای امدادی و تمرینات دایره ای را انجام دادند.برای تجزیه وتحلیل داده ها،آمار توصیفی شامل:میانگین،انحراف معیار،جدول ونمودار برای توصیف داده ها استفاده شده است .وبرای آزمون فرضیه ها از آمار استنباطی شامل:آزمون tمستقل برای مقایسه دو گروه واز تفاضل پیش وپس از آزمون در هر گروه استفاده شده است. کلیه نتایج با استفاده از نرم افزار spss انجام گرفت. یافته ها نشان داد10 هفته تمرین باتجهیزات ورزشی پارکهادر قابلیت های آمادگی جسمانی قدرت واستقامت عضلات کمر بند شانه ای (01/0? p)وسرعت (05/0? p)افزایش معناداری ایجاد کرد. در سایرقابلیت های انعطاف پذیری،استقامت عضلات شکم،آمادگی قلبی تنفسی ودرصد چربی تفاوت معناداری مشاهده نشد.توصیه می شود به منظور افزایش سرعت وقدرت عضلات کمربند شانه ای بر حسب شرایط و امکانات از تجهیزات ورزشی پارکها استفاده شود.
حامد امیری عباس نظریان
این پژوهش با هدف تعیین اثر مصرف ال-کارنیتین و تمرینات منتخب بر توان هوازی و درصد چربی بدن مردان ورزشکار انجام شد. در این مطالعه 30 مرد فوتبالیست با میانگین سنی 1/24 سال که در لیگ دسته یک تهران بازی می کردند به صورت در دسترس انتخاب شدند، و سپس به صورت تصادفی به 3 گروه تقسیم شدند، گروه تجربی 1 که ال-کارنیتین با دوز بالا (50 میلی گرم به ازاء هر کیلو وزن بدن)، گروه تجربی 2 که ال-کارنیتین با دوز پایین (25 میلی گرم به ازاء هر کیلو وزن بدن) مصرف کردند و گروه کنترل که ال-کارنیتین مصرف نمی کردند. هر سه گروه 4 هفته و هر هفته 3 جلسه و هر جلسه 60 تا 90 دقیقه فعالیت هوازی و تمرینات ویژه فوتبال انجام دادند. قبل از شروع تمرینات و بعد از 4 هفته مکمل دهی و تمرین، توان هوازی با استفاده از آزمون بروس و درصد چربی بدن به روش سه نقطه ای جکسون و پولاک اندازه گیری شد. و داده ها با استفاده از روش آماری توصیفی و آزمون کلموگروف اسمیرنوف، آزمون لوین و تحلیل واریانس یک راهه و آزمون تعقیبی توکی بررسی گردید. تمرینات منتخب به همراه مصرف ال-کارنیتین با دوز بالا و پایین در سطح 01p? ./ تاثیر معناداری بر توان هوازی و درصد چربی بدن داشت، ولی مکمل دهی در سطح 05p? ./ تاثیر معناداری بر توان هوازی ودرصد چربی نداشت و بین دوز بالا و دوز پایین مکمل دهی نیز تفاوت معناداری مشاهده نشد. یافته های این تحقیق نشان داد که مصرف ال-کارنیتین اگر با تمرینات ورزشی همراه باشد بر توان هوازی و درصد چربی بدن در سطح 01p? ./ تاثیر مثبتی خواهد داشت.اما اگر به تنهایی مصرف شود در سطح 05p? ./ تاثیر معناداری ندارد.
جلیل جعفری عباسعلی گایینی
تحقیق حاضر با هدف بررسی رابطه بین لاکتات خون و پروتئینوری پس از یک فعالیت شدید در پسران غیر ورزشکار 14-12 سال انجام گرفت . بدین منظور27 نفر از دانش آموزان شهر قرچک به صورت نمونه در دسترس انتخاب شدند. میانگین سنی آزمودنی ها 80/0±22/13 سال بود. همچنین میانگیـن قد و وزن آزمودنی ها به ترتیب 56/9±89/158 سانتی متر و 53/5±52/45 کیلوگرم بود. درصد چربی بدن، شاخص توده بدن و فشار خون سیستولی و دیاستولی آزمودنی ها نیز مورد اندازه گیری قرار گرفتند.آزمودنی ها دریک گروه فعالیت دویدن 1600 متر را به صورت تداومی به حالت مسابقه ای دویدند. آزمایش شاخص های پروتئینوری (پـروتئین تام،کراتینین و آلبومین) ادرار قبل و 24 ساعت پس از فعالیت اندازه گیری شد. لاکتات خون قبل و بلافاصله پس از فعالیت با استفاده از لاکتومتر اندازه گیری شد. برای سنجش درصد چربی بدن از کالیپر، با استفاده از فرمول دو نقطه ای لومان و اسلاتر استفاده گردید. جهت تجزیه و تحلیل آماری، از آزمون t همبسته برای مقایسه متغیرها و ضـریب همبستگی پیرسون برای ارتباط بین متغیـرها استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد: بیـن دفع پـروتئین تام،کراتینین و آلبومین قبل و 24 ساعت پس از فعالیت تفاوت معناداری وجود داشت(001/0? p). همچنین بین لاکتات خون بلافاصله پس از فعالیت، با دفع پروتئین تام، 24 ساعت پـس از فعالیت رابطه معنـاداری وجـود داشت(417/0=r)(05/0 ? p) و بیـن لاکتات خون با کـراتینیـن و آلبـومین رابطـه معناداری وجـود نداشت. با توجه به نتایج این پژوهش می توان گفت: فعالیت تداومی شدید باعث افزایش غلظت لاکتات خون و همچنین افزایش دفع پروتئین تام، کراتینین و آلبومین می شود وافزایش لاکتات خون(شاخص شدت فعالیت) با افـزایش دفع پروتئین تام رابطـه معنادار دارد. بعلاوه غلظت بیشتر پروتئین تام ادرار در مقایسه با آلبومین ادرار نشان می دهد که پروتئینوری ورزشی در پژوهش حاضر مخلوطی از نوع توبولی و گلومرولی است.با توجه به رابطه لاکتات خون و پروتئین تام می-توان گفت شدت فعالیت تاثیر زیادی بر پروتئینوری ورزشی دارد.
ابوالفضل رزاقی مجید کاشف
تحقیق حاضر با هدفبررسی تاثیر مصرفکوتاه مدت گلوتامین بر اسید لاکتیک خون در دوره بازیافت پس از یک فعالیت بیشینه در پسران ورزشکار بود. بدین منظور از بین دانشجویان ورزشکار رشته تربیت بدنی دانشگاه تربیت دبیرشهید رجایی تهران تعداد 12 نفر آزمودنی بامیانگین سنی 414/1± 21 سال، میانگین وزن 967/5±83/67 کیلوگرم، میانگین قد80/2±25/175 سانتی متر و باشاخص توده بدنی 644/1±02/22 کیلوگرم بر مترمربع و درصد چربی262/4±64/10 بصورت تصادفی انتخاب شدند. در طی سه جلسه به فاصله 4 روز از هم، در 3 آزمون فزاینده بروس شرکت کردند. در هر جلسه آزمودنی ها به شکل دو سوکور 90 دقیقه قبل از شروع انجام آزمون، نوشیدنی خود را مصرف کردند. در جلسه اول دارونما و در جلسه دوم و سوم مکمل گلوتامین را به ترتیب به مقدار 3/0 و 6/0 گرم به ازای هر کیلوگرم از وزن بدن در 500 میلی لیتر آب معدنی دریافت کردند. با استفاده از دستگاهlactate scout، لاکتات پایه از انگشت وسط دست غیر برتر سنجش و تعداد ضربان قلب و فشار خون پایه افراد توسط دستگاه فشارخون دیجیتالی omron اندازه گیری شد. سپس بعد از گرم کردن شروع به انجام آزمون بروس بر روی نوارگردان کردند. زمان کلی انجام آزمون، حداکثر ضربان قلب، فشار خون و مقادیر لاکتات بلافاصله پس از اتمام آزمون ثبت گردید. از آزمودنی ها خواسته شد تا به استراحت غیر فعال بپردازند،سپس 1 ساعت بعد از آزمون دوباره ضربان قلب، فشار خون و مقادیر لاکتات سنجیده شد. نتایج با استفاده از آمار توصیفی و آمار استنباطی(آزمون های اندازه گیری مکرر(repeated measures) و آزمون تعقیبی lsd ) بررسی شد و سطح معنی داری 05/0?p در نظر گرفته شد. تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد: مصرف کوتاه مدت مکمل گلوتامین با دُزهای متفاوت بر اسیدلاکتیک خون در دوره بازیافت پس از یک فعالیت بیشینه تاثیر معنی داری دارد(001/0?p)، بطوری که نشان داده شد اسید لاکتیک در گروه های مکمل نسبت به گروه دارونما پایین آمده و با مصرف مکمل گلوتامین، سطح اسید لاکتیک خود را در دوره بازیافت کاهش داده اند(001/0?p)، اما تاثیر مصرف دُزهای 3/0و 6/0 در میزان اسید لاکتیک خون با هم ،و همچنین 1 ساعت پس از فعالیت شدید تفاوت معنی دار نبود.مصرف کوتاه مدت مکمل گلوتامین با دُزهای متفاوت بر vo2max در دوره بازیافت پس از یک فعالیت بیشینه تاثیر معنی داری دارد(001/0?p)، مصرف مکمل گلوتامین باعث افزایش حداکثر اکسیژن مصرفی نسبت به مرحله دارونما شده است، بطوری که دُز مصرفی 6/0 بیشترین تاثیر را نسبت به مرحله مکمل 3/0 و دارونما داشته است(001/0?p). مصرف کوتاه مدت مکمل گلوتامین با دُزهای متفاوت بر زمان درماندگی در دوره بازیافت پس از یک فعالیت بیشینه تاثیر معنی داری دارد(001/0?p).مصرف کوتاه مدت مکمل گلوتامین با دُزهای متفاوت بر ضربان قلبو بر فشار خون سیستولیو دیاستولیدر دوره بازیافت پس از یک فعالیت بیشینه تاثیر معنی داری نداشت. بنابراین، توصیه می شود ورزشکاران از مکمل گلوتامین، با توجه به اثرات سودمند اثبات شده در این تحقیق، برایکاهشسطح اسید لاکتیکخون در دوره بازیافت پس از یک فعالیت بیشینه و همچنین جهت افزایش عملکرد در فعالیت های شدید استفاده کنند.
