نام پژوهشگر: مهدی حمزه هویدا
مهدی حمزه هویدا محمد مولودی
معرفت شناسی یا نظریه ی شناخت، زمینه ای فلسفی است که موضوع اصلی آن بررسی شرایط و مبانی نظری کسب معرفت و شناخت است. معرفت شناس با انجام تحلیل های فلسفی در پی تبیین این مسئله است که با تحقق کدام شرایط و مولفه ها می توان صحیحاً ادعای شناسایی و معرفت نسبت به یک موضوع را مطرح نمود. به طور سنتی تعریف معرفت عبارت است از: «باور صادق موجه». مطابق این تعریف یا تحلیل سه جزیی که قدمتی چند هزار ساله دارد و تبار آن به افلاطون می رسد، با وجود مولفه های مذکور می توان گفت که معرفت و شناخت حاصل شده است. علیرغم وجود پاره ای انتقادها، هنوز هم این تعریف دارای مقبولیتی عام و گسترده است به گونه ای که از آن به عنوان تعریف معیار یاد می کنند. جریان اثبات دعوا نیز یک تلاش معرفتی محسوب می شود، به این معنا که قاضی با همکاری اصحاب دعوا، به دنبال دانستن و کسب شناخت پیرامون امور موضوعی دعواست تا از این طریق زمینه ی صدور حکم را مهیا نماید. از این رو، فرآیند اثبات دعوا اساساً و در تحلیل نهایی به مسئله ی شناخت و شیوه ی حصول آن باز می گردد. در نوشتار حاضر، مقوله ی اثبات با چنین رویکردی مورد مطالعه قرار گرفته و با تمرکز بر تعریف سه جزیی معرفت تلاش شده که نشان داده شود هر کدام از عناصر و مولفه های این تعریف (یعنی، حقیقت، توجیه و باور)، چه نقش و جایگاهی را می توانند در حقوق اثبات دعوا داشته باشند. نتیجه ی بررسی ها حکایت از آن دارد که جریان اثبات دعوا در بخش عمده ای از مبانی نظری خود، تا حد زیادی وابسته به اتخاذ مواضع بنیادین در معرفت شناسی است.