نام پژوهشگر: نرگس امراللهی بیوکی
نرگس امراللهی بیوکی محمدصدیق مرتضوی
روزانه مقادیر عظیمی از استرسورهای شیمیایی وارد اکوسیستمهای آبی میشوند. این ترکیبات با اثر بر فرآیندهای زیستی آبزیان سبب مخاطرات زیستی و بروز پاسخهای مختلف بیولوژیک در این گروه از موجودات میگردند. خامه ماهی گونه بومی سواحل شرقی خلیج فارس و دریای عمان بوده و به لحاظ شیلاتی یکی از مهمترین ماهیان پرورشی جهان محسوب میشود که طی مهاجرت به مناطق ساحلی و دور از ساحل میتواند تحت تأثیر استرسورهای محیطی قرار گیرد. در این پژوهش پاسخهای اکوفیزیولوژیک و آنتی اکسیدانی ویتامین (e) این گونه در شرایط محیطی و آزمایشگاهی مورد بررسی قرار گرفت. نخست 6 ایستگاه در منطقه تالاب تیاب و مصب رودخانه شور و شیرین در نظر گرفته شد، 3 ایستگاه در منطقه نزدیک ساحل و 3 ایستگاه در منطقه دور از ساحل قرار داشت. میزان غلظت سرب، کادمیوم و هیدروکربنهای نفتی کل در رسوب، آب و بافت کبد خامه ماهیان صید شده در این ایستگاهها اندازه گیری گردید. میزان فعالیت آنزیمهای alt، ast و شاخص هپاتوسوماتیک در بین ایستگاههای دور و نزدیک، با وجود تفاوت در مقادیر، اختلاف آماری معنی داری نشان نداد (p>0.05). مقدار ویتامین e، پروتئین کل و شاخص تغییرات هیستوپاتولوژیکی در بین ایستگاههای دور و نزدیک، اختلاف آماری معنی داری نشان داد (p<0.05). در بخش دوم این پژوهش تعداد مورد نیاز خامه ماهی از منطقه جمع آوری گردید و به مدت 45 روز با شرایط آزمایشگاه سازگار گردید. با انجام تست سمیت کشنده میزان غلظت کشنده متوسط آلاینده سرب، کادمیوم، هیدروکربنهای نفتی کل و ترکیب این آلایندهها در این گونه محاسبه شد. پس از آن، خامه ماهیان به مدت 21 روز تحت القاء غلظتهای %5، %10 و %20 غلظت کشنده از هر کدام از گروهها قرار داده شدند. در فواصل زمانی 12، 24، 96 ساعت و 7، 14 و 21 روز نمونه خون و کبد گرفته شد. در بافت کبد میزان ویتامین e به عنوان آنتی اکسیدان بدن مورد سنجش قرار گرفت و تغییرات معنی دار آن (p<0.05) در طی زمانهای نمونه گیری نشان از بروز استرس و آسیب اکسیداتیو بود به گونه ای که کاهش بیشتر مقدار آن در اثر افزایش غلظت تیمار، بیانگر آسیب شدیدتر بود. تغییرات فاکتورهای فیزیولوژیک آنزیمهای alt، ast و پروتئین کل به صورت افزایش معنی دار میزان آنزیمها و کاهش معنی دار میزان پروتئین کل پلاسما بود (p<0.05) که علت آن تخریب غشاءسلولی هپاتوسیتهای کبدی و اثر بر فعالیت فیزیولوژیک کبد عنوان شد. شاخص هپاتوسوماتیک نیز در گروههای مختلف آلاینده محاسبه و مقایسه نتایج آن از جهت معنی داری با گروه کنترل نشان دهنده بروز اختلاف معنی دار بود (p<0.05). تغییرات هیستوپاتولوژیکی کبد خامه ماهیان به صورت شاخص تغییرات هیستوپاتولوژیک به تفکیک زمان و نوع استرسور ارائه گردید. نتایج حاصل از مطالعه هیستوپاتولوژیکی دارای هماهنگی کاملی با نتایج سایر بخشها و تأییدی بر آن نتایج بود.