هدی یزدان مهر مجید کاشف
هدف از این پژوهش ؛ بررسی رابطه ی شاخص های آمادگی قلبی عروقی و ترکیب بدنی با عامل التهابی پیشگوئی کننده ی بیماری های قلبی عروقی(hs_crp) ، در دختران ِ ورزشکار ،غیرورزشکار و چاق 15 تا 18 سال بود. نمونه ی آماری شامل 45 نفر دختر 15 تا 18 سال بود ، که به صورت داوطلب و در دسترس از بین دختران ورزشکار،غیر ورزشکار ،و چاق 15 تا 18 سالِ جهرم و شیراز انتخاب ، و در سه گروه ورزشکار(سن 34/1± 66/16 سال،قد79/3± 00/162 سانتی متر،وزن 84/6±51 کیلوگرم و bmi 14/2±41/19 کیلوگرم بر متر مربع) غیرورزشکار (سن 00/1±00 /16 سال،قد 06/3± 00/162 سانتی متر،وزن 41/4±63/59 کیلوگرم و bmi 51/1±66/22 کیلوگرم بر متر مربع)و چاق (سن 91/00± 86/16 سال،قد 58/6± 00/157سانتی متر،وزن 39/10±4/80 کیلوگرم و bmi 83/2±47/32 کیلوگرم بر متر مربع)قرار گرفتند .اندازه گیری های آنتروپومتریک و فیزیولوژیک در ورزشگاه شهید خوشرو و شهید دستغیب شیراز ، انجام گرفت و مقادیر hs_crp با روش اِلیزا اندازه گیری شد . داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس یک راهه (anova) ،آزمون تعقیبی شفه (05/0 p?)،همبستگی پیرسون و خط رگرسیون تجزیه و تحلیل شدند . نتایج نشان داد ، تفاوت مقادیر hs_crp در دختران چاق با دختران ورزشکار و غیرورزشکار معنی دار می باشد (001/ p?) .نتایج تست تعقیبی شفه نشان داد که این تفاوت بین دختران ورزشکار با دختران چاق و دختران غیرورزشکار با دختران چاق وجود دارد اما تفاوتی بین دختران ورزشکار و غیرورزشکار در غلظت hs_crp مشاهده نشد . بین hs_crp با bmi(05/ 0 ?p)،درصد چربی (05/ 0 ? p )،اندازه ی دور کمر ) 01/ 0 ?p ) و نسبت دور کمر به دور باسن (001/0 ? p)در گروه دختران چاق همبستگی مثبت مشاهده شد که قوی ترین همبستگی بین میزان hs_crp و نسبت دور کمر به دور باسن بود (001/ p?). همبستگی بین میزان hs_crp و vo2max ، و سایر متغیر ها در سه گروه مشاهده نشد.در بررسی همبستگی بین متغیر ها صرف نظر از گروه ، بین hs_crp با bmi( 0/001?p)،درصد چربی (0/001?p)، اندازه ی دور کمر ) 01/ 0 ?p ) ،اندازه ی دور کمر به دور باسن )001/ 0 ?p ) همبستگی مثبت و hs_crp با vo2max (001/0 ? p)و ضربان قلب حداکثر (0/01?p) همبستگی منفی مشاهده شد .همبستگی بین hs_crp و سایر متغیر ها صرف نظر از گروه مشاهده نشد.با توجه به نتایج فوق ، توصیه می شود ، با اطلاع رسانی و آموزش ، جامعه را نسبت به این خطر و راهکار های پیشگیرانه از ادامه روند ِ افزایش فاکتور های التهابی ، مانند کاهش وزن و افزایش آمادگی بدنی ، آگاه و با آموزش صحیح چگونگی غربالگری افراد دارای ریسک بالای ابتلا به بیماری های قلبی عروقی _ شامل اندازه گیری فاکتور های ساده ای چون bmi و whr ، با توجه به اثبات همبستگی این فاکتور ها و احتمال ابتلا به بیماری های قلبی عروقی در این پژوهش _ کمک شایانی به پیشبرد سلامت جامعه کرد . وارد کردن hs_crp ، در غربالگری ریسک ابتلا به بیماری های قلبی عروقی ،خود موجب درمان های پیشگیرانه از سنین پائین ، کاهش هزینه های اقتصادی بخش درمانی ، و توسعه قابل توجه در پیشگیری از بیماری ها و مرگ و میر های قلبی عروقی خواهد داشت.
سید مهدی محمدی مجید کاشف
تحقیق حاضر با هدف تعیین رابطه بین شاخص های هماتولوژی و آمادگی جسمانی و تفاوت آنها در پسران غیر ورزشکار16 تا 17 شمال و جنوب شهر تهران انجام شد.از این رو تعداد 60 نفر از دانش آموزان پسر غیر ورزشکار تهرانی 30 نفر از منطقه یک 30 نفر از منطقه 17 با میانگین سنی 0.509± 16.5 سال و میانگین وزن شمال 613.686± 66.97 وجنوب 17.278±63.77 کیلوگرم و میانگین قد شمال 6.926±173 و جنوب 6.666±169.67 سانتی متر، بصورت در دسترس انتخاب شدند و آزمون های آمادگی جسمانی ایفردبرتر و همچنین آزمایش خون c.b.c از آنها گرفته شد. برای بررسی رابطه از روش آماری ضریب همبستگی پیرسون و برای بررسی تفاوت از t استیودنت استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که بین شاخص های هماتولوژی با نمره ی آمادگی کل جسمانی و همچنین فاکتور های آمادگی جسمانی به صورت جزء به جزء نیز رابطه ای و جود ندارد و همچنین تفاوت معنی داری بین نمره کل آمادگی جسمانی ،دو 1600 متر وانعطاف پذیری در دو گروه دیده نشد. اما درقدرت عضلات کمربند شانه تفاوت به نفع دانش آموزان جنوب شهر (p?0.05)و درقدرت عضلات شکم در سطح (p?0.01) به نفع دانش آموزان شمال شهرمعنی دار بود. ونیز در فاکتورهای هماتولوژی تفاوت معنی داری بین هموگلوبینhgb در سطح (p?0.01)و نیز درصد هماتوکریت hct (p?0.01) به نفع دانش آموزان شمال وجود دارد. اما در رابطه با تعداد گلبول های قرمزr.b.c و تعداد پلاکتها plt تفاوت معنا داری دیده نشد. توصیه می شود در جنوب شهر تمرکز بیشتر روی تقویت عضلات شکم باشد.ودر شمال شهر این تمرکز بیشتر روی تقویت عضلات کمربند شانه ای باشد.
کمال ملکی مجید کاشف
هدف از این تحقیق بررسی رابطه بین زاویه qمفصل زانو با برخی مهارت های فوتبال پسران 14-12 سال مبتدی است. جامعه آماری این تحقیق شامل کلیه دانش آموزان پسر 14-12 سال دوره راهنمایی می باشد. جامعه آماری در دسترس شامل400 دانش آموز می باشد،که در رشته فوتبال به عنوان بازیکن مبتدی محسوب می شوند. برای این منظور طبق جدول مورگان،196 نفر با میانگین سنی13/13±0/82سال، میانگین قد 156/62±8/08سانتیمتر، میانگین جرم بدن 42/75±8/9 کیلوگرم و با میانگین 19/81±3/53 و 18/53±3/69درجه به ترتیب برای زاویه q مفصل زانوی راست (پای برتر) و چپ (پای غیر برتر) بصورت در دسترس و از بین دانش آموزان عضو تیم فوتبال مدارس راهنمایی انتخاب شدند. ابتدا زاویهq مفصل زانوی چپ و راست آزمودنی ها،به وسیله گونیامتردر حالت ایستاده اندازه گیری شد و سپس آزمون های مربوط به دریبلینگ، پاس بغل پا و شوت روی پا، توسط آزمودنی ها به اجرا درآمد. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل آماری با استفاده از نرم افزار spss-19 و ضریب همبستگی پیرسون در سطح معنی داری)05/0?(pصورت گرفت، که نتایج بشرح زیر می باشد: بین مهارت دریبلینگ فوتبال، با زاویهq مفصل زانوی چپ (پای غیر برتر)، در پسران 14- 12 سال مبتدی، رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد (p?0/05). اما بین مهارت دریبلینگ فوتبال و زاویهq مفصل زانوی راست (پای برتر)، در پسران 14- 12 سال مبتدی، رابطه معنی داری مشاهده نشد .بین مهارت شوت روی پای فوتبال و پاس بغل پا، با زاویهq مفصل زانو ی راست و چپ، درپسران 14 - 12 سال مبتدی، رابطه ی معنی داری مشاهده نشد. بر اساس نتایج بدست آمده می توان چنین نتیجه گیری کرد که توجه به زاویه qمفصل زانوها برای گزینش و استعداد یابی افراد مذکور در رشته ورزشی فوتبال در خصوص دریبلینگ برای پای تکیه گاه (پای چپ) اهمیت دارد.
