نام پژوهشگر: دیبا سیف
مجید نادر دیبا سیف
هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه پنج عامل شخصیت و خلاقیت درمیان دانش آموزان دبیرستان های استعدادهای درخشان بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان مدارس استعدادهای درخشان شهر شیراز در سال تحصیلی 88-87 و نمونه پژوهش که به روش خوشه ای تصادفی انتخاب گردیدند شامل 201 دانش آموز (104پسر و 97دختر) اول دبیرستان بودند. به منظور گردآوری اطلاعات از پرسشنامه پنج عامل شخصیتی گلدبرگ (1999) و پرسشنامه مدادی کاغذی چند جوابی سنجش خلاقیت عابدی (1372) استفاده شد. پایائی هر یک از این ابزارهای سنجش از طریق محاسبه ضریب آلفای کرونباخ و روائی آنها از طریق محاسبه ضریب همبستگی هر عامل با عوامل دیگر احراز گردید. نتایج حاکی از پایائی و روائی قابل قبول پرسشنامه ها بود. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که بین عوامل پنج گانه شخصیت (برون گرایی، توافق پذیری، وظیفه مداری، روان نژندی و گشودگی نسبت به تجربه) و ابعاد خلاقیت (سیالی، بسط، ابتکار و انعطاف پذیری) همبستگی معناداری وجود دارد. همچنین تحلیل های رگرسیونی چند متغیره برای پیش بینی خلاقیت و ابعاد آن توسط عوامل پنج گانه شخصیت و جنسیت نشان داد که توافق پذیری، وظیفه مداری، روان نژندی و گشودگی نسبت به تجربه، پیش بینی کننده بعد سیالی، گشودگی نسبت به تجربه پیش بینی کننده بعد بسط، برون گرایی و گشودگی نسبت به تجربه پیش بینی کننده بعد ابتکار، جنسیت، توافق پذیری و گشودگی نسبت به تجربه پیش بینی کننده بعد انعطاف پذیری و در نهایت برون گرایی و گشودگی نسبت به تجربه پیش بینی کننده خلاقیت کلی است.
ملیحه ریاحی دیبا سیف
هدف از این پژوهش، مطالعه رابطه هوش عاطفی و سلامت روانی در میان دانش آموزان مقطع دبیرستان مراکز پرورش استعدادهای درخشان بود. نمونه این پژوهش را 375 دانش آموز (254 دختر و 121 پسر) تشکیل دادند. دانش آموزان شرکت کننده در پژوهش به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای از بین دبیرستان های نواحی چهارگانه شیراز انتخاب گردید. جهت جمع آوری داده ها نیز از، پرسشنامه 30 ماده ای هوش عاطفی (پترایدز و فارنهام، 2002) و پرسشنامه 28 ماده ای سلامت عمومی (گلدبرگ و ویلیامز، 1979) استفاده شد. روایی ابزارها از طریق تحلیل مواد و پایایی آنها به روش همسانی درونی با محاسبه ضریب آلفای کرونباخ احراز گردید. نتایج حاصل نشان داد که هر دو ابزار مورد استفاده در این پژوهش از روایی و پایایی قابل قبول برخوردارند. نتایج ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که همبستگی منفی و معنادار بین ابعاد هوش عاطفی و هر یک از ابعاد سلامت روانی وجود دارد. به منظور بررسی دقیق تر روابط بین ابعاد هوش عاطفی و سلامت روانی از چهار تحلیل رگرسیون چندگانه استفاده به عمل آمده است. نتایج حاصل از این تحلیل ها نشان داد که، علائم جسمانی به وسیله متغیر خوشبینی و جنسیت، اضطراب به وسیله ی متغیر درک عواطف خود و دیگران، خوشبینی، جنسیت و سن، اختلال در کارکرد اجتماعی به وسیله ی متغیر کنترل عواطف، خوشبینی، جنسیت و سن، افسردگی به وسیله ی متغیر کنترل عواطف، خوشبینی، جنسیت و سن پیش بینی می گردند.
لیلا یوسفی محسن خادمی
هدف پژوهش سنجش نیازهای آموزشی دبیران شهرستان شیراز از دیدگاه دبیران و مدیران است. جامعه آماری تحقیق کلیه دبیران و مدیران نواحی چهارگانه شهرستان شیراز می باشد. نمونه آماری شامل 100 نفر دبیر،100 نفر مدیر، که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب شدند، مِی باشد. نتایج تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون مربع کای نشان داد که از دیدگاه دبیران و مدیران تفاوت معنا داری بین نسبت پاسخ ها وجود دارد. آزمونt مستقل به منظور مقایسه بین دیدگاه دبیران و مدیران درباره نیازهای آموزشی استفاده شد، نتایج بیانگر وجود تفاوت معنی دار بین دیدگاه دبیران و مدیران در سه مقوله مهارت های تدریس، روابط انسانی و مسائل روانشناسی می باشد. از تحلیل واریانس یکسویه، به منظور تعیین اینکه آیا متغیرهای سن، سابقه خدمت و مدرک تحصیلی بر میزان نیازهای آموزشی تأثیر دارد، استفاده شد. نتایج نشان داد بین متغیرهای سن، سابقه خدمت و مدرک تحصیلی با میزان نیازهای آموزشی دبیران تأثیر معنادارِی وجود ندارد. همچنین برای تعیین تأثیر متغیر جنسیت بر مقوله های نیازهای آموزشی چهارگانه از آزمون t مستقل استفاده شد، نتایج بیانگر عدم تأثیر این متغیر بوده است. به منظور مقایسه میانگین مقوله-های چهارگانه نیاز های آموزشی دبیران از دیدگاه دبیران و مدیران از آزمون اندازه گیری های مکرر وt گروه-های وابسته استفاده شدکه نتایج نشان داد، دبیران و مدیران اولین اولویت را برای مهارت های تدریس و چهارمین اولویت را برای روابط انسانی قائل شدند.
