نام پژوهشگر: سمانه نوری جنگی
سمانه نوری جنگی محمد نبی شهیکی تاش
در این تحقیق با استفاده از سیستم معادلات تقاضای تقریبا ایده آل خطی(laids) و با استفاده از روش رگرسیون های به ظاهر نامرتبط تکراری(isur) به ارزیابی حساسیت قیمتی و درآمدی تقاضای گروههای کالایی مصرفی خانوارهای روستایی در طی دوره 1350 تا 1387 پرداخته شده است. کالاهای مورد بررسی شامل هفت گروه کالایی "1- گروه خوراکی، آشامیدنیها و دخانیات )گروه خوراک( ;2- گروه مسکن و سوخت )مسکن (؛ 3- گروه پوشاک و کفش(پوشاک)؛ 4- گروه لوازم و اثاثیه(مبلمان)؛ 5- گروه بهداشت و درمان ؛ 6- گروه حمل و نقل و ارتباطات؛ 7- سایر کالاها" می باشد. نتایج بدست آمده حاکی از آنست که که تمامی کشش های خود قیمتی مربوط به تمام گروههای کالایی منفی میباشد، همچنین بر مبنای کشش قیمتی مارشالی بیشترین حساسیت قیمتی در گروه حمل و نقل و کمترین در گروه پوشاک وجود دارد. قدر مطلق کشش خودقیمتی برای گروه پوشاک، خوراک، بهداشت و درمان، مبلمان و مسکن کمتر از واحد و گروه کالایی حمل و نقل دارای تقاضای با کشش هستند و قدر مطلق کشش خود قیمتی آنها بزرگتر از یک می باشد. همچنین یافته های تحقیق نشان می دهد که پوشاک با گروه کالایی بهداشت و درمان و حمل و نقل مکمل هیکس- آلن است و با سایر گروههای کالایی جانشین هیکس- آلن می باشد. علامت کشش درآمدی کلیه گروههای کالایی مثبت می باشد، که حاکی از اینست که همه گروههای کالایی نزد مصرف کنندگان روستایی جزء کالاهای نرمال می باشند. به عبارت دیگر با افزایش درآمد، تقاضا برای این گروههای کالایی افزایش می یابد. توجه به میزان این کشش ها نشان می دهد که سه گروه خوراک، مسکن و بهداشت و درمان دارای کشش درآمدی کمتر از یک و جزو کالاهای ضروری می باشند و کشش درآمدی برای سه گروه پوشاک، مبلمان و حمل و نقل بزرگتر از یک و در رده کالاهای لوکس قرار می گیرند.