عاطفه فتحی مجید کاشف
یکی از مفاهیم مهم در علوم ورزشی و تربیت بدنی،فرایند شناسایی استعداد است.معنی عینی شناسایی استعداد ورزشی،شناسایی و انتخاب افرادی است که در مقایسه با سایرین ،توانایی زیادی برای یک ورزش خاص دارند.استعدادیابی وپرورش استعداد یک بخش مهم در بیشتر برنامه های ورزشی است. هدف از این تحقیق،بررسی تفاوت دیدگاه متخصصان و معلمان تربیت بدنی در خصوص ویژگی های استعداد یابی ورزشی می باشد. جامعه آماری این تحقیق شامل کلیه متخصصان ورزش و معلمان تربیت بدنی استان تهران بود.نمونه تحقیق دسترس و بر اساس روش شارپ کوکران (1979)به تعداد 103 نفرمعلم تربیت بدنی و 103 نفر متخصص تربیت بدنی به صورت هدفمند انتخاب گردید وکه میانگین سن گروه اول (معلمان تربیت بدنی ) 24/32 و میانگین سابقه خدمت آنها 58/11 بود و میانگین سن گروه دوم( متخصصان تربیت بدنی ) 98/32 و میانگین سابقه خدمت آنها 27/9 بوده است،ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه ای مشتمل بر 40 سوال بودکه روایی محتوایی آن با نظر متخصصان تربیت بدنی تعیین شد و با روش آزمون-آزمون مجدد ضریب پایایی پرسشنامه 896/0بدست آمد. جهت بررسی طبیعی بودن توزیع داده ها از آزمون کلموگروف اسمیرو نوف استفاده شد و مشخص گردید که توزیع داده ها طبیعی نبود. بنابراین از آزمون غیر پارامتریک یو مان ویتنی استفاده شد. نتایج نشان داد بین دیدگاه معلمان و متخصصان تربیت بدنی در خصوص ویژگی های پیکر سنجی در رشته های مادرتفاوت معنی داری وجود دارد(001/0p?) و در تاثیر این شاخص ها در رشته های توپی و راکتی تفاوت معنی داری وجود ندارد .بین دیدگاه معلمان و متخصصان تربیت بدنی در خصوص شاخص های فیزیولوژیکی در رشته های راکتی تفاوت معنا داری وجود دارد(001/0p?) و در رشته های مادر و توپی تفاوت معنی داری وجود ندارد.همچنین در شاخص آمادگی جسمانی و حرکتی بین دیدگاه معلمان و متخصصان تربیت بدنی در رشته های مادر و توپی و راکتی تفاوت معنی داری وجود نداردو در شاخص های بیو مکانیکی بین دیدگاه معلمان و متخصصان تربیت بدنی در رشته های مادرو توپی(01/0p?) و راکتی(05/0p?) تفاوت معنا داری وجود داشت و در شاخص های روانی بین دیدگاه معلمان و متخصصان در رشته های توپی و راکتی تفاوت معنی دار (05/0p?)و در رشته های مادر معنی دار نبود.
یوسف عبداله پور مجید کاشف
مکمل hmb یا هیدروکسی متیل بوتیرات از متابولیت های آمینواسید لوسین است، که تاثیرات آنابولیکی بر پروتئین دارد. هدف کلی تحقیق حاضر بررسی تاثیرمصرف کوتاه مدت مکمل hmb بر ck، ldh و crp متعاقب یک جلسه تمرین مقاومتی برونگرا در ورزشکاران پسر جوان بود. به همین منظور از بین فوتسالیست های پسر جوان 24 نفر (با میانگین سن 79/1 ± 7/22 سال، قد05/7 ± 3/176 سانتی متر، وزن 06/10 ± 8/75 کیلوگرم، شاخص توده بدن 59/2 ± 3/24 کیلوگرم بر متر مربع و درصد چربی 73/1 ± 1/16درصد) به صورت نمونه در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه 12 نفری مکمل و دارونما تقسیم شدند. آزمودنی ها مکمل یا دارونما را به مدت 6 روز قبل از یک جلسه تمرین مقاومتی برونگرا مصرف کردند. نمونه های خونی در 4 نوبت، قبل از شروع مصرف مکمل (برای تعیین سطح پایه مارکرها)، قبل از پروتکل تمرینی، بلافاصله بعد از پروتکل تمرینی، 24 ساعت بعد از پروتکل تمرینی به منظور اندازه گیری ck، ldh و crp گرفته شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون کولموگروف – اسمیرنوف برای بررسی نرمال بودن توزیع داده ها استفاده شد. آزمون های دیگر شامل لوین برای بررسی همگنی واریانس ها، آزمون t مستقل برای تعیین تفاوت بین میانگین متغیرهای وابسته در زمان قبل از آزمون، آزمون تحلیل واریانس اندازه گیری های مکرر برای بررسی تفاوت بین زمان های مختلف نمونه گیری، و آزمون تعقیبی بنفرونی برای مشخص نمودن تفاوت بین مراحل مختلف نمونه گیری استفاده شد. نتایج تحقیق حاضر نشان داد تاثیر مکمل hmb بر دو مارکر آسیب عضلانی (ck و ldh) معنی داری نیست، ولی بر کاهش crp به عنوان یک شاخص التهابی تاثیر معنی داری داشت(05/0p?). در نتیجه، از این مکمل شاید بتوان به عنوان عاملی برای کاهش التهاب بدن ناشی از فعالیت های شدید بدنی استفاده کرد.
زهرا حسینی مجید کاشف
هدف از این تحقیق بررسی تاثیر چرخه عادت ماهانه بر هورمون رشد و استروژن و توان هوازی و بی هوازی در دختران 17-15 سال غیر ورزشکار می باشد. از این رو تعداد 15 نفر از دانش آموزان دختر غیر ورزشکار شهر قم با میانگین سنی 8/0±25/16 سال و میانگین وزن 63/9 ± 12/59 کیلوگرم و میانگین قد 59/5 ±6/162سانتی متر و درصد چربی 28/4 ±3/27 و شاخص توده بدنی7/2 ± 35/22 کیلوگرم/متر مربع انتخاب شدند. این تحقیق از نوع علی پس از وقوع و کلینیکی می باشد. میزان هورمون های رشد و استروژن در سه مرحله از چرخه قاعدگی ، مرحله ی خونریزی ( روز سوم )، مرحله ی فولیکولی ( روز دوازدهم ) و مرحله ی لوتئینی ( روز بیست و یکم ) با خونگیری از آزمودنی ها توسط آزمایشگاه تخصصی اندازه گیری شد و در همان روز دو آزمون پرش عمودی و آزمون بروس از آنها به عمل آمد. نتایج با استفاده از آمار توصیفی و آمار استنباطی ( اندازه گیریهای تکراری و آزمون تعقیبی lsd و همبستگی پیرسون برای آزمون فرضیه ها) بررسی شد. تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد: میزان هورمون رشد و استروژن در مراحل مختلف چرخه ی قاعدگی متفاوت است (01/0? p ). توان هوازی در مرحله ی لوتئینی دارای بیشترین میانگین و در مرحله ی فولیکولی دارای کمترین میانگین می باشد اما تفاوت معنی داری بین میانگین توان هوازی در مراحل مختلف چرخه قاعدگی مشاهده نشد .میزان توان بی هوازی ( پرش عمودی ) در مراحل مختلف چرخه ی قاعدگی تفاوت معنی داری (01/0? p ) دارد و در مرحله ی فولیکولار دارای بیشترین میزان و در مرحله ی لوتئال دارای کمترین میزان می باشد.همچنین، بین میزان هورمون رشد و هورمون استروژن و بین هورمون رشد و توان هوازی و بی هوازی رابطه ی معنی داری مشاهده نشد. همچنین، بین میزان هورمون استروژن و توان هوازی در مراحل مختلف چرخه ی قاعدگی و بین هورمون استروژن و توان بی هوازی در مراحل مختلف چرخه ی قاعدگی رابطه ی معنی داری مشاهده نشد . بنابراین، می توان این طور نتیجه گرفت که چرخه قاعدگی عملا محدودیتی در اجرای فعالیت های ورزشی هوازی ایجاد نمی کند، اما فعالیت های ورزشی بی هوازی بهتر است در مرحله ی فولیکولی چرخه قاعدگی انجام شود.همچنین تغییرات هورمون های رشد و استروژن در مراحل مختلف چرخه قاعدگی هیچ تداخلی با فعالیتهای ورزشی هوازی و بی هوازی ندارد.