صغرا جمالی هکوانی دیبا سیف
هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه تجارب تعاملی و رشد روانی-اجتماعی دانشجویان استعداد درخشان بود. جامعه ی آماری شامل تمام دانشجویان مقطع کارشناسی که در فهرست دانشجویان استعداد درخشان قرار داشتند و نمونه پژوهش شامل 210 دانشجوی دوره ی کارشناسی (124دختر، 86پسر) که در سال تحصیلی 90-89 در دفتر هدایت استعدادهای درخشان دانشگاه شیراز عضویت داشتند، بودند. به منظور گردآوری اطلاعات از پرسشنامه ی رشد روانی-اجتماعی دانشجویان هانگ (1999) که از دو بخش تکالیف رشد روانی-اجتماعی دانشجو و بخش تجربیات دانشجو تشکیل شده است، استفاده شد. پایایی هر یک از این بخش ها از طریق محاسبه ی ضریب آلفای کرونباخ و روایی آن ها از طریق محاسبه ی ضریب همبستگی هر عامل با عوامل دیگر احراز گردید. نتایج، حاکی از پایایی و روایی قابل قبول پرسشنامه بود. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که بین ابعاد تجارب تعاملی (درگیری تحصیلی، تعامل استاد-دانشجو و تعامل با همسالان) و ابعاد رشد روانی-اجتماعی (رشد شایستگی، مدیریت عواطف، رشد خودگردانی، رشد روابط بین فردی، هویت سازی و رشد هدف) همبستگی معنادار وجود دارد. تحلیل های رگرسیونی چندگانه نشان داد که درگیری تحصیلی به طور مثبت همه ی ابعاد رشد روانی-اجتماعی دانشجویان استعداد درخشان را پیش بینی می کند. تعامل با همسالان نیز پیش بینی کننده ی مثبت چهار بعد از ابعاد رشد روانی-اجتماعی این دانشجویان بود. برخلاف آن، تعامل استاد و دانشجو رابطه ی منفی با چهار بعد از ابعاد رشد روانی- اجتماعی دانشجویان داشت. یافته های این پژوهش نشانگر الگویی ناهمسان از تفاوت های جنسیتی در رشد روانی-اجتماعی دانشجویان استعداد درخشان بود. همچنین این تحقیق نشان داد که فزونی سنوات تحصیل در دانشگاه با رشد روانی-اجتماعی دانشجویان استعداد درخشان، همراه است.
فاطمه ترابی دیبا سیف
هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه سبک های تفکر و خلاقیت در میان دانشجویان استعداد درخشان و دانشجویان ممتاز دانشگاه بود. بدین منظور گروهی متشکل از 154 دانشجوی استعداد درخشان و دانشجوی ممتاز (98 دختر و 56 پسر) دانشگاه شیراز در این پژوهش شرکت داده شدند. به منظور گردآوری اطلاعات از دو پرسشنامه مداد کاغذی چند گزینه ای عابدی(1372) و نسخه کوتاه شده پرسشنامه سبک های تفکر استرنبرگ و واگنر(1992) که توسط البرزی و استوار(2007) تنظیم شده است، استفاده گردید. پایائی هر یک از ابزارهای سنجش از طریق محاسبه ضریب آلفای کرونباخ و روائی آنها از طریق محاسبه ضریب همبستگی درونی بین زیر مقیاس های هر یک از ابزارهای سنجش احراز گردید. نتایج حاکی از پایائی و روائی قابل قبول ابزارها بود. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که بین انواع سبک تفکر و ابعاد خلاقیت همبستگی معنادار وجود دارد. هم چنین تحلیل های رگرسیونی چندگانه برای پیش بینی خلاقیت و ابعاد آن توسط انواع سبک تفکر با کنترل عامل جنسیت نشان داد که از میان سه نوع سبک تفکر، سبک تفکر نوع اول که خود دربرگیرنده زیر سبک های قانون گذاری، قضاوتی، کلی، مرتبه محوری و آزادمنشانه است، پیش بینی کننده هر چهار بعد خلاقیت مشتمل بر سیالی، بسط، ابتکار؛ و انعطاف پذیری است. این سبک، نمره کل خلاقیت دانشجویان استعداد درخشان و دانشجویان ممتاز رانیز پیش بینی نمود.
یعقوب قرقانی دیبا سیف
چکیده رابطه ابعاد فراشناخت و اضطراب ریاضی در میان دانش آموزان تیزهوش دبیرستانی به کوشش: یعقوب قرقانی هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه ابعاد فراشناخت و اضطراب ریاضی در میان دانش آموزان تیزهوش دبیرستانی بود. بدین منظور 183 دانش آموز کلاس اول دبیرستان(96پسر، 87دختر) از میان دانش-آموزان مدارس عادی با آزمون هوشی اوتیس(دانش آموزان با عملکرد دو انحراف استاندارد بالاتر از میانگین گروه هنجاریابی، هوشبهر 120 و بالاتر) به عنوان تیزهوش انتخاب شدند و به عنوان آزمودنی در این پژوهش شرکت نمودند. نمونه گیری به روش هدفمند صورت گرفت. ابزارهای پژوهش شامل آزمون هوشی اوتیس(1920)، مقیاس اضطراب ریاضی(کازلسکیس،1998) و پرسشنامه باورهای فراشناختی(کارترایت-هاتون و ولز،2004) بود. روایی مقیاس اضطراب ریاضی و پرسشنامه باورهای فراشناختی از طریق تحلیل عاملی و پایایی این دو ابزار از طریق محاسبه آلفای کرونباخ به دست آمد. نتایج حاکی از روایی و پایایی قابل قبول این ابزارها بود. به منظور تجزیه و تحلیل داه ها از روش های آماری همبستگی گشتاوری پیرسون و رگرسیون چندگانه استفاده شد. نتایج نشان داد که بین ابعاد فراشناخت(باورهای مثبت درباره نگرانی، باورهای منفی درباره کنترل ناپذیری افکار و خطر، اطمینان شناختی، باورهای منفی درباره نیاز به کنترل، و خودآگاهی شناختی) و اضطراب ریاضی(احساس منفی به ریاضی، اضطراب امتحان ریاضی، نگرانی درباره عملکرد ریاضی، و اضطراب درس ریاضی) همبستگی معنادار وجود دارد. قوی ترین پیش بینی کننده ابعاد اضطراب ریاضی در میان دانش آموزان تیزهوش بعد باورهای منفی درباره کنترل ناپذیری افکار و خطر بود. کلید واژه: فراشناخت، اضطراب ریاضی، تیزهوش
ساناز زارعیان دیبا سیف
هدف از پژوهش حاضر پیش بینی تفکر انتقادی بر اساس باورهای انگیزشی و خودراهبری در میان دانشجویان استعداد درخشان و ممتاز دانشگاه علوم پزشکی بود. بدین منظور گروهی متشکل از 222 دانشجوی استعداد درخشان و ممتاز (139 دختر و 83 پسر) دانشگاه علوم پزشکی شیراز در این پژوهش شرکت داده شدند. به منظور گردآوری اطلاعات از سه ابزارِ آزمون مهارت های تفکر انتقادی کالیفرنیا فرم ب فاشیون (1990)، پرسشنامه راهبردهای انگیزشی برای یادگیری پینتریچ، اسمیت، گارسیا و مکیچی (1993) که توسط لطیفیان و سیف (1380) تنظیم شده است، و پرسشنامه تجدیدنظر شده خودراهبری هوگتون (2000) استفاده گردید. پایائی آزمون مهارت های تفکر انتقادی کالیفرنیا فرم ب از طریق محاسبه ضریب کودرریچاردسون و دو ابزار دیگر، از طریق محاسبه ضریب آلفای کرونباخ و روائی آن ها از طریق محاسبه ضریب همبستگی درونی بین ابعاد هر یک از ابزار سنجش احراز گردید. نتایج حاکی از پایائی و روائی قابل قبول ابزارها بود. نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که بین باورهای انگیزشی و خودراهبری با تفکر انتقادی همبستگی معنادار وجود دارد. هم چنین تحلیل های رگرسیون سلسله مراتبی برای پیش بینی تفکر انتقادی و ابعاد آن توسط باورهای انگیزشی و خودراهبری نشان داد که مولفه ی خودکفایتی باورهای انگیزشی پیش بینی کننده ی ابعاد استنباط های منطقی، استدلال قیاسی، استدلال استقرائی و کل تفکر انتقادی بود. در حالی که اضطراب امتحان از باورهای انگیزشی تنها پیش بینی کننده ی کل تفکر انتقادی بود. بعد پاداش طبیعی خودراهبری نیز استنباط های منطقی را پیش بینی کرد.