ستاره آسوده مسعود سجادی
هدف از این مطالعه، بررسی اثرات حاد و مزمن کلرید کادمیوم، نیترات سرب و هیدرو کربن های نفتی (tph) بر بافت کلیه خامه ماهی (chanos chanos) بود. خامه ماهیان جوان با میانگین طولی 4/0 ± 7/16 سانتی متر و وزن 2/1 ± 64 گرم برای این تحقیق انتخاب شدند. به این منظور، ابتدا غلظت حد کشنده (96h-lc50) هر یک از این آلاینده ها برای این گونه تعیین شد. سپس ماهیان در معرض سه غلظت 1/20 ، 1/10 و 1/5 از غلظت کشنده ی هر یک از این مواد با 3 تکرار برای هر یک و همچنین یک گروه منحصراً با آب دریا بعنوان گروه شاهد (با 3 تکرار) قرار داده شدند. نمونه ها به مدت 24 ساعت و 96 ساعت، 7 روز و 14 روز در این تیمار-ها نگه داری شدند. نمونه برداری از کلیه ی خامه ماهیان تحت آزمایش انجام شد. نمونه های کلیه، در فیکساتیو بوئن، قرار داده شدند و پس از انجام مراحل معمول بافت شناسی، رنگ آمیزی به روش هماتوکسیلین- ائوزین انجام گرفت. اسلاید های تهیه شده توسط میکروسکوپ نوری بررسی شدند. آسیب های مشاهده شده در این تحقیق به طور کلی مشابه بوده، اما شدت این عارضه ها در گروه های مختلف متفاوت بود. عوارض مشاهده شده عبارت بودند از: دژنرسانس اپیتلیوم توبولار، جدا شدن سلول ها از غشای پایه، کاهش و در مواردی انسداد لومن توبولار، تغییرات هسته در سلول های اپیتلیوم به صورت پیکنوزو هایپرتروفی، تغییراتی در گلومرول و فضای کپسول بومن، نکروز توبولار و خونریزی در بافت. در بررسی های حاد شدت های متفاوتی از آسیب های کلیوی در گروه-های در معرض کلرید کادمیوم و نیترات سرب مشاهده شد. مقایسه بین گروه های در معرض این دو نمک فلزی نشان داد، وقوع عوارضی که قادر به ایجاد اختلال در عملکرد طبیعی بافت هستند، در گروه های در معرض نیترات سرب شدید تر از گروه های در معرض کلرید کادمیوم بود. در مرحله ی دوم از بررسی های حاد (96 ساعت) همان طور که انتظار می رفت، عوارض بیشتر و شدید تری در گروه های در معرض آلاینده ها مشاهده شد. در این مرحله نیز اثرات شدید تر در گروه های در معرض نیترات سرب مشاهده شد. در بررسی های مزمن آسیب های مشاهده شده در گروه های در معرض آلاینده ها شدت یافته بود و تقریبا در همه ی گروه ها مشابه بود. آسیب های هیستوپاتولوژیک مشاهده شده در گروه های در معرض هیدروکربن های نفتی از همان مراحل حاد، تا حدودی بیش از دو آلاینده ی دیگر بود. مقایسه بین سه گروه آلاینده نشان داد، در هر دو مرحله ی حاد و مزمن، آسیب های مشاهده شده در گروه های در معرض هیدروکربن های نفتی بیش از گروه های در معرض دو آلاینده ی فلزی دیگر بود. نتایج نشان داد، تغییرات هیستوپاتولوژی و شدت این تغییرات در کلیه ی خامه ماهیان در معرض کلرید کادمیوم، نیترات سرب و هیدروکربن های نفتی، ارتباط مستقیمی با غلظت آلاینده و مدت زمان قرار گرفتن در معرض آلاینده دارد و این سه آلاینده، توانایی ایجاد عوارض زیان باری را در بافت کلیه ی خامه ماهی دارند. بنابراین می توان نتیجه گرفت، کلیه می تواند اندیکاتور مناسبی برای ارزیابی اثرات آلودگی های محیطی باشد.