سمیه ثریا اکبرآباد مجید کاشف
پژوهش حاضر با هدف مقایسه مصرف مسکن مفنامیک اسید و تمرینات منتخب بر توان هوازی و کاهش درد قاعدگی دختران بالغ غیر ورزشکار شهرستان ورامین انجام شد. در این راستا تعداد 30 نفر از دانش آموزان بالغ مقطع راهنمایی که، حداکثر دو سال از منارک آنها گذشته و درجه دیسمنوره آنها متوسط و شدید بود انتخاب شدند که، میانگین سنی آنها 53/0 ± 81/13 سال، میانگین سن منارک 55/0 ± 56/12 سال، میانگین وزن 42/4 ± 93/50 کیلوگرم، میانگین قد 05/0 ± 60/1 متر، درصد چربی 67/4 ± 63/22 و میانگین شاخص توده ی بدن آنها 42/3 ± 14/20 کیلوگرم بر مترمربع بود. شرکت کنندگان به صورت تصادفی منظم به سه گروه مفنامیک اسید، تمرینات ورزشی و مفنامیک اسید + تمرینات ورزشی تقسیم شدند. در مرحله اول، در روز اول قاعدگی از همه آزمودنی ها، آزمون پله هاروارد برای تعیین توان هوازی گرفته شد و نمره درد آنها نیز ثبت گردید. در مرحله بعد گروه مفنامیک اسید طبق دستور پزشک با شروع درد مصرف مسکن مفنامیک اسید را در سیکل قاعدگی بعد شروع کردند، گروه تمرینات ورزشی از پایان خونریزی سیکل اول، در تمرینات ایروبیک با شدت 70%-55% حداکثر ضربان قلب ذخیره، به مدت 12 جلسه 45 دقیقه ای شرکت نمودند و در گروه مفنامیک اسید + تمرین نیز هر دو متغیر فوق اعمال شد. مجددآ آزمون پله هاروارد از آزمودنی ها گرفته و نمره درد نیز ثبت شد. نتایج با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی ( آزمون tهمبسته و تحلیل واریانس یک راهه برای آزمون فرضیه ها، آزمون تعقیبی توکی و آزمون لوین) و با استفاده از نرم افزار spss ویرایش 20 بررسی شد. تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد: در هر سه گروه شرکت کنندگان روش درمانی اعمال شده باعث کاهش درد قاعدگی آزمودنی ها شد (05/0 ?p ). توان هوازی در هر سه گروه بهبود یافت اما، این تغییر معنی- دار نبود (05/0 ?p ). همچنین، در مرحله ی دوم آزمون، گروه ها از نظر میزان کاهش درد و توان هوازی با هم تفاوتی نداشتند. این یافته ها نشان می دهد که، روش های درمانی این پژوهش،کاهش درد قاعدگی را به همراه دارد ولی بر توان هوازی دختران بالغ بی تأثیر است. بنابراین، از آنجایی که تفاوتی بین استفاده از مسکن مفنامیک اسید و اجرای تمرینات ورزشی در کاهش درد مشاهده نشده، احتمالاً بتوان پیشنهاد کرد، این تمرینات، جایگزین مصرف داروی شیمیایی مورد نظر شود تا دختران نوجوان از عوارض جانبی مصرف داروهای ضدالتهاب غیراستروئیدی در امان باشند .
سیده الهام حسینی مجید کاشف
مطالعه حاضر که از نوع علی پس از وقوع و مقایسه ای بود، با هدف مقایسه تراکم استخوان در زنان یائسه که درگذشته ورزشکار رشته های ورزشی با و بدون تحمل وزن بودند، اجرا شد. جامعه آماری شامل کلیه زنان ورزشکار یائسه شهرستان تهران بود که از بین آنها بیست زن ورزشکار یائسه در دو گروه با و بدون تحمل وزن به صورت هدفمند انتخاب شدند. گروه با تحمل وزن (هندبال و بسکتبال،10 نفر ) با میانگین سن 7/2± 50/54 سال ،قد 69/4±60/ 163 سانتی متر و وزن 02/9±50/70 کیلوگرم و گروه بدون تحمل وزن (شنا، 10 نفر) با میانگین سن 54/1 ±80/54 سال، قد 29/5±0/159سانتی متر و وزن 10/4± 55/64 کیلوگرم بودند. میزان تراکم استخوان،t score ، z score و محتوای مواد معدنی استخوان در سه ناحیه ران، مهره های l2-l4 کمری و دست توسط جذب سنجی رادیوگرافیک با انرژی دوگانه (dexa) اندازه گیری و داده ها توسط نرم افزار spss18 و آزمون t مستقل و تحلیل کواریانس تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان دادند که بین میزان تراکم استخوان (bmd) گروه با تحمل وزن در نواحی گردن ران، مچ دست، کل استخوان دست، مهره های l2-l4 کمری، کل استخوان ران(001/0?p) و تروکانتر ران(05/0?p) نسبت به گروه با تحمل وزن اختلاف معناداری وجود داشت. گروه با تحمل وزن میزان تراکم استخوان بیشتری درنواحی گردن ران، مچ دست، کل استخوان دست، مهره های l2-l4 کمری، کل استخوان ران و تروکانتر ران نسبت به گروه بدون تحمل وزن داشتند. همچنین از نظر محتوای مواد معدنی استخوان (bmc) گروه با تحمل وزن در نواحی گردن ران، تروکانتر ران، کل استخوان دست(001/0?p) و کل استخوان ران(05/0?p) گروه با تحمل وزن بدن نسبت به گروه بدون تحمل وزن بدن اختلاف معنی داری وجود داشت. گروه با تحمل وزن میزان محتوای مواد معدنی استخوانی بیشتری در نواحی گردن ران، تروکانتر ران و کل استخوان دست و کل استخوان ران نسبت به گروه بدون تحمل وزن داشتند. اما در ناحیه مهره های l2-l4 کمری و مچ دست اختلاف معنی داری از نظر محتوای مواد معدنی استخوان بین دو گروه با تحمل و بدون تحمل وزن وجود نداشت. با توجه به یافته های این پژوهش می توان نتیجه گرفت که انجام رشته های با تحمل وزن که در آن فشارهای مکانیکی وارد بر بدن بالا است نسبت به رشته های بدون تحمل که در آن فشار مکانیکی وزن بدن کمتراست، باعث افزایش بیشتری در میزان تراکم استخوان و محتوای مواد معدنی استخوان در زنان در سنین بالاتر و دوران یائسگی می شود.
محمود محمدی علیرضا رمضانی
تحقیق حاضر به منظورتعیین اثرمصرف مکمل ال کارنیتین وتمرینات منتخب بر توان هوازی ولاکتات خون در مردان جوان انجام شده است.دراین مطالعه 30 دانشجوی غیر ورزشکار دانشگاه شهید رجایی با میانگین سنی 75/1±63/22 سال و قد 6 ±47/176 سانتی متر و وزن 10±33/72 کیلوگرم وشاخص توده بدنی6/2±17/23 کیلوگرم برمترمربع شرکت داشتند. آزمودنی ها به صورت تصادفی به 3 گروه تمرین که فقط تمرینات منتخب را انجام می دادند،گروه مکمل که مکمل ال کارنیتین مصرف می کردند وگروه مکمل وتمرین که هم تمرینات منتخب را انجام می دادند وهم مکمل مصرف می کردندتقسیم شدند.تمرینات به صورت تناوبی و به مدت 4هقته و هر هفته 3جلسه 60 دقیقه ای با شدت 85-65 درصد حداکثر ضربان قلب انجام شد. قبل از شروع تمرینات و مکمل دهی و بعد از 4 هفته، توان هوازی با استفاده ازآزمون بروس و میزان لاکتات خون به وسیله لاکتومتر و فشار خون استراحتی و حداکثر و ضربان قلب استراحتی و حداکثر اندازه گیری شد.داده ها با استفاده ازآمارتوصیفی و آزمون کلموگروف اسمیرنوف و لوین و آزمونt همبسته و تحلیل واریانس یک راهه بررسی گردید. تمرین ورزشی ، مکمل و تمرین به همراه مکمل باعث بهبود توان هوازی و افزایش زمان واماندگی و کاهش میزان اسید لاکتیک استراحتی شدند.(05/>(p اما بر میزان اسید لاکتیک فعالیتی تاثیر معنی داری نداشتند.و بین تاثیر تمرینات ورزشی و مکمل و تمرین به همراه مکمل بر توان هوازی و میزان لاکتات خون تفاوت معنی داری وجود نداشت. بنابر این برای بهبود عملکرد ورزشی و افزایش توان هوازی می توان از مکمل ال کارنیتین به همراه تمرینات ورزشی استفاده کرد
خلیل اله مُنیخ مجید کاشف
هدف این پژوهش بررسی اثر 6 هفته مصرف مکمل اسیدلینولئیک مزدوج به همراه تمرینات مقاومتی بر ترکیب بدن، قدرت و سطح لپتین سرم در مردان غیر ورزشکار بود. بدین منظور36 دانشجوی مرد غیر ورزشکار واجد شرایط، به صورت تصادفی به سه گروه مکمل+تمرین با میانگین سن و شاخص توده ی بدنی به ترتیب 91/0±75/22سال و 91/2±88/22 کیلو گرم بر متر مربع، دارونما+تمرین با میانگین سن و شاخص توده ی بدنی به ترتیب 13/1±31/22سال و78/3±58/21 کیلو گرم بر متر مربع، و مکمل با میانگین سن و شاخص توده ی بدنی به ترتیب 65/1±75/21سال و91/1±41/21کیلو گرم بر متر مربع، تقسیم شدند. در یک طرح دو سو کور و کنترل شده با دارونما، گرو ه های مکمل+تمرین و مکمل 3گرم اسیدلینولئیک مزدوج و گروه دارونما+تمرین معادل آن کپسول دارونما به مدت 42روز مصرف کردند. دو گروه مکمل+تمرین و دارونما+تمرین نیز بر اساس پروتکل کرامر و همکارانش(2004) به مدت 6 هفته و هر هفته 3 جلسه به اجرای تمرین مقاومتی پرداختند. در ابتدا و انتهای دوره، لپتین، وزن، نمایه توده بدن، درصد چربی و توده بدون چربی، قدرت عضلات سینه و پا اندازه گیری شد. جهت تجزیه تحلیل داده ها از آزمون های t همبسته و anovaیک راهه و آزمون تعقیبی شفه استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد درصد چربی بدن و سطح لپتین سرم در گروه هایی که مکمل مصرف کرده بودند(دو گروه مکمل+تمرین و فقط مکمل) نسبت به پیش آزمون به صورت معنی داری کاهش یافت (05/0?p). توده ی بدون چربی، قدرت عضلات پا و سینه در هر سه گروه نسبت به پیش آزمون افزایش نشان دادند که این افزایش ها بجز در توده ی بدون چربی گروه دارونما+تمرین و قدرت عضلات سینه گروه فقط مکمل، در بقیه ی موارد معنی دار بودند(05/0?p). در مقایسه ی بین گروهی، فقط قدرت پرس پا در گروه مکمل+تمرین به طور معناداری بیشتر از گروه فقط مکمل بود(05/0?p). بنابر این می توان نتیجه گرفت، مصرف مکمل اسیدلینولئیک مزدوج بر متغیرهای مورد نظر در این پژوهش موثر است و اگر به همراه تمرینات مقاومتی مصرف شود، به طور غیر معنی داری تاثیرات بیشتری نسبت به مکمل و تمرین به تنهایی دارد.