شیدا مندمی دیبا سیف
شیدا مندمی هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه ابعاد عزت نفس، آرزوها و انتظارات دانش آموزان معلول جسمی بود. نمونه پژوهش مشتمل بر 71 نفر از دانش آموزان معلول جسمی (41 پسر و 30 دختر) شهر شیراز بود. به منظور گردآوری اطلاعات از سه ابزار؛ فرم کوتاه مقیاس عزت نفس هر (کلی، دنی و یونگ، 1997)؛ زیرمقیاس عزت نفس ارتباط با همسالان از پرسشنامه دوبوا، فلنر، براند، فیلیپس و لیز (1996) و مقیاس آرزوها و انتظارات (لوبر، استوت همر- لوبر، وان کامِن و فارینگتون، 1991) استفاده گردید. پایایی ابزارها از طریق ضریب آلفای کرونباخ و روائی از طریق همبستگی هر گویه با نمره کل زیرمقیاس مربوطه و همچنین همبستگی بین زیرمقیاس ها بدست آمد. نتایج حاکی از پایایی و روایی قابل قبول ابزارها بود. نتایج حاصل از این پژوهش نشـان داد که بین ابعاد عزت نفس (عزت نفس در خانه، عزت نفس با همسالان، عزت نفس در مدرسه) و آرزوها و انتظارات (اهمیت کنونی اهداف، انتظارات آینده ی نزدیک، انتظارات آینده ی دور) دانش آموزان معلول جسمی همبستگی معنادار وجود دارد. به این صورت که بین عزت نفس و آرزوها و انتظارات رابطه مثبت معنادار وجود داشت و عزت نفس در مدرسه نسبت به عزت نفس در خانه و با همسالان همبستگی کمتری با آرزوها و انتظارات داشت. همچنین اهمیت کنونی اهداف (آرزوها) نسبت به انتظارات آینده ی نزدیک و دور همبستگی کمتری با ابعا عزت نفس داشت. بین سن آزمودنی ها و اهمیت کنونی اهداف (آرزوها) همبستگی مثبت و معنادار و بین سن آزمودنی ها و آرزوهای شغلی همبستگی منفی و معنادار مشاهده شد. تحصیلات پدر همبستگی معناداری با عزت نفس و آرزوها و انتظارات آزمودنی ها نداشت. طبقه شغلی پدر و عزت نفس با همسالان کودکان همبستگی معنادار داشت. نتایج پژوهش مورد بحث و نتیجه گیری قرار گرفت. محدودیت ها و پیشنهادهای پژوهشی و کاربردی ارائه گردید.
راضیه روشن لعیا بشاش
هدف از پژوهش حاضر بررسی پیش بینی کنندگی پرخاشگری آشکار و رابطه ای توسط مراحل پردازش اطلاعات اجتماعی و ابعاد آگاهی از هیجانات در دانش آموزان مدارس عادی ابتدایی بود. بدین منظور از نواحی چهارگانه آموزش و پرورش شیراز چهار مدرسه دخترانه و پسرانه انتخاب شد. تعداد دانش آموزان دختر 120 و پسر 105 نفر بود. به منظور گردآوری اطلاعات از سه پرسشنامه پرخاشگری آشکار و پرخاشگری رابطه ای شهیم (1385)، پرسشنامه داستان های اجتماعی برایان و تورکاسپا (1994) و پرسشنامه آگاهی از هیجانات و ابعاد آن ریف (2008) استفاده گردید. پایائی پرسشنامه های پرخاشگری آشکار و پرخاشگری رابطه ایی و آگاهی از هیجانات و ابعاد آن از طریق محاسبه ضریب آلفای کرونباخ و روائی آنها از طریق محاسبه ضریب همبستگی درونی هریک از زیر مقیاس ها با نمره کل احراز گردید. برای پایائی پرسشنامه داستان های اجتماعی از روش بازآزمایی آزمون استفاده شد. نتایج حاکی از پایائی و روائی قابل قبول ابزارها بود. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که بین انواع پرخاشگری و مرحله روشنگری پردازش اطلاعات اجتماعی و ابعاد تفکیک هیجانات، توجه به هیجانات دیگران، مخفی نکردن هیجانات و تجزیه و تحلیل هیجانات همبستگی معنادار وجود دارد. تحلیل های رگرسیونی چندگانه برای پیش بینی انواع پرخاشگری توسط مراحل پردازش اطلاعات اجتماعی با کنترل عامل جنسیت نشان داد که تنها مرحله سوم (روشنگری اهداف)، پیش بینی کننده هر دو نوع پرخاشگری است. در پرخاشگری آشکار متغیر جنسیت نیز پیش بینی کننده بود. همچنین تحلیل های رگرسیونی چندگانه برای پیش بینی انواع پرخاشگری توسط ابعاد آگاهی از هیجانات با کنترل عامل جنسیت نشان داد که دو بعد تفکیک هیجانات و تجزیه و تحلیل هیجانات پیش بینی کننده پرخاشگری آشکار و ابعاد توجه به هیجانات دیگران و تجزیه و تحلیل هیجانات پیش بینی کننده نوع رابطه ای پرخاشگری است. در پایان نتایج مورد بحث و بررسی قرار گرفت و پیشنهادات کاربردی پژوهش ارائه گردید.
