نام پژوهشگر: بهمن قادری
بهمن قادری محمد رضا عزیزی پور
بینامتنیت، یکی از رویکردهای خوانش متن در ارتباط با متون دیگر است که به تأثر آشکار و پنهان متن با متن یا متون قبلاً نوشته شده می پردازد و معتقد است که هیچ اثری نمی تواند بدون گفتگو با گذشته ی خویش سر برآورد، لذا همواره بین گذشته، حال و آینده ی یک فرهنگ، پیوندی معنادار برقرار است. این روش با توجه به نظریات «فردینان دوسوسور» و «باختین» در اواخر دهه ی شصت، نخستین بار به وسیله ی «ژولیا کریستوا» مطرح شد و بعدها به وسیله ی افرادی چون «رولان بارت» و «ژرار ژنت» بسط و گسترش یافت. بر اساس رویکرد بینامتنیت، هیچ متنی خودبسنده نیست و هر متن در آن واحد، هم بینامتنی از متون پیشین و هم بینامتنی برای متون پسین خواهد بود. آثار ادبی زیادی را می توان یافت که شاعران در آن آثار، از میراث دینی بهره جسته اند و با تأثیرپذیری از این میراث هرچه بیشتر، سعی در بالا بردن غنای شعری خود داشته اند. از جمله آثاری که به شکل واضحی این پدیده را در خود نمود داده است، قصائد شاعر عمانی «سعید بن محمد الخروصی» می باشد که در بسیاری از اشعار خود به آیات قرآنی و متون و مفاهیم دینی و احادیث شریف نبوی اشاره کرده است. آنچه که مسلم است این است که دین اسلام به مثابه ی عنصر اول و اساسی شکل گیری شخصیت و افکار خروصی بازتاب گسترده ای در آثارش داشته و موضوعات و مضامین دینی، بینامتنی قابل توجهی با اشعار وی دارد که شایان بررسی و تحلیل می باشد. نشانه های بینامتنی دینی در دیوان خروصی را می توان در قالب موضوعات مختلف و در به کارگیری الفاظ، مفردات، معانی، ترکیب ها و حوادث و شخصیت های قرآنی و داستان های پیامبران، مفاهیم و اصطلاحات دینی و استعمال آیات قرآن کریم جستجو کرد. با تحلیل و بررسی عملیات بینامتنی در دیوان خروصی (متن حاضر) و قرآن، متون و مفاهیم دینی (متن غایب) به این نتیجه می رسیم که این تعامل بیشتر به صورت نفی کلی می باشد هر چند که نفی جزیی و متوازی هم در آن کم نیست.
بهمن قادری حسین فراهانی
روابط موجود میان شهر و روستا و چگونگی کم و کیف آن به صورتهای گوناگون بر شکل پذیری رشد و توسعه سکونتگاههای روستایی و همچنین بر روابط درونی و بیرونی آنها اثر می گذاردرابطه شهر و روستا از گذشته تاکنون دچار فراز و نشیب های فراوانی شده است و تحت تأثیر عوامل مختلف در سطوح مختلف اشکال متفاوتی به خود گرفته است. گاه باعث به وجود آمدن بستری مناسب برای توسعه منطقه¬ای شده و گاهی موجب برهم خوردن توازن شهر و روستا و در نتیجه عدم توسعه مناسب منطقه¬ای شده است. روش تحقیق مورد استفاده در این پژوهش توصیفی- تحلیلی است و برای استخراج داده¬های مورد نیاز از فن مطالعات کتابخانه¬ای و اسنادی بهره گرفته شده، ضمن آن که در زمینه¬ی نقشه¬های ارائه شده و اطلاعات مربوط به آن¬ها نیز از gis arc استفاده شده است. جامعه آماری نیز روستاهای پیرامونی شهر ارومیه می باشند که از بین آن ها 7 روستا به عنوان نمونه مورد مطالعه انتخاب گردیدند این روستاها دارای 5755 نفر جمعیت و 1525 خانوار با استفاده از فرمول نمونه گیری کوکران به تناسب حجم جمعیتی هر روستا، سهمیه هر یک از روستاها از تعداد نمونه ها معین شده و سپس با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده اقدام به تکمیل پرسشنامه گردید، روش گردآوری اطلاعات نیز اسنادی و از داده های کتابخانه ای و میدانی همچنین در تجزیه و تحلیل اطلاعات از روش های کمی (آمار توصیفی و و کیفی استفاده شده است. پژوهش حاضر، به دنبال ارزیابی و مطالعه تغییر و تحولات فضایی کالبدی سکونتگاه های روستایی پیرامون شهر ارومیه است. مهم¬ترین یافته¬های پژوهش عبارت اند از: گسترش ازیک طرف باعث تغییرات درکاربری اراضی و از طرف دیگر موجب بهبود کیفیت زندگی و سکونتگاه های روستایی پیرامون شده است. در پایان سعی شده با توجه به نتایج تحقیق یک سری راهکار ارائه شده است.
بهمن قادری غلامرضا منصورفر
با توجه به هدف اصلی چارچوب نظری گزارشگری مالی، یعنی سودمندی اطلاعات حسابداری در تصمیمگیریها از یک سو و شکلگیری رقابت میان گزارشگری مالی و سایر منابع اطلاعاتی همچون اطلاعات بازار از سوی دیگر و همچنین متفاوت بودن این دو منبع اطلاعاتی از لحاظ ویژگیهای کیفی، تحقیق حاضر با هدف بررسی این موضوع که آیا ارزشیابی سهام بر اساس اطلاعات بازار و اطلاعات صورتهای مالی به نتایج متفاوتی میانجامد یا خیر، صورت پذیرفت. به همین منظور، الگوهایی از جمله الگوی مبتنی بر اطلاعات بازار و الگوی مبتنی بر اطلاعات صورتهای مالی ارائه گردید. الگوی بازار شامل متغیرهای بازار و الگوی صورتهای مالی در برگیرنده اطلاعات حسابداری است. جامعه آماری تحقیق، کلیه شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران و نمونه مورد بررسی شامل 68 شرکت است که دادههای آنها برای بازه زمانی 1381 تا 1391 جمعآوری شده است. پس از نرمال سازی متغیرهای تحقیق، فرضیه اول با استفاده از آزمون تی مستقل آزمون گردید. برای آزمون فرضیه اصلی دوم نیز از روش رگرسیون حداقل مربعات تعمیمیافته تخمینی، استفاده شد. نتایج فرضیه اول پژوهش، حاکی از آن است که ارزشیابی سهام بر اساس ارزش فعلی فرصتهای رشد مبتنی بر اطلاعات بازار و اطلاعات صورتهای مالی برای هر سه حالت برآورد شده، از لحاظ آماری تفاوت معنیداری با یکدیگر ندارند. همچنین یافتههای حاصل از آزمون فرضیه دوم نشان میدهد که اطلاعات صورتهای مالی به استثنای فاکتور رشد محاسبه شده بر مبنای بازده حقوق صاحبان سهام، ارتباط معنیداری با الگوی ارزشگذاری سهام مبتنی بر اطلاعات بازار دارند.