مجید کاشف عبدالله شفیع آبادی
هدف پژوهش:پژو هش حاضر با هدف تعیین اثربخشی مشارکت در طرح های خودکفایی بر عملکرد و سلامت روان خانواده های تحت پوشش کمیته امداد شهرستان مرند صورت گرفته است. روش پژوهش:در این پژوهش چون خانواده ها از قبل در دو گروه آزمایش و گواه جایگزین شده اند و متغیر مستقل پژوهش که عبارت است از اجرای طرح های خودکفایی قبلاً رخ داده است، از روش پژوهش علی- مقایسه ای استفاده شده است.جامعه آماری پژوهش را کلیه خانواده های تحت پوشش کمیته امداد شهرستان مرند تشکیل می دهند. حجم نمونه انتخابی در این پژوهش300 خانواده در نظر گرفته شده است که به صورت نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شده اند، به این صورت که از هرکدام از خانواده هایی که در طرح های خودکفایی شرکت کرده اند و خانواده هایی که در این طرح ها شرکت نکرده اند 150 خانواده به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شد. برای جمع آوری داده ها ازپرسشنامه های عملکرد خانواده(fad) 60 سوالی و سلامت روانی(ghq) 28 سوالی استفاده شده است.برای تجزیه و تحلیل داده های حاصل از پرسشنامه های عملکرد خانواده و سلامت روانی از روشهای تجزیه و تحلیل واریانس چند متغیره (manova) استفاده شده است. یافته ها : نتایج این پژوهش نشان داد که اجرای طرح های خودکفایی بر عملکرد و سلامت روانی خانواده های تحت پوشش کمیته امداد تاثیر معنی داری دارد. یعنی خانواده هایی که در این طرح ها شرکت کرده بودند، عملکرد و سلامت روانی بهتری را نشان دادند. بحث و نتیجه گیری: از یافته های پژوهش به این نتیجه می رسیم که خودکفایی و خوداتکایی بر عملکرد خانواده و سلامت روانی تاثیر دارد؛ بنابراین بهتر است در این زمینه اقدامات گسترده تری صورت گیرد.
مجتبی محمودی مجید کاشف
هدف کلی از تحقیق حاضر ، تاثیر مصرف مکمل اسید چرب امگا-3 و فعالیت هوازی منتخب بر پروتئین اوری مردان فعال بود . به همین منظور 30 نفر آزمودنی فعال از بین دانشجویان تربیت بدنی به صورت داوطلب ، با میانگین ( سن 06/1 ± 3/22 سال ، قد 10/7 ± 3/176 سانتی متر، وزن 89/7 ± 96/71 کیلوگرم، شاخص توده بدن 67/1 ± 16/21 کیلوگرم بر متر مربع و درصد چربی 51/4 ± 27/16 ) انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه 10 نفری مکمل ، ورزش- مکمل و ورزش- دارونما تقسیم شدند . آزمودنی های گروه ورزش- مکمل و ورزش- دارونما 3جلسه در هفته و به مدت 4 هفته در دامنه 75 تا 85 درصد بیشینه ضربان قلب ذخیره در برنامه تمرین هوازی شرکت کردند . آزمودنی ها در گروه ورزش- مکمل و مکمل روزانه 2000 میلی گرم امگا-3 به مدت 4 هفته مصرف کردند . نمونه های ادرار درحالت پایه و بعد از آزمون بروس گرفته شد و در انتهای 4 هفته برنامه تمرینی و مصرف مکمل ، مجددا در حالت پایه و بعد از آزمون بروس نمونه های آزمایشی گرفته شد .برای تجزیه و تحلیل آماری از آزمون کلموگروف-اسمیرنوف و لوین برای اطمینان از طبیعی بودن توزیع داده ها و همگنی واریانس¬ها در هر گروه ، از آزمون تحلیل واریانس در اندازه¬های تکراری برای بررسی تفاوت بین مراحل مختلف اندازه گیری ، از آزمون بنفرونی برای مشخص نمودن معناداری بین مراحل و از آزمون تعقیبی توکی برای معناداری بین گروه ها استفاده شد . نتایج تحقیق نشان داد مصرف مکمل امگا-3 و تمرین هوازی بر دفع پروتئین تام بعد از فعالیت شدید ، تاثیر گذار بوده و آن را کاهش داده است، و تفاوت معنی داری در تغییرات بین گروه ها در دفع پروتئین وجود دارد (05/0p?) ولی بر کراتینین اوری بعد از فعالیت ، تاثیر معنادار نداشته است . همینطور مصرف مکمل امگا-3 و تمرین هوازی بر کاهش آلبومین اوری 24ساعته بعد از یک فعالیت شدید ، تاثیر معنی دار گذاشته بود (05/0p?) . در مجموع می توان گفت مصرف امگا-3 و تمرین هوازی بر دفع پروتئین بعد از فعالیت شدید تاثیر گذار است و موجب کاهش از دست رفتن پروتئین تام و آلبومین از طریق ادرار می شود .
سمیه نورمحمدی مجید کاشف
تحقیق حاضر با هدف تعیین تأثیر یک دوره تمرین دویدن هوازی تناوبی، طناب زنی تناوبی و تداومی بر برخی عوامل فیزیولوژیکی و آمادگی جسمانی منتخب دختران نوجوان 15-12ساله، انجام شد. برای این کار، تعداد 45 نفر از دانش آموزان غیر ورزشکار15-12ساله منطقه سلطانیه (به صورت 15نفرگروه هوازی تناوبی، 15نفرگروه طناب زنی تناوبی و 15 نفر گروه طناب زنی تداومی) با توزیع تصادفی درگروه¬ها، با میانگین سنی09/1±46/13سال، میانگین قد 4/5±154 سانتیمتر و میانگین وزن 84/6±10/53کیلو گرم و میانگین شاخص توده بدن(bmi) 76/1±16/22کیلوگرم بر متر مربع، به صورت داوطلبانه، انتخاب شدند. به منظور انجام این تحقیق از آزمون کلموگروف - اسمیرنوف برای تعیین طبیعی بودن داده هاو از آزمون لوین برای همگنی واریانسها استفاده شد. از آزمونهای دراز و نشست، بارفیکس اصلاح شده، انعطاف پذیری، برای سنجش میزان آمادگی جسمانی سه گروه و نیزآزمون یک مایل دویدن و راه رفتن برای سنجش توان هوازی استفاده شد. میزان فشارتمرینی در هرسه گروه به کمک ضربان سنج کنترل میشد. ضربان قلب و فشارخون سیستولی ودیاستولی نیز با فشارسنج دیجیتالی اندازه گیری شد. به منظور تجزیه و تحلیل آماری از آزمون اندازه گیری تکراری استفاده شد. آزمون تعقیبی توکی نشان داد که بین گروهها در قابلیتهای آمادگی جسمانی و عوامل فیزیولوژیکی تفاوت معنی داری وجود ندارد اما استقامت عضلات کمربند شانه ای گروه طناب زنی تناوبی در مقایسه با دو گروه دیگرتفاوت معنی داری داشته است(05/0p?). فشارخون دیاستولی گروه طناب زنی تداومی در مقایسه با دو گروه دیگر تأثیر معنی داری داشته است(05/0p?). آزمون تعقیبی بونفرونی تفاوت معنی داری را بین دو مرحله پیش و پس آزمون درون گروهی تمامی متغیرهای پژوهش نشان داد. بنابراین باتوجه به تحقیق حاضرمیتوان گفت تمرین طناب زنی به هر دو شکل تناوبی و تداومی میتواند جایگزین مناسبی برای دویدن هوازی تناوبی درمدارس بکارگرفته شود و نیز به منظور بهبود استقامت عضلات کمربند شانه ای از تمرین طناب زنی تناوبی می توان استفاده کرد.