محمود خانی موصلو لعیا بشاش
هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه بین مهارت حل مسأله اجتماعی و رضایت از زندگی در میان دانش آموزان با و بدون اختلالات بینایی بود. نمونه پژوهش مشتمل بر 120 دانش آموز مقطع راهنمایی و دبیرستان که 60 دانش آموز با اختلال بینایی و 60 دانش آموز بدون اختلال بینایی (56 پسر و 64 دختر) شهر شیراز بود. به منظور گردآوری اطلاعات از دو ابزار، فرم کوتاه مقیاس تجدید نظر شده یحل مسأله اجتماعی (دورزیلا، نزو، میدو- الیورز، 2000) و مقیاس چند گانه رضایت از زندگی (هیوبنر، 2001)، استفاده گردید.پایایی ابزار ها از طریق آلفای کرانباخ و روایی برای فرم کوتاه مقیاس تجدید نظر شده ی حل مسأله اجتماعی از طریق همبستگی هر گویه با ابعاد مربوطه و همبستگی هر یک از ابعاد با نوع حل مسأله اجتماعی، و برای مقیاس چندگانه رضایت از زندگی از طریق همبستگی مولفه های پرسشنامه با یکدیگر و نمره کل بدست آمد. نتایج حاکی از پایایی و روایی ابزارها قابل قبول بود. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که بین مهارت حل مسأله اجتماعی سازنده و کل رضایت از زندگی و همچنین ابعاد آن (خانواده، دوستان، مدرسه، محل زندگی و خود) رابطه مثبت و معنادار و بین مهارت حل مسأله اجتماعی غیر سازنده و کل رضایت از زندگی و ابعاد آن رابطه منفی و معناداری وجود دارد. همچنین نتایج نشان داد که در تمام مولفه های رضایت از زندگی، مهارت حل مسأله اجتماعی سازنده پیش بینی کننده می باشد و مهارت حل مسأله اجتماعی غیرسازنده فقط در بعد دوستان و محیط زندگی پیش بینی کننده بود. متغیر گروه (دانش آموزان دارای اختلال بینایی و بدون اختلال بینایی) در هیچ یک از ابعاد رضایت از زندگی پیش بینی کننده نبود، و جنسیت در بعد رضایت از دوستان و رضایت از خود پیش بینی کننده بود که میانگین دختران بیشتر از پسران بود. نتایج پژوهش مورد بحث و نتیجه گیری قرار گرفت و محدودیت ها و پیشنهادهای پژوهشی و کاربردی ارائه گردید.
خدیجه اقازاده قطب آبادی دیبا سیف
چکیده رابطه ابعاد مدیریت غم با ابعاد اضطراب در دانش آموزان مدارس راهنمایی به کوشش خدیجه آقازاده قطب آبادی هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه ابعاد مدیریت غم با ابعاد اضطراب در دانش آموزان مدارس راهنمایی بود. بدین منظور گروهی متشکل از 728 دانش آموز (376دختر و 352پسر) مقطع سوم راهنمایی در این پژوهش شرکت نمودند. به منظور گردآوری اطلاعات از پرسشنامه ی مدیریت غم کودکان و برای سنجش اضطراب از مقیاس حالت- صفت اضطراب کودکان، استفاده شد. پایائی هر یک از ابزارهای سنجش از طریق محاسبه ضریب آلفای کرونباخ و روایی آن ها از طریق بررسی ضریب همبستگی بین هر گویه با نمره مربوط به مولفه آن احراز گردید. نتایج نشان داد که بین هر گویه با نمره مربوط به مولفه آن همبستگی معنادار وجود دارد. در مجموع، پایائی و روائی این ابزارها قابل قبول بود. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که بین مدیریت غم و اضطراب رابطه همبستگی معنادار وجود دارد. چنان که بعد بازداری و بعد بیان تنظیم نشده همبستگی مثبت و معناداری هر دو بعد حالت و صفت اضطراب است، و بعد خودتنظیمی سازگار همبستگی منفی و معناداری با هر دو بعد حالت و صفت اضطراب است. تحلیل های رگرسیونی چندگانه برای پیش بینی حالت و صفت اضطراب توسط ابعاد مدیریت غم با کنترل عامل جنسیت نشان داد که از میان سه بعد مدیریت غم بعد بازداری و بیان تنظیم نشده، پیش بینی کننده هر دو بعد حالت و صفت اضطراب است.
فهیمه ضامن قشقایی شهلا البرزی
چکیده پیش بینی تردید در تصمیم گیری حرفه ای بر اساس خودپنداره شغلی و برخی متغیرهای جمعیت شناختی در بین دانش آموزان مدارس تیزهوشان به کوشش فهیمه ضامن قشقایی هدف از پژوهش حاضر پیش بینی تردید در تصمیم گیری حرفه ای بر اساس خودپنداره شغلی و برخی متغیر های جمعیت شناختی( جنسیت و پاپه کلاسی) بود. بدین منظور270 نفر از دانش آموزان مدارس تیزهوشان که در شهر شیراز مشغول به تحصیل بودند انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفتند. به منظور گردآوری اطلاعات از دو پرسشنامه خودپنداره شغلی بارت و تینسلی (1977) و پرسشنامه تصمیم گیری حرفه ای(اوسیپاو، کارنی، واینر، ینیکر و کاسچیر (1976) استفاده گردید. پایایی هر دو پرسشنامه از طریق آلفای کرونباخ و روایی آنها از طریق همبستگی هر گویه با نمره کل احراز گردید نتایج حاکی از پایایی و روایی قابل قبول ابزارها بود. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آماری همبستگی پیرسون و رگرسیون چند گانه و برای تحلیل های جانبی ازتحلیل واریانس دو طرفه استفاده شد. نتایج حاصل از این پژوهش نشـان داد که بین خودپنداره شغلی و تردید در تصمیم گیری حرفه ای رابطه منفی و معناداری وجود دارد. همچنین تحلیل های رگرسیونی چندگـانه برای پیش بینی تردید در تصمیم گیری حرفه ای نشان داد که خودپنداره شغلی نسبت به سایر متغیر ها(جنسیت و پایه کلاسی) پیش بینی کننده قوی تری برای تردید در تصمیم گیری حرفه ای است. در تصمیم گیری حرفه ای دختران نسبت به پسران میانگین نمرات پایین تری داشتند و کمتر دچار تردید بودند که این تفاوت در پایه کلاسی هم دیده شد و دانش آموزان پایه تحصیلی بالاتر نسبت به دانش آموزان مقاطع پایین تر کمتر دچار تردید بودند و خودپنداره بالاتری هم داشتند. در تحلیل های جانبی نتایج نشان داد که بین دختران و پسران در میزان خودپنداره شغلی تفاوت معنی داری وجود ندارد و سطح تحصیلات پدران بر روی خودپنداره شغلی فرزندانشان تأثیردارد اما سطح تحصیلات مادران این تأثیر را ندارد. در آخر نتایج پژوهش مورد بحث و نتیجه گیری قرار گرفت و محدودیت ها و پیشنهادات پژوهشی و کاربردی ارائه گردید. واژگان کلیدی: خودپنداره شغلی، تردید در تصمیم گیری حرفه ای، دانش آموزان تیزهوش