سولماز سلیمانی مرتضی یوسف زادی
آنتی اکسیدان های طبیعی می توانند با خنثی کردن رادیکال های آزاد، در پیشگیری از بیماری های قلبی-عروقی و برخی اشکال سرطان اهمیت داشته باشند. رادیکال های آزاد، یک یا چند الکترون غیرجفت در اوربیتال خالی دارند که اکسیژن مرکزی آن ها، به عنوان ros شناخته می شوند. مهار آن ها، برای کاهش سطح استرس اکسیداتیو ارگانیسم، در جلوگیری و درمان برخی بیماری های مزمن و مخرب موثر می-باشند. در این تحقیق، عصاره های بافت های مختلف (خار، پوسته، گناد و فانوس ارسطو) توتیای دریایی با استفاده از سه حلال ان- هگزان، اتیل استات و متانول، براساس افزایش قطبیت جدا گردید. رنگدانه پوسته و خار به کمک hcl استخراج، مایع سلومیک با چهار حالت مختلف جداسازی و سپس سلول های آزاد مایع سلومیک و سلوموسیت لیزات استخراج شده و بهترین حالت استخراج نیز شناسایی گردید. سپس بررسی برخی خواص شیمیایی و زیستی (آنتی اکسیدان، ضدالتهاب، ضددیابت، آنتی باکتریال و سمیت-سلولی) اندام های مختلف، مایع سلومیک و رنگدانه خار و پوسته توتیای دریایی echinometra matheai با استفاده از روش های استاندارد مورد سنجش قرار گرفت. در ارزیابی فعالیت آنتی اکسیدانی، سلول های آزاد مایع سلومیک دارای بیش ترین قدرت احیاکنندگی و مهار رادیکال آزاد و فانوس ارسطو اتیل استاتی دارای بیش ترین میزان ظرفیت آنتی اکسیدانی می باشند؛ در ارزیابی فعالیت ضدالتهابی، بیش ترین فعالیت در فانوس ارسطو اتیل استاتی و رنگدانه پوسته مشاهده شد؛ هم چنین، رنگدانه پوسته بیش ترین میزان مهار آنزیم آلفاآمیلاز را دارا می باشد. در مطالعه سمیت سلولی، هیچ یک از عصاره های مورد آزمایش اثر سمی (توکسیک) نشان ندادند. نتایج اختلاف معنی داری در سطح احتمال p < 0/05را نشان می دهد. به علاوه، نتایج حاصل از شناسایی کمی و کیفی رنگیزه های موجود در مایع سلومیک (cf و cl) و پوسته و خار توتیای دریایی e. mathaei نشان داد که بیش ترین رنگیزه ها از نظر کمی، به ترتیب، اسپینوکروم a، b، c و اکینوکروم a می باشند. درحالی که نتایج حاصل از lc-ms بیش ترین رنگیزه ها را، به ترتیب، اسپینوکروم b، c، اکینوکروم a و اسپینوکروم a نشان داد. یافته های مطالعه حاضر نشان داد که می توان توتیای دریایی e. mathaei را به عنوان یک منبع جدید و بالقوه از ترکیبات فعال زیستی طبیعی معرفی کرد.
فاطمه روخ محمد حامدپور دارابی
در این پژوهش برای نخستین بار به بررسی گونه جلبک انترومورفا، در جذب آلودگی های ناشی از فلزات سنگین با استفاده از خودپذیری مغناطیسی پرداخته شده است. این مطالعه به منظور بررسی توزیع آلودگی در سواحل بندرعباس و قشم با استفاده از اندازه گیری خودپذیری مغناطیسی فلزات سنگین (آهن، نیکل، کادمیوم، سرب، مس و روی) انجام شده است. نمونه برداری به مدت دو هفته در فصل زمستان (فصل سرد) و در بهمن ماه سال 1392انجام شد . در این پژوهش حساسیت مغناطیسی نمونه های مورد مطالعه توسط دستگاه حساسیت سنج مغناطیسی مدلmfk1-fa (multi functions kappabridge –fa))) اندازه گیری شده است. این اندازه گیری ها در آزمایشگاه ژئومغناطیس دانشگاه صنعتی شاهرود انجام شده است وکلیه مراحل هضم نمونه ها، طبق روش استاندارد موپام (moopam) همچنین غلظت فلزات سنگین توسط دستگاه جذب اتمی thermo electron corporarationمربوط به مرکز سنجش محیط زیست بندرعباس قرائت گردید.