فاطمه نظری یکنمی فرشته شهیدی
هدف از این تحقیق تعیین تاثیر یک دوره تمرین هوازی زیر بیشینه و مصرف زنجبیل بر دیسمنوره اولیه دختران دانشجو است. از این رو تعداد 40 نفر از دانشجویان دختر دانشگاه شهید رجایی با میانگین قد، وزن، سن و شاخص توده بدنی به ترتیب 4/66±164.47سانتی¬متر،6/81±56/95 کیلوگرم، 1/42±21/40 سال و2/41±21/07 کیلوگرم/مترمربع و میانگین سن شروع قاعدگی و طول خونریزی به ترتیب 1.59±13/07 سال و 1/40±5/60 روز انتخاب شدند. این تحقیق از نوع نیمه تجربی و به صورت پیش آزمون-پس آزمون بود. نمونه¬ها به صورت تصادفی به 4 گروه تمرین، زنجبیل، تمرین+زنجبیل و شاهد تقسیم شدند.گروه تمرین به مدت هشت هفته زیر نظر مربی ورزشی، تمرینات هوازی زیر بیشینه را اجرا کرد. برای افراد گروه زنجبیل، کپسول¬های محتوی 250میلی گرم زنجبیل ، 4 بار در روز به مدت 3روز از شروع خونریزی تجویز گردید و برای افراد گروه ترکیبی هردو متغیر اعمال شد.گروه شاهد تنها در ابتدا و انتهای کار پرسشنامه را تکمیل نمودند. تاثیر فعالیت ورزشی و مصرف زنجبیل بر شدت و مدت درد دیسمنوره پس از پایان کار به وسیله مقیاس درد خطی-بصری در پرسشنامه تعیین گردید. نتایج با استفاده از آمار توصیفی و آمار استنباطی(آزمون تحلیل واریانس چند متغیره و آزمون تعقیبی توکی) بررسی شد. تجزیه و تحلیل داده¬ها نشان داد: پس از هشت هفته اجرای تمرینات، شدت درد در گروه ترکیبی و مدت درد در گروه¬¬های ترکیبی و تمرین به طور معناداری کاهش پیدا کرد)0.05?p ). بنابر¬این می¬توان این¬طور نتیجه گرفت که کپسول زنجبیل به همراه تمرین هوازی زیر¬بیشینه در کاهش شدت درد دیسمنوره اولیه و تمرین هوازی زیر بیشینه در کاهش مدت درد دیسمنوره اولیه موثر است.
رضا اسلامی یکتا مجید کاشف
این موضوع روی دانش آموزان و پسران غیرورزشکار انجام شده است و از نتایج آن می توان در ارزیابی فعالیت بدنی دانش آموزان و کنترل عوامل خطرزای قلبی و عروقی حین فعالیت بدنی آنان استفاده کرد.
ناهید کاوندی مجید کاشف
هدف کلی از تحقیق حاضر، تأثیر یک دوره تمرینات ثبات ناحیه مرکزی بر سطح عملکرد کاتای دختران کاراته کا بود، به همین منظور30نفر آزمودنی از بین کاراته کاهای کمربند مشکی استان قزوین، با میانگین (سن 1/80± 20/83 سال، قد 0/03±1/65 متر، وزن 3/20± 60/29 کیلوگرم، شاخص توده بدن 0/48± 21/91 کیلوگرم بر متر مربع) انتخاب شدند. ابتدا از هر دو گروه پیش آزمون گرفته شد، سه کاتای (جیون، کانگودای و باسای دای) کمربند مشکی مورد قضاوت داوران قرار گرفت، سپس به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش وکنترل تقسیم شدند. گروه کنترل تمرینات عادی خود را انجام دادند، برنامه تمرینی گروه کنترل شامل: 20دقیقه گرم کردن عمومی و اختصاصی، 30دقیقه تمرینات و تکنیک های کاتا، 30دقیقه اجرای کاتا و کومیته و 10 دقیقه سرد کردن بود. گروه آزمایش، به مدت 8 هفته و هفته ای سه جلسه 30دقیقه ای علاوه بر تمرینات عادی تمرینات ثبات ناحیه مرکزی را انجام دادند. تمرینات شامل چهار مرحله دو هفته ای بود که مرحله به مرحله فشار تمرین افزایش می یافت. برنامه تمرینی گروه آزمایش شامل: 15 دقیقه گرم کردن، 30دقیقه تمرینات ثبات ناحیه مرکزی، 20دقیقه اجرای کاتا و کومیته و 5 دقیقه سرد کردن بود. پس از اتمام تمرینات از هردو گروه پس آزمون گرفته شد. جهت بررسی و تعیین تفاوت ها از آزمون تحلیل واریانس در اندازه های تکراری درسطح معنی داری(p<=0/05) استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد که یک دوره تمرینات منتخب ثبات ناحیه مرکزی بر سطح عملکرد کاتای دختران تأثیر گذار بوده و تفاوت معنی داری در تغییرات بین دو گروه در سطح عملکرد وجود دارد. بر پایه یافته های پژوهش و با توجه به لزوم بهبود سطح عملکرد برای کاراته کاها استفاده از این تمرینات در برنامه های قبل و در طول فصل مسابقات توصیه می گردد.
سلمان جعفری جواد آزمون
هدف از اجرای این تحقیق مقایسه شیوه های اجرای فعالیت بدنی خارج از کلاس بر آمادگی جسمانی مرتبط با تندرستی دانش آموزان پسر 15 ساله بود. روش پژوهش نیمه تجربی بود و جامعه ی آماری آن را کلیه دانش آموزان پسر پایه اول دوره متوسطه مدرسه نمونه آزادگان شهرستان مراغه تشکیل داده بودند که تعدادشان 120 نفر بودند، نمونه تحقیق تعداد 80 نفر از دانش آموزان پسر دبیرستان نمونه آزادگان مراغه که در سال تحصیلی 92-1391 در پایه ی اول دوره متوسطه مشغول تحصیل بودند انتخاب و بصورت تصادفی در 4 گروه 20 نفری تحت عنوان گروه تجربی 1، شیوه مبتنی بر خود نظارتی دانش آموزان، گروه تجربی 2 شیوه مبتنی بر نظارت والدین، گروه تجربی 3 شیوه مبتنی بر نظارت دبیر تربیت بدنی و گروه کنترل همگن و همسان شدند. میانگین و انحراف معیار قد، وزن، سن و شاخص توده بدنی افراد در گروه تجربی 1 به ترتیب برابر؛ 43/7±25/168 سانتی متر، 86/14±30/60 کیلوگرم، 45/0±81/14 سال و 28/4±13/21 کیلوگرم بر متر مربع، .در افراد گروه تجربی 2 به ترتیب برابر؛ 79/7±85/169 سانتی متر، 60/12±75/58 کیلوگرم، 21/0±86/14 سال و 09/3±24/20 کیلوگرم بر متر مربع ، در افراد گروه تجربی 3 به ترتیب برابر؛ 12/8±70/169 سانتی متر، 71/11±95/58 کیلو گرم، 28/0±70/14 سال و 77/3±45/20 کیلوگرم بر متر مربع و در افراد گروه کنترل به ترتیب برابر؛ 43/7±25/168 سانتی متر، 64/12±00/61 کیلوگرم، 27/0±76/14 سال و 40/3±52/21 کیلوگرم بر متر مربع بود. ابتدا یک پیش آزمون به بوسیله آزمون های بارفیکس اصلاح شده، خم شدن نشسته، درازو نشست و دو540 متر از هر چهار گروه گرفته شد. شیوه های اجرای فعالیت بدنی خارج از کلاس به مدت 8 هفته روی گروه ها اجرا، سپس یک پس آزمون از هر چهار گروه به عمل آمد. برای تجزیه و تحلیل آماری از روش های توصیفی و روش های استنباطی، از آزمون کلموگروف اسمیرنوف برای بررسی توزیع طبیعی داده ها و آزمون لوین برای بررسی همگنی واریانس ها و آزمون تحلیل واریانس چند متغیره برای مقایسه میانگین بین گروه ها استفاده شد. در پایان با مقایسه بین پیش و پس آزمون میانگین هر یک از گروه ها با یکدیگر، شیوه مبتنی بر نظارت دبیر تربیت بدنی تأثیر بیشتری بر روی فاکتورهای آمادگی جسمانی مرتبط با تندرستی داشت.
