نام پژوهشگر: سید احسان ملیحی
سید احسان ملیحی محمد اقدسی
با توسعه "سیستم های مدیریت فرآیند"، دامنه کاربرد "سیستم های مدیریت جریان کار" از کارکردهایی چون مدل سازی فرآیند، مدیریت یکپارچه اطلاعات و اتوماسیون اجرا ، فراتر رفته و در محدوده تحلیل و بهبود خودکار فرآیندها وارد شده است. با این حال تحقیقات انجام شده برای تحلیل و بهبود خودکار فرآیندها در "سیستم های مدیریت فرآیند" در ابتدای راه است. تحقیقات موجود در ادبیات بهینه سازی فرآیندها، بیشتر با تاکید بر بهینه سازی نتایج عملیاتی فرایندها مانند کاهش زمان فرآیند، تخصیص منابع و یکی کردن فعالیت ها انجام شده اند. هر چند در این حوزه از ادبیات توجه کمتری به موضوعات استراتژیک مدیریت فرآیند شده است، اما ادبیات سیستم های کنترل استراتژیک مدیریت از منظر استراتژیک، در جهت همسوسازی الگوی فعالیت-های سازمان با اهداف استراتژیک متمرکز است. به موازات این تحقیقات، در ادبیات هوش فرآیندهای کسب و کار، با تکیه بر استفاده از قابلیت های فناوری اطلاعات، مفاهیم و ابزارهای مختلفی مانند تکنیک های فرآیندی توسعه داده شده است. در این رساله با در نظر گرفتن مفاهیم مطرح در سه حوزه ادبیاتی مذکور، ابتدا چارچوبی تئوریک برای مدیریت استراتژیک فرآیند با استفاده از مفاهیم سیستم های کنترل تعاملی و پیوند آن با مدیریت عملیاتی فرآیند ارائه شده است. سپس در این چارچوب رویکردی برای مدل سازی مسائل بهینه سازی فرآیند ارائه شده است که می تواند به صورت سیستماتیک و خودکار نقاط موثر برای بهینه سازی فرآیندها را شناسایی کند و اقدام لازم برای بهینه سازی را پیشنهاد دهد. در این رویکرد برای در نظر گرفتن مدیریت استراتژیک فرآیند در تعریف اقدامات بهبود، مفهومی جدید تحت عنوان "خصیصه های اطلاعاتی حیاتی موجودیت های کسب و کار(ciabo)" معرفی شده است. به واسطه معرفی این مفهوم ضمن فراهم شدن امکان برقراری ارتباط بین سیستم های کنترل تشخیصی و سیستم های کنترل کرانی با مدیریت عملیاتی فرآیند، امکان بهره گیری از ابزارهای هوش فرآیندی مانند فرآیند کاوی نیز فراهم شده است. در این رویکرد، مسائل بهینه سازی با هدف کنترل مقدار ciabo تعریف می شوند. مفهوم ciabo نشان می دهد از بین صدها خصیصه اطلاعاتی موجود در فرآیند، کدام یک، اطلاع دهنده ترین خصیصه اطلاعاتی نسبت به اهداف استراتژیک فرآیند هستند. از این رو با تعیین یک سطح اطمینان مشخص، می توان اهداف استراتژیک فرآیند را تنها با کنترل وضعیت مقادیرciaboها کنترل نمود. در این رساله با توجه به در نظر گرفتن رویکرد مدل سازی قاعده مبنای فرآیندها، موضوعات بهینه سازی در ارتباط با "قواعد موثر کسب و کار" تعریف می شوند. "قواعد موثر کسب و کار" مجموعه ای از قواعد کسب و کار هستند که مقدار ciaboها را کنترل می کنند. برای اجرای بخشی از رویکرد پیشنهادی در چارچوب مدیریت استراتژیک فرآیند، ابتدا الگوریتمی جهت شناسایی ciaboها با استفاده از تئوری مجموعه های نادقیق ارائه شده است. سپس دو روش برای بهبود فرآیند پیشنهاد شده است. در روش اول مجموعه ای جدید از "قواعد موثر کسب و کار" با یادگیری از سوابق اجرای فرآیند به مجموعه قواعد موجود فرآیند اضافه می شود. در روش دوم بخشی از پارامترهای تاثیر گذار بر قواعد موثر موجود کسب و کار در فرآیند، بهینه سازی می شوند. با استفاده از این الگوریتم فرآیند اعطای تسهیلات مضاربه در یکی از بانک های بزرگ کشور و فرآیند جمع آوری شیر در یکی از کارخانجات تولید مواد غذایی روزانه مورد بررسی قرار گرفته است. تعریف مسائل بهینه سازی با رویکرد مذکور باعث می شود تا بهبود سیستماتیک فرآیند متناسب با اهداف کسب و کار و در چارچوب مدیریت استراتژیک فرآیند انجام شود. چرا که ciaboها با در نظر گرفتن مطلوبیت نتیجه فرایند متناسب با اهداف کسب وکار، شناسایی می شوند. همچنین رویکرد پیشنهادی، باعث می شود تا مسائل بهینه سازی با در نظر گرفتن یکپارچگی در کل فرآیند تعریف شوند. چرا که خصیصه های اطلاعاتی حیاتی با در نظر گرفتن تعامل کلیه فرآیندهای کسب وکار، از بین تمام خصیصه های اطلاعاتی فعال در فرآیند، شناسایی و انتخاب می شوند. مفهوم ciabo باعث می شود تا سیستم های کنترل استراتژیک تشخیصی روی کنترل این نوع از خصیصه های اطلاعاتی متمرکز شوند و سیستم های کنترل کرانی نیز متناسب با این خصیصه های اطلاعاتی، کران های کنترلی را تعریف کنند.