ندا گرامی زاده دیبا سیف
هدف از پژوهش حاضر پیش بینی ابعاد بهزیستی روان شناختی بر اساس ابعاد خودپنداره در میان دانشجویان استعداد درخشان دانشگاه علوم پزشکی بود. بدین منظور گروهی متشکل از 147 دانشجوی استعداد درخشان (104 دختر و 43 پسر) دانشگاه علوم پزشکی شیراز در این پژوهش شرکت داده شدند. به منظور گردآوری اطلاعات از دو ابزار مقیاس سنجش بهزیستی روان شناختی ریف (1995) و مقیاس خودپنداره ی منداگلیوپریت (1995) استفاده گردید. پایایی این ابزارها از طریق محاسبه ی ضریب آلفای کرونباخ و روائی آن ها از طریق محاسبه ی ضریب همبستگی هر گویه با نمره زیرمقیاس مربوطه و نمره ی کل پرسشنامه به دست آمد. نتایج حاکی از پایایی و روایی قابل قبول ابزارها بود. نتایج حاصل از این پژوهش نشـان داد که همبستگی معناداری بین ابعاد خودپنداره با ابعاد بهزیستی روان شناختی عبارت از تسلط، روابط مثبت، استقلال و احساس تنهایی وجود دارد. هم چنین تحلیل های رگرسیون چندگانه برای پیش بینی بهزیستی روان شناختی و ابعاد آن توسط ابعاد خودپنداره نشان داد که مولفه ی خودپنداره پیش بینی کننده ی ابعاد تسلط، روابط مثبت و کل بهزیستی روان شناختی بود. این نتایج با توجه به مبانی نظری تحقیق مورد بحث قرار گرفت و از کاربردهای آن در آموزش و پرورش فراگیرندگان تیزهوش بخصوص در علوم پزشکی سخن به میان آمد.
مریم مرتضوی دیبا سیف
هدف از پژوهش حاضر مقایسه کیفیت دوستی در کودکان با و بدون اختلال نقص توجه - بیش فعالی بود. نمونه پژوهش مشتمل بر 100 نفر از دانش آموزان پایه چهارم و پنجم مقطع ابتدایی (50 نفر پسر و دختر با اختلال و 50 نفر پسر و دختر بدون اختلال) شهر مشهد بود. به منظور گردآوری اطلاعات از دو ابزار؛ پرسشنامه نشانه شناسی اختلال نقص توجه - بیش فعالی سوانسون (به نقل از مهر انگیز،1385)؛ پرسشنامه تجدید نظر شده کیفیت دوستی پارکر و آشر (به نقل از صلاح، 1387) استفاده گردید. پایایی ابزارها از طریق محاسبه ضریب آلفای کرونباخ و روائی پرسشنامه نشانه شناسی اختلال نقص توجه - بیش فعالی از طریق همبستگی هر گویه با نمره کل و روائی پرسشنامه تجدید نظر شده کیفیت دوستی از طریق ضریب همبستگی هر گویه با مولفه ی مربوطه به دست آمد. نتایج، حاکی از پایایی و روایی قابل قبول ابزارها بود. نتایج حاصل از این پژوهش نشـان داد که در دو گروه کودکان با و بدون اختلال نقص توجه - بیش فعالی بین ابعاد کیفیت دوستی (مصاحبت و سرگرمی، تصدیق و دلسوزی، کمک و راهنمایی، مبادله صمیمانه، حل اختلاف، ناسازگاری و خیانت) تفاوت معنادار وجود دارد. به این صورت که در کودکانی که دارای اختلال نقص توجه - بیش فعالی هستند، ابعاد مثبت کیفیت دوستی در پایین ترین سطح نسبت به گروه عادی است و در بعد منفی کیفیت دوستی (ناسازگاری و خیانت) کودکان دارای اختلال نقص توجه - بیش فعالی بالاترین سطح را به خود اختصاص داده اند. این نتایج پژوهش مورد بحث و نتیجه گیری قرار گرفت و پیشنهادهای پژوهشی و کاربردی در راستای روابط احتماعی کودکان دچار نقص توجه - بیش فعالی ارائه گردید.
عاطفه حیدری دیبا سیف
هدف از پژوهش حاضر پیش بینی ادراک شایستگی بر مبنای ابعاد انسجام خانوادگی در میان دانش آموزان تیزهوش دبیرستانی بود. نمونه پژوهش شامل 191 نفر(89 پسر و 102 دختر) از دانش آموزان تیزهوش شهر شیراز بود. به منظور گردآوری اطلاعات از دو ابزارِ مقیاس انسجام خانوادگی (رضویه و سامانی، 1379) و مقیاس ادراک شایستگی(سیف، بشاش و لطیفیان،1383) استفاده گردید. نتایج حاکی از پایایی و روایی قابل قبول این ابزارها بود. نتایج حاصل از این پژوهش نشـان داد که بین ابعاد انسجام خانوادگی(ارتباط با پدر، ارتباط با مادر، وابستگی به والدین، روابط زناشویی و روابط عاطفی) و ابعاد ادراک شایستگی(شایستگی تحصیلی، شایستگی جسمی، شایستگی اجتماعی، اداره رفتار و خودارزشمندی کلی)دانش آموزان تیزهوش رابطه معنادار وجود دارد. تحلیل های رگرسیونی چندگـانه برای پیش بینی ابعاد ادراک شایستگی نشان داد که از میان ابعاد انسجام خانوادگی، بعد روابط عاطفی قوی ترین پیش بینی کننده برای همه ابعاد ادراک شایستگی است. چنان که، با افزایش رابطه عاطفی بین اعضای خانواده، ادراک شایستگی دانش آموزان تیزهوش فزونی می یابد. در حالی که، بعد وابستگی به والدین به طور منفی ابعاد ادراک شایستگی را پیش بینی می کند.