بهروز فرزبود علیرضا رمضانی
هدف از این تحقیق مقایسه برخی از عوامل آمادگی جسمانی و آنتروپومتریکی جودوکاران نخبه و مبتدی است. برای پیشرفت در حوزه¬های مختلف ورزش و فتح قله¬های افتخار در میادین بین¬المللی و جهانی باید ورزشکاران و قابلیت¬های بالقوه آن¬ها را مورد شناسایی قرار داد. روش این تحقیق از نوع علی مقایسه¬ای بود. جامعه آماری شامل کلیه جودوکاران نخبه و مبتدی کشور بوده که در رده سنی 18 تا 25 سال بودند. روش نمونه¬گیری از نوع هدفمند بود. نمونه آماری را 36 نفر از جودوکاران نخبه و 36 نفر از جودوکاران مبتدی تشکیل می¬دادند. میانگین و انحراف معیار سن، وزن و قد گروه جودوکار نخبه به ترتیب برابر با 16/2 ± 13/21 سال، 23/5 ± 03/70 کیلوگرم و 76/2 ± 86/172 سانتی¬متر و در گروه جودوکار مبتدی به ترتیب برابر با 26/2 ± 36/21 سال، 99/4 ± 36/68 کیلوگرم و 93/1 ± 08/169 سانتی¬متر بود. متغیرهای تحقیق در سه بخش شاخص¬های فیزیولوژیکی، آمادگی جسمانی و آنتروپومتریکی مطالعه شد. روش آماری مورد استفاده شده شامل آمار توصیفی (میانگین و انحراف معیار) و جهت آزمون فرضیه¬ها از آمار استنباطی آزمون تحلیل کوواریانس در سطح معنی¬داری 05/0≥p است. کلیه مراحل آماری از طریق نرم افزار22spss- و excel صورت گرفت. نتایج آزمون فرضیه¬ها نشان داد که در تمامی شاخص¬های فیزیولوژیکی، آمادگی جسمانی و آنتروپومتریکی تفاوت معنی¬داری بین گروه جودوکار نخبه و گروه جودوکار مبتدی وجود دارد (01/0≥p)، در حالی که فقط در شاخص توده¬بدنی تفاوت معنی¬داری بین دو گروه مشاهده نشد (01/0≥p). با توجه یافته¬های این تحقیق، جودوکاران نخبه درصد چربی کمتری و دستان بلندتری دارند، شانه¬های پهن¬تر، قدرت و استقامت بیشتر و قدرت پنجه در آنان بیشتر است. همچنین تفاوت معناداری در قدرت بالاتنه با افراد مبتدی وجود دارد، توان هوازی و بی¬هوازی، انعطاف¬پذیری وچابکی بیشتری دارند، دارای توده عضلانی بیشتر و در نتیجه محیط اندام¬ها بزرگتر است.
محمدعلی رحیمی افسانه سنه
هدف این پژوهش مقایسه آمادگی جسمانی و هوش هیجانی شطرنج بازان نخبه و مبتدی است. این پژوهش از نوع علی پس از وقوع می باشد. جامعه آماری این پژوهش کل شطرنج بازان استان خراسان شمالی و نمونه آماری آن شامل 100 شطرنج باز مرد 18 تا 35 سال می باشد که شامل دو گروه 50 نفر نخبه و مبتدی است. میانگین و انحراف معیار سن، قد و وزن افراد در گروه نخبه به ترتیب برابر با 64/5 ± 60/25سال، 30/6 ± 04/178 سانتیمتر و 73/11 ± 51/76 کیلو گرم و در گروه مبتدی به ترتیب برابر با 18/5 ± 18/24سال، 81/6 ± 76/175 سانتیمتر و 80/10 ± 87/69 کیلو گرم می باشد. متغیرهای پژوهش در دو بخش آمادگی جسمانی و هوش هیجانی مشخص شدند. که در بخش آمادگی جسمانی مرتبط با تندرستی شامل استقامت قلبی عروقی، استقامت عضلات کمربند شانه ای، استقامت عضلات شکم، انعطاف پذیری و در بخش هوش هیجانی شامل مولفه های درون فردی، سازگاری، میان فردی، خلق وخوی عمومی و کنترل تکانش می باشد. از پرسشنامه هوش هیجانی bar-on برای جمع آوری اطلاعات استفاده شده است. پایایی این آزمون به روش آلفای کرونباخ 93/0 می باشد. روش های آماری مورد استفاده شامل میانگین، انحراف معیار و نمودارهای توزیع فراوانی و برای آزمون فرضیه ها، آزمون t در گروههای مستقل در سطح معنی داری 05/0≥p می باشد. در بخش آمادگی جسمانی در متغیر های استقامت قلبی عروقی (001/0≥p) ، استقامت عضلات کمربند شانه ای (001/0≥p) و استقامت عضلات شکم (001/0≥p) به جز انعطاف پذیری اختلاف معنی دار و به نفع گروه شطرنج باز مبتدی بود و در بخش هوش هیجانی در مولفه های درون فردی (05/0≥p)، سازگاری (5/0≥p)، خلق وخوی عمومی (05/0≥p)، کنترل تکانش (001/0≥p) و هوش کلی هیجانی (005/0≥p) به استثنای مولفه میان فردی تفاوت معنی دار و به نفع گروه شطرنج باز نخبه بود. با توجه به نتایج پژوهش، یعنی کمتر بودن سطح آمادگی جسمانی و بیشتر بودن سطح هوش هیجانی در شطرنج بازان نخبه نسبت به مبتدی و بیشتر بودن سطح آمادگی جسمانی و کمتربودن سطح هوش هیجانی در شطرنج بازان مبتدی نسبت به شطرنج بازان نخبه، پیشنهاد می شود مربیان برای حفظ سلامتی شطرنج بازان نخبه، تمرینات آمادگی جسمانی و برای پیشرفت شطرنج بازان مبتدی آموزش هوش هیجانی را در برنامه هفتگی شان قرار دهند.
فاطمه صیدی عقیل آبادی مجید کاشف
چکیده هدف از این پژوهش مقایسه ترکیب بدنی و اندازه های آنتروپومتریک دختران دانش آموز 14-11 ساله شهرستان های تهران بود. تحقیق از نوع علی پس از وقوع بود. جامعه آماری این پژوهش شامل دانش آموزان دختر مدارس ابتدایی، راهنمایی مناطق پاکدشت، دماوند، قرچک و اسلامشهر که در سنین، 13-12-11 و 14 ساله درسال تحصیلی 92-91 مشغول به تحصیل بودند و تعداد آن ها برابر با 193131 نفر بوده که بر اساس جدول مورگان 384 آزمودنی انتخاب شدند.که در 4 گروه 24 نفری در هر منطقه و در هر رده سنی بصورت جداگانه انتخاب شدند. متغیرهای این پژوهش شامل ویژگی های آنتروپومتریک شامل قد، وزن، قدنشسته، طول اندام فوقانی و تحتانی، عرض شانه ها، عرض لگن، فاصله دو انگشت، bmiو ترکیب بدنی شامل درصد چربی بدن است. سپس دادها با استفاده از آمار توصیفی و آمار استنباطی کلموگروف اسمیرنوف و آزمون لوین تحلیل واریانس یک راهه و آزمون تعقیبی بونفرونی و آزمون t مستقل با استفاده از نرم افزار spss19 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. با توجه به نتایج به دست آمده در اندازه های آنتروپومتری دختران دانش آموز 14-11 ساله شهرستان های تهران تقریبا با افزایش سن اندازه های آنتروپومتری از روند صعودی بر خوردار بود. بر اساس نتایج بدست آمده در ترکیب بدنی دختران 14-11 ساله بین گروه های 11 ساله با 14 ساله و همچنین 12 ساله با 14 ساله تفاوت معنی دار وجود داشت (05/0p= و 005/0p=) ولی بین گروه های 11 ساله با 12 ساله و 13 ساله و همچنین 13 ساله با 14 ساله معناداری مشاهده نشد ( 05/0 ?p ) .باتوجه به نتایج بدست آمده مشاهده شد که بین قد ، وزن ، قد نشسته ، طول دست ، طول دو دست و عرض شانه تفاوت معناداری وجود داشت (001/0 =p) و همچنین بین طول پا (001/0 =p) و عرض لگن (001/0 =p) در دختران 11 تا 14 ساله تفاوت معنی داری در بین گروه ها وجود داشت. نتایج بدست آمده در اندازه های آنتروپومتریکی دختران بالغ و نابالغ نشان داد بین طول قد، وزن، طول دست، طول پا، طول دو دست، عرض شانه، همچنین بین عرض لگن و قد نشسته تفاوت معنی دار وجود نداشت (05/0 =p).نتایج بدست آمده در ترکیب بدنی دختران بالغ و نابالغ نشان داد با تاثیر بلوغ بر آن ها تفاوت معنی دار مشاهده نشد(05/0 =p).
مرتضی مداح علیرضا رمضانی
هدف از این تحقیق عبارت است ازمقایسه تاثیر دو نوع تمرین هوازی و مقاومتی بر عوامل خطرزای قلبی عروقی در دانش آموزان 17-15 سال غیر ورزشکار دوره متوسطه. جامعه آماری شاملکلیه دانش آموزان پسر غیر ورزشکار 15 تا 17 سال که شاخص توده بدنی آنها بالاتر از 25 بود. نمونه پژوهش124نفراز دانش آموزان دبیرستان مصلی نژاد منطقه 20 تهران که درسال تحصیلی 89-88مشغول به تحصیل بودندکه به صورت نمونه در دسترس انتخاب شدند. 40نفر شاخص توده بدن بالای 25 داشتند سپس با روش تصادفی 30نفر انتخاب شدند نمونه پژوهش به صورت تصادفی به سه گروه 10 نفری تقسیم شدند.میانگین وزن و قد گروه کنترل، 23/11 ± 45/90 کیلوگرم،83/2 ± 85/170 سانتیمتر بود و میانگین وزن و قد گروه هوازی547/9 ± 1/95 کیلو گرم،59/6 ± 65/173سانتیمتر و میانگین وزن وقد گروه مقاومتی78/7 ±89کیلوگرم ،47/3± 95/171 سانتیمتربود گروهها شامل موارد زیر بودند : گروه کنترل که هیچ گونه فعالیت ورزشی نداشت گروه تجربی1 ،گروه هوازی که تمرین به صورت هوازی و با شدت متوسط (80-65) درصد hrmax) طراحی شد. دوره تمرینی به مدت هشت هفته و هر هفته سه جلسه و هر جلسه به مدت 45 دقیقه دویدن روی تردمیل صورت گرفت. گروه تجربی2، گروه مقاومتی که فعالیت این گروه شامل کار با وزنه بود که برنامه تمرینی با وزنه با 65 تا 80 درصد 1-rm صورت گرفت از آزمودنیها قبل و بعد از دوره تمرینات نمونه خونی گرفته شدو میزان tc,tg, ، hdl،-c،ldl، ldl/hdl محاسبه شد. روشهای آماری در دو بخش آمار توصیفی (میانگین، انحراف معیار) و آمار استنباطی شامل آزمون tاستودنت در گروههای همبسته و تحلیل واریانس یک سویه(anova)و آزمون تعقیبی توکی با استفاده از نرم افزار spss ویرایش 16محاسبه شد. نتایج بدست آمده نشان داد درهر سه گروه tc,tg,ldl, تفاوت معناداری نداشت اما در گروه هوازیhdl )001/ 0 p? )و در گروه مقاومتی hdl )001/ 0 p? )و ldl/hdl (05 /0( p? تغییر معناداری داشت. همچنین بین اثرتمرین هوازی و مقاومتی روی tc,tgو ldl,ldl/hdlتفاوت معناداری وجود نداشت. اما بین اثر تمرین هوازی و مقاومتی روی متغیرhdl تفاوت معناداری مشاهده شد (001/ 0 p? ). نتیجه اینکه اثرات مشابه یکسانی بین تمرین هوازی و مقاومتی روی عوامل خطرزای قلبی و عروقی مشاهده شد.
