نام پژوهشگر: علی اکبر ظفری زاده
علی اکبر ظفری زاده ایران باغبان
خودپنداره شغلی بخشی از خودپنداره کلی فرد است و بیشتر با قسمتی از «خود» که دارای نیازها، ارزش ها، علایق، توانایی و شخصیت است، مرتبط می باشد. هدف این پژوهش تدوین الگوی آموزش مهارت های هوش هیجانی و بررسی اثربخشی این الگو بر خودپنداره شغلی دانش آموزان است. روش تحقیق این پژوهش برای تدوین الگوی آموزش مهارت های هوش هیجانی، از نوع کیفی و استفاده از تئوری مفهوم سازی است. در این روش، کتاب های هوش هیجانی، پایان نامه ها و مقالات در دسترس در این زمینه تا سال 1390 مورد مطالعه قرار گرفت و از طریق سه نوع کدگذاری باز، محوری و انتخابی مرسوم در روش یاد شده، الگوی تحقیق به دست آمده است و برای بررسی اثربخشی الگوی آموزش مهارت های هوش هیجانی بر خودپنداره شغلی به روش کمی عمل شد. این قسمت پژوهش بر حسب هدف، در مقوله پژوهش های کاربردی و بر حسب طرح تحقیق، در مقوله طرح آزمایشی دو گروهی (آزمایش و گواه) و انتصاب تصادفی با پیش آزمون، پس آزمون قرار می گیرد. با توجه به احتمال ریزش شرکت کنندگان دو گروه، برای هر گروه 34 نفر نمونه اولیه در نظر گرفته شد.جامعه ی آماری این پژوهش تمامی دانش آموزان دوره متوسطه شهر اردل و همچنین تمامی متون هوش هیجانی تا سال 1390 می باشد. برای انتخاب نمونه ی دانش آموزی از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای و برای انتخاب نمونه ی متون از نمونه گیری هدفمند استفاده شده است. ابزار این پژوهش مقیاس درجه بندی حرفه ای (vrs) می باشد که برای اندازه گیری خودپنداره شغلی به کار گرفته شده است. پس از تدوین الگوی آموزش مهارت های هوش هیجانی، این الگو بر گروه آزمایش اعمال شد. فرضیه ی پژوهش این بود که آموزش الگوی مهارت های هوش هیجانی باعث افزایش خودپنداره شغلی دانش آموزان می گردد. نتایج پژوهش نشان داد که آموزش مهارت های هوش هیجانی بر خودپنداره دانش آموزان دبیرستانی موثر واقع شد و تفاوت معناداری بین دو گروه وجود دارد (01/0p<).