آسیه شامرادلو شهلا البرزی
هدف از پژوهش حاضر مقایسه خودتعیینی و ابعاد آن در دانش آموزان با و بدون ناتوانی ذهنی بود. نمونه پژوهش حاضر، مشتمل بر 120 دانش آموز دختر و پسر (60 دانش آموز با ناتوانی ذهنی و 60 دانش آموز بدون ناتوانی ذهنی) سنین 14 سال و بالاتر بودند که در مدارس ویژه دانش آموزان با ناتوانی ذهنی و هم چنین مدارس مربوط به دانش آموزان بدون ناتوانی ذهنی به تحصیل اشتغال داشتند. در این پژوهش خودتعیینی و ابعاد آن توسط مقیاس خودگزارشی خودتعیینی (گومز-ولا و همکاران،2012) مورد ارزیابی قرار گرفت. روایی مقیاس از طریق همبستگی هر گویه با بعد مربوطه و همچنین همبستگی درونی بین ابعاد و نمره کل خودتعیینی و پایایی از طریق ضریب آلفای کرونباخ به دست آمد. نتایج حاکی از روایی و پایایی مقیاس قابل قبول بود. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش آماری تحلیل واریانس دو طرفه و تحلیل واریانس طرح های تکراری استفاده شد. نتایج نشان داد که دانش آموزان با ناتوانی ذهنی نسبت به دانش آموزان بدون ناتوانی ذهنی در خودتعیینی و ابعاد آن نمره پایین تری بدست آوردند. در این پژوهش تفاوت معناداری بر اساس جنسیت در نمره کل خودتعیینی و ابعاد استقلال رفتاری و توانمندسازی روانشناختی مشاهده نشد و تنها در بعد تحقق خود بود که بین دختران و پسران تفاوت معنادار مشاهده شد. بدین صورت که میانگین نمرات پسران بیشتر از میانگین نمرات دختران بود. همچنین تفاوت معنی داری بین ابعاد خودتعیینی در دانش آموزان با و بدون ناتوانی ذهنی مشاهده شد. هر دو گروه بیشترین نمرات را در بعد توانمندسازی روانشناختی و کمترین نمرات را در بعد استقلال رفتاری بدست آوردند. همچنین با توجه به سطح تحصیلات والدین تفاوت معنی داری بین دو گروه دانش آموزان با و بدون ناتوانی ذهنی در نمره کل خودتعیینی و ابعاد آن مشاهده شد. در نمره کل خودتعیینی (تعامل گروه و تحصیلات مادر) در بعد توانمندسازی روانشناختی (تعامل گروه و تحصیلات پدر ، تعامل گروه و تحصیلات مادر) و در بعد تحقق خود (تعامل گروه و تحصیلات مادر) معنی دار بود. در نهایت، نتایج این پژوهش مورد بحث و نتیجه گیری قرار گرفت و محدودیت ها، و پیشنهادهای پژوهشی، و کاربردی ارائه گردید.
الهام رعیت پور جهرمی شهلا البرزی
هدف از پژوهش حاضر، بررسی رابطه ویژگی های شخصیتی با آسیب شناسی روانی در دانش آموزان ناتوان ذهنی بود. بدین منظور، 245 نفر از دانش آموزان ناتوان ذهنی که در مدارس ناتوان ذهنی شهر شیراز مشغول به تحصیل بودند انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفتند. به منظور گردآوری اطلاعات، از دو پرسشنامه ویژگی های شخصیتی (زیگلر، گاتس، هداپ و هنریک، 2002) و آسیب شناسی روانی (براون، امان و کمپ، 2002) استفاده گردید. پایایی هر دو پرسشنامه از طریق آلفای کرونباخ و روایی آنها از طریق همبستگی هر گویه با نمره کل احراز گردید، که نتایج حاکی از پایایی و روایی قابل قبول ابزارها بود. جهت تجزیه و تحلیل داده ها، از روش های آماری همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه به روش همزمان استفاده شد. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد ، جنسیت هیچ کدام از ابعاد آسیب شناسی روانی را پیش بینی نمی کند. بدین معنی که، بین جنسیت با هیچ کدام از ابعاد آسیب شناسی روانی، همبستگی معناداری وجود ندارد. همچنین بین انگیزه موثر نیز با ابعاد آسیب شناسی روانی، هیچ نوع همبستگی معناداری وجود ندارد. نتایج تحلیل رگرسیون ویژگی های شخصیتی بر روی آسیب شناسی روانی نشان داد، از میان ابعاد ویژگی های شخصیتی، بعد اطاعت و فرمانبرداری، تمام ابعاد آسیب شناسی روانی را به صورت منفی پیش بینی می کند. همچنین بعد هدایت شدگی بیرونی نیز، بعد رفتارهای تنبلی و کناره گیری را پیش بینی می کند. بعد امید به موفقیت هم تمام ابعاد آسیب شناسی روانی به جز رفتارهای بیش فعالی را بصورت منفی پیش بینی می کند. بعد تمایل به واکنش منفی نیز تمام ابعاد آسیب شناسی روانی، به جز رفتارهای بیش فعالی را پیش بینی می کند. بعد تمایل به واکنش مثبت نیز، تمام ابعاد آسیب شناسی روانی را پیش بینی می کند. نتایج بدست آمده حاکی از قدرت پیش بینی کنندگی ویژگی های شخصیتی بر آسیب شناسی روانی بود. در نهایت، نتایج این پژوهش مورد بحث و نتیجه گیری قرار گرفت و محدودیت ها، پیشنهادهای پژوهشی و کاربردی ارایه گردید.
مریم کشاورز بهرغانی لعیا بشاش
هدف از پژوهش حاضر، پیش بینی پردازش اطلاعات بر مبنای خودکفایتی در علوم تجربی در میان دانش آموزان تیزهوش دبیرستانی بود. روش پژوهش حاضر توصیفی- همبستگی بود. بدین منظور گروهی متشکل از 324 دانش آموز (172 پسر و 152 دختر) در این پژوهش شرکت داده شدند. برای شناسایی دانش آموزان تیزهوش آزمون هوشی اوتیس مورد استفاده قرار گرفت. به منظور سنجش خودکفایتی دانش آموزان از پرسشنامه ی خودکفایتی در علوم تجربی (سیف و مرزوقی، 1391) و برای سنجش پردازش اطلاعات، پرسشنامه ی تفاوت-های فردی در فرآیند یادگیری (اشمک، ریبیچ و رامایانا، 1977) استفاده شد. پایایی این دو پرسشنامه از طریق محاسبه ی ضریب آلفای کرونباخ حاصل شد. روایی پرسشنامه تفاوت های فردی در فرآیند یادگیری از طریق محاسبه ضریب همبستگی درونی بین هر یک از ابعاد پردازش اطلاعات با گویه های مربوط به آن بعد و روایی پرسشنامه خودکفایتی در علوم تجربی از طریق همبستگی درونی بین هر بعد و نمره ی کل به دست آمد. نتایج حاکی از پایایی و روایی قابل قبول این ابزارها بود. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که بین ابعاد خودکفایتی در علوم تجربی و پردازش اطلاعات دانش آموزان همبستگی معنادار وجود دارد. همچنین، تحلیل های رگرسیونی چندگانه برای پیش بینی پردازش اطلاعات توسط ابعاد خودکفایتی در علوم تجربی نشان داد که بعد خودکفایتی در حل مسأله، تحلیل-ترکیب پردازش اطلاعات را به طور مثبت پیش بینی می-کند. خودکفایتی در کاربرد، روش های مطالعه ی پردازش اطلاعات و پردازش تفصیلی را به طور مثبت پیش-بینی می کند و خودکفایتی در درس، نگهداری حقیقت را به طور مثبت پیش بینی می کند. بنابراین، هر چه دانش آموزان از خودکفایتی بالاتری در درس علوم تجربی، در حل مسأله و در کاربرد این درس در زندگی روزمره برخوردار باشند، توانایی پردازش اطلاعات شناختی در آنان افزایش یافته و اطلاعات در سطح عمیق تری پردازش می گردند.
سمیه شاکری خو دیبا سیف
هدف از پژوهش حاضر پیش بینی اضطراب امتحان بر مبنای جهت گیری های هدف در میان دانش آموزان تیزهوش دبیرستانی بود. بدین منظور 163 دانش آموز کلاس اول دبیرستان (83 پسر، 80 دختر) از میان دانش آموزان مدارس استعداد درخشان، عادی و نمونه دولتی با آزمون هوشی اوتیس (دانش آموز با عملکرد دو انحراف استاندارد بالاتر از میانگین گروه هنجاریابی، هوشبهر 120 و بالاتر) به عنوان تیزهوش انتخاب شدند و به عنوان آزمودنی در این پژوهش شرکت نمودند. نمونه گیری به روش هدفمند صورت گرفت. ابزارهای پژوهش عبارت است از: آزمون هوشی اوتیس (1920)، مقیاس اضطراب امتحان ساراسون (1984) و پرسشنامه ی جهت گیری هدف خرمایی (1385) که بر اساس فرم اصلی (12 گویه ای) پرسشنامه ی جهت گیری هدف (وندی ول، 1997 و مک گریگور، 2001) تهیه شده است. روایی مقیاس اضطراب امتحان و پرسشنامه ی جهت گیری هدف از طریق تحلیل عاملی و پایایی این دو ابزار از طریق محاسبه ی ضریب آلفای کرونباخ به دست آمد. نتایج حاکی از روایی و پایایی قابل قبول این دو مقیاس بود. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آماری همبستگی گشتاوری پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه استفاده شد. نتایج نشان داد که بین جهت-گیری های هدف (جهت گیری هدف تسلط، جهت گیری هدف عملکرد – گرایشی، جهت گیری هدف عملکرد – اجتنابی و بلاتکلیفی در جهت گیری هدف) و ابعاد اضطراب امتحان (نگرانی – تنش، تفکرات نامربوط و علائم جسمی) و اضطراب کل همبستگی رابطه وجود دارد. تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد که از میان جهت گیری های هدف، جهت گیری هدف عملکرد – اجتنابی و بلاتکلیفی در جهت گیری هدف به صورت مثبت بعد نگرانی – تنش و تفکرات نامربوط اضطراب امتحان و اضطراب کل را به صورت مثبت پیش بینی می کنند و جهت گیری هدف عملکرد – اجتنابی بعد علائم جسمی اضطراب امتحان و اضطراب کل را به صورت مثبت پیش بینی می کند.
هاجر فرهنگیان دیبا سیف
هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر موسیقی درمانی بر کاهش شدت لکنت زبان در میان کودکان دچار لکنت زبان بود. نمونه ی پژوهش مشتمل بر 40 کودک دچار لکنت زبان در سنین دبستان بود که به طور تصادفی از کلینیک های گفتار درمانی شهر شیراز انتخاب شدند .به منظور ارزیابی شدت اولیه ی لکنت زبان از ابزار ssi-3 (رایلی، 1994) که شدت لکنت زبان را درچند بعد بسامد، دیرش و رفتارهای همراه می سنجد استفاده شد. پایایی این ابزار از طریق به دست آوردن ضریب توافق بین آزمونگر ها حاصل شد که نشانگر ضریب توافق بالا هم در حالت درون آزمونگر و هم در حالت میان آزمونگر بود. روایی ابزار نیز از طریق محاسبه ی ضریب همبستگی درونی بین هر یک از ابعاد شدت لکنت زبان و نمره ی کل شدت لکنت زبان احراز شد و نتایج نشان داد که همبستگی درونی بین ابعاد و نمره ی کل معنادار بود. به منظور اجرای پژوهش، افراد نمونه به دو گروه کنترل و آزمایش تقسیم شدند که برای گروه آزمایش به مدت 8 جلسه ی یک ساعته، ترکیب تکنیک mit و روش بالینی اورف شورلوک به عنوان موسیقی درمانی اجرا شد. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که موسیقی درمانی تأثیر معناداری بر کاهش شدت لکنت زبان و هر یک از ابعاد آن دارد. محدودیت های تحقیق مورد بررسی قرار گرفت و پیشنهادات پژوهشی و کاربردی ارائه شد.
مرضیه درویشیان دیبا سیف
هدف از پژوهش حاضر پیش بینی بهزیستی روانشناختی بر مبنای ابعاد کمال گرایی در دانش آموزان تیزهوش بود. بدین منظور 180 دانش آموز سال اول دبیرستان (90 دختر و 90 پسر) از میان مدارس پرورش استعداد درخشان شهر شیراز به عنوان آزمودنی در این پژوهش شرکت کردند. ابزار های پژوهش شامل مقیاس کمال گرایی هیل و همکاران (2004) و مقیاس بهزیستی روانشناختی ریف (1998) بود. روایی مقیاس کمال گرایی از طریق محاسبه ی ضریب همبستگی هر یک از ابعاد با نمره ی کل و مقیاس بهزیستی روانشناختی از طریق تحلیل عاملی احراز شد. و نیز پایایی هر دو مقیاس از طریق ضریب آلفای کرونباخ بدست آمد . نتایج حاکی از روایی و پایایی قابل قبول این ابزار ها بود. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آماری همبستگی گشتاوری پیرسون و رگرسیون چندگانه استفاده شد. نتایج نشان داد که ابعاد مثبت کمال گرایی بهزیستی روانشناختی را به طور مثبت پیش بینی می کند و ابعاد منفی کمال گرایی نیز با ابعاد بهزیستی روانشناختی همبستگی منفی دارد. از میان ابعاد منفی کمال گرایی، نیاز به تاٌیید دیگران با روابط مثبت با دیگران رابطه ی مثبت داشت و تمرکز بر اشتباهات نیز با بعد استقلال رابطه مثبت نشان داد. قوی ترین عامل پیش بینی کننده ی بهزیستی روانشناختی هدفمندی و ضعیف ترین عامل نیز بعد نیاز به تاٌیید دیگران بود که بهزیستی روانشناختی را به طور منفی پیش بینی می کرد. نتیجه گیری: این یافته ها در پرتو نتایج حاصل از مطالعات پیشین مورد بحث قرار گرفت و پیشنهادات تحقیقاتی و کاربردی در این رابطه ارائه شد.