حسین ابراهیم نیا علیرضا رمضانی
هدف ازاین تحقیق مقایسه و اثر انواع روشهای گرم کردن بر آمادگی حرکتی دانش آموزان پسر فوتبالیست دوره متوسطه می باشد.جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دوره متوسطه ، منطقه آموزش و پرورش زاوه می باشد که در سال تحصیلی 87 – 86 تعداد آنها 1500 نفر بوده است.نمونه آماری شامل 45 نفر می باشد که به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. آزمودنی ها ، از بین دانش آموزان عضو کانون فوتبال منطقه زاوه،که به طور مستمر در حدود 3 سال در این کانون دررشته فوتبال به فعالیت مشغول بودند، انتخاب شدند . متوسط سن آزمودنیها . 50/±16/50سال و متوسط وزن و قد آنها به ترتیب 6/9 ± 56.50 کیلوگرم و 80/5 ± 166.1 سانتی متر بوده است . تحقیق از نوع کاربردی و روش تحقیق به صورت نیمه تجربی می باشد . طرح تحقیق شامل پیش آزمون و پس آزمون بوده که سه گروه تجربی ، سه روش مختلف گرم کردن ، شامل گروهای تجربی 1- روش گرم کردن پویا 2- روش گرم کردن ایستا 3- روش گرم کردن پنج مرحله ای را به اجرا گذاشتند و اثرات آنهاتوسط آزمون های پرش سارجنت، پرش جفت ( طول)،چابکی و آزمون دریبلینگ فوتبال مورد بررسی قرار گرفت. اطلاعات خام بدست آمده از طریق نرم افزار spss نگارش 16 ، تحلیل واریانس (anova) و آزمون تعقیبی شفه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند( ).نتایج تجزیه و تحلیل داده ها ی این تحقیق نشان داد که ؛ بین رکورد های آزمون پرش جفت ،آزمون سارجنت ، آزمون چابکی و آزمون دریبلینگ فوتبال در اثر سه روش گرم کردن تفاوت معنی داری وجود دارد.با توجه به نتایج تحقیق توصیه می شود از روش گرم کردن پویا برای افزایش فاکتورهای آمادگی حرکتی قبل از شروع تمرینات و مسابقات استفاده شود و از روش گرم کردن ایستا کمتر استفاده شود.
عباس بنیان ارسلان دمیرچی
نتایج تحقیق نشان می دهد: 1-بیشترین علت آسیب دیدگی در بین دانش آموزان پسر دبیرستانهای تربیت بدنی ، بازیکن حریف و مکان ورزشی و در دختران آلودگی آب استخر و ضربه برخورد توپ بوده است. 2- بیشترین آسیب دیدگی پسران در رشته ورزشی فوتبال و دختران بعد از شنا که تنها وجود یک عامل (آلودگی آب استخر) موجب افزایش آسیب دیدگی شده است رشته ورزشی والیبال می باشد. 3- نوع آسیبهای وارده بربدن دانش آموزان دختر و پسر در رشته های مختلف ورزشی متفاوت است. 4- بیشترین آسیب دیدگی در پسران در انگشتان دست و زانو ، در دختران انگشتان دست و ران اتفاق افتاده است. 5-بیشترین آسیب دیدگی در پسران و دختران با ترتیب در اندامهای فوقانی-تحتانی ، سر و صورت و تنه اتفاق افتاده است. 6-دررفتگی و ضرب دیدگی در پسران و ضرب دیدگی و دررفتگی در دختران شایعترین نوع آسیب دیدگی بوده است. 7-بیشترین آسیب دیدگی در پسران به ترتیب در مسابقات ، کلاسهای آموزشی و فعالیتهای فوق برنامه و در دختران به ترتیب در کلاسهای آموزشی ، فوق برنامه و مسابقات اتفاق افتاده است. 8-بین عوامل موثر درایجاد آسیبهای ورزشی دانش آموزان دختر و پسر دبیرستانهای تربیت بدنی اختلاف معنی داری وجود دارد. 9-بین رشته های ورزشی آسیب رساننده دردانش آموزان دختر و پسر دبیرستانهای تربیت بدنی اختلاف معنی داری وجود دارد.10-بین رشته های ورزشی از نظر نوع آسیب وارده در دانش آموزان دختر و پسر دبیرستانهای تربیت بدنی اختلاف معنی داری وجود دارد. 11-بین عضوهای آسیب دیده در اندام فوقانی و تحتانی و سر و صورت دانش آموزان دختر و پسر دبیرستانهای تربیت بدنی اختلاف معنی دار وجود دارد. اما در مورد تنه این اختلاف معنی دار نبوده است. 12-بین نوع آسیب دیدگی در اندامهای مختلف بدن دانش آموزان دختر و پسر دبیرستانهای تربیت بدنی اختلاف معنی داری وجود دارد. 13-بین میزان آسیب دیدگی در کلاسهای آموزشی ، مسابقات و فوق برنامه دانش آموزان دختر و پسر دبیرستانهای تربیت بدنی اختلاف معنی داری وجود دارد.
مرتضی ناجی مجید کاشف
یافته های تحقیق نشان می دهد: 1 - 34درصد دانشجویان از وضعیت بدنی طبیعی برخوردارند و مابقی دراندام فوقانی یا اندام تحتانی یا هر دو مورد دارای ناهنجاری هستند. 2 - بیشترین ناهنجاری در اندام فوقانی مربوط به عارضه سر به جلو با 7/23درصد و در اندام تحتانی عارضه کف پای صاف با 3/7درصد بوده است. 3 - تفاوت معنی داری بین میانگین هر یک از آزمونهای قابلیت های جسمانی در گروه ناهنجار وگروه طبیعی اندام فوقانی مشاهده نشد. 4 - تفاوت معنی داری بین میانگین هر یک از آزمونهای قابلیت های جسمانی درگروه ناهنجار و گروه طبیعی اندام تحتانی مشاهده نشد. 5 - به منظور بررسی تفاوت هر یک از آزمونها دو گروه ناهنجار و طبیعی بررسی شد و در موارد زیر تفاوت معنی داری مشاهده گردید: الف، تفاوت معنی داری بین میانگین آزمون انعطاف پذیری در گروه دارای ناهنجاری پای ضربدری و گروه طبیعی وجود دارد. ب ، تفاوت معنی داری بین میانگین آزمون استقامت قلبی - عروقی درگروه دارای ناهنجاری پای ضربدری وگروه طبیعی وجود دارد. ج، تفاوت معنی داری بین میانگین آمادگی جسمانی عمومی در گروه دارای ناهنجاری پای پرانتزی و پای ضربدری با گروه طبیعی وجود دارد. د، تفاوت معنی داری بین میانگین هر یک از آزمونهای استقامت و قدرت عضلات کمربند شانه ای ، استقامت و قدرت عضلات شکم ، استقامت قلبی- عروقی و آمادگی جسمانی عمومی در گروه دارای ناهنجاری کمرگود و گروه طبیعی وجود دارد. 6 - ارتباط معنی داری بین انواع انحرافات اندام فوقانی با هر یک از قابلیت های جسمانی مشاهده نشد. 7 - ارتباط معنی داری بین انواع انحرافات اندام تحتانی با هریک از قابلیت های جسمانی مشاهده نشد. 8- به منظور بررسی بیشتر ارتباط بین هر یک از ناهنجاری ها با هریک از قابلیت های جسمانی بررسی شد و در موارد زیر ارتباط معنی داری مشاهده گردید: الف، ارتباط معنی داری بین آزمون انعطاف پذیری در گروه دارای ناهنجاری پای ضربدری با گروه طبیعی وجود دارد. ب، ارتباط معنی داری بین آزمون استقامت قلبی- عروقی در گروه دارای ناهنجاری پای ضربدری با گروه طبیعی وجود دارد. ج، ارتباط معنی داری بین آمادگی جسمانی عمومی در گروه دارای ناهنجاری پای پرانتزی و پای ضربدری با گروه طبیعی وجود دارد.