نام پژوهشگر: عدنان فتوحی
عدنان فتوحی مجید سرمدی
در دنیای امروز همه علوم راه کل نگری در پیش گرفته و در جهت پیوستگی هر چه بیشتر می کوشند. ادبیات به عنوان ابزار بروز و بیان احوالات و اندیشه های بشر باید دارای نظام و ساختاری باشد تا درک منظور گویندگان و نویسندگان و سرایندگان را آسان تر سازد. ساختارشناسی به عنوان یک روش علمی می تواند با برقراری پیوندهایی میان ادبیات و سایر علوم انسانی و در نتیجه علمی تر شدن آن، سودمند باشد. این پژوهش به عنوان یک نمونه اولیه از کاربرد عملی دانش ساختارشناسی در یک متن ادبی فارسی، دیوان مسعود سعد سلمان را مورد بررسی ساختارگرایانه قرار داده است. در دوره ای که مسعود می زید شعر فارسی در حال تغییر سبک است و او نیز با زندانی شدن، دچار تغییر سبک زندگی می گردد. نتیجه اینکه در اثر بروز احوالات و احساسات گوناگون، مضامین متعددی در اشعار او دیده می شوند. روش من برای ورود به نقد ساختارگرا در قصاید مسعود اثبات وجود این دگرگونی احوالات است. این موضوع ناشی از فراز و فرود بسیار در زندگی شاعر می باشد. قصایدی که در این پژوهش مورد ارزیابی قرار گرفته اند، نخست در چند گروه تقسیم شده، سپس روش مناسب خواندن هر کدام ارایه گردیده است. پس از آن با در نظر گرفتن این نکته که اوضاع درونی و برونی( اجتماعی ) شاعر بر لحن گفتار و نوع « پیام » او تاثیر قابل توجهی می گذارد، به کمک دانش روانشناسی و آگاهی های تاریخی به تجزیه و تحلیل قصاید پرداخته شده است.