زینب فرشته حکمت عبدالرسول جوکار
پژوهش حاضر با هدف پیش بینی رفتار اطلاع جویی بر مبنای جهت گیری های هدف و ابعاد خلاقیت انجام شد. نمونه-ای مشتمل بر 221 نفر از دانشجویان کارشناسی ارشد دانشگاه شیراز (34 دخترو 87 پسر ) به شیوه ی نمونه گیری طبقه ای خوشه ای انتخاب شده بودند. یافته های حاصل از رگرسیون چندگانه ابعاد جهت گیری های هدف پیش بینی کننده ی مثبت برای بعد قضاوت ربط رفتار اطلاع جویی می باشد.ب) بعد جهت گیری پرهیز از شکست و بعد بسط خلاقیت پیش بینی کننده ی مثبت و بعد سیالی خلاقیت، پیش بینی کننده ی منفی برای بعد زمان به عنوان عامل انگیزاننده می باشد. ج)بعد جهت گیری معطوف به یادگیری و جهت گیری پرهیز از شکست پیش بینی کننده ی مثبت برای بعد تایید دانش پیشین رفتار اطلاع جویی می باشد. د) بعد جهت گیری معطوف به یادگیری و بعد ابتکار خلاقیت پیش بینی کننده ی مثبت برای بعد خلق اندیشه های نو رفتار اطلاع جویی می باشد.ه) بعد تلاش برای جست و جوی اطلاعات رفتار اطلاع جویی تنها از طریق بعد جهت گیری معطوف به یادگیری به صورت مثبت و معنادار قابل پیش بینی است.
زهرا مزارعی دیبا سیف
هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه¬ی هوش هیجانی و مشکلات بین¬فردی در دانش آموزان تیزهوش بود. بدین منظور از بین کلیه¬ی دانش آموزان مدارس پرورش استعداد¬های درخشان شهرستان شیراز 181 دانش آموز(90 دختر و 91 پسر) به روش نمونه گیری خوشه¬ای انتخاب شدند و توسط پرسش نامه هوش هیجانی بار-آن(1997) و پرسش نامه مشکلات بین¬فردی کیم، پیلکونز و بارکهام(1997) مورد ارزیابی قرار گرفتند. پاسخگویی به پرسش¬های پژوهش از طریق محاسبه ضرایب همبستگی گشتاوری پیرسون بین متغیر¬ها و تحلیل رگرسیون چند گانه به شیوه¬ی همزمان صورت گرفت. نتایج بیانگر آن بود که بین اکثر ابعاد هوش هیجانی و مشکلات بین فردی رابطه¬ی منفی وجود دارد. همچنین ابعاد مختلف هوش هیجانی برخی از جنبه-های مشکلات بین فردی را مورد پیش بینی قرار دادند. در مجموع، بر اساس یافته¬های پژوهش حاضر می¬توان نتیجه گرفت که فزونی هوش هیجانی با کاهش مشکلات بین فردی همراه است و روابط اجتماعی و بین فردی با برخورداری از هوش هیجانی بهبود می¬یابد.
کمال معاوی دیبا سیف
هدف از پژوهش حاضر پیش¬بینی انواع هوش گاردنر بر مبنای پنج عامل بزرگ شخصـیت در دانش¬آموزان دبیرستانی بود. بدین منظور گروهی متشکل از 870 دانش¬آموز دبیرستانی (441 دختر و 429 پسر) مدارس عادی شهر شیراز به عنوان نمونه در این پژوهش شرکت کردند. نتـایج حاصل از این پژوهش نشـان داد که میان پنج عامل بزرگ شخصیت (برون¬گرائی، توافق¬پذیری، وظیفه¬مداری، روان¬نژندی و گشودگی به تجربه) و انواع هوش گاردنر(هوش کلامی، هوش منطقی- ریاضی، هوش موسیقیایی، هوش تصویری- فضایی، هوش اندامی- جنبشی، هوش میان¬فردی، هوش درون¬فردی و هوش طبیعت¬گرا است)، همبستگی معناداری وجود دارد. در پژوهش حاضر نتایج تحلیل¬های رگرسیونی چندگانه برای پیش¬بینی انواع هوش با کنترل عامل جنسیت نشان داد که از میان پنج عامل بزرگ شخصیت عامل برون¬گرائی قوی¬ترین پیش¬بینی¬کنند? انواع هوش مذکور به استثناء هوش درون¬فردی بود. همچنین در مورد نقش تفاوت¬های جنسیتی، تفاوت معناداری در خصوص هوش کلامی و منطقی- ریاضی یافت نشد. یکی از ابعاد مهم و اساسی در روند توسعه آموزش فراگیر، شناخت قابلیت¬ها، استعداد، توانائی و نقاط قوت و ضعف دانش¬آموزان به خصوص دانش¬آموزان با نیازهای ویژه می¬باشد. بنابراین نتایج پژوهش حاضر می¬تواند در ایجاد فرصت¬های آموزشی در آموزش فراگیر به کار گرفته شود.
حمیده دهقان دیبا سیف
هدف پژوهش حاضر، پیش بینی بهزیستی روانشناختی بر مبنای سبک زندگی اسلامی در معلمان دانش آموزان کم توان ذهنی بود. شرکت کنندگان در پژوهش مشتمل بر 117 معلم دانش آموزان کم توان ذهنی شاغل در مراکز آموزش استثنایی در مقاطع ابتدایی و متوسطه ی شهرستان شیراز بود که به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. به منظور گرد آوری اطلاعات از آزمون 135 گویه ای سبک زندگی اسلامی(کاویانی، 1388) و مقیاس 54 گویه ای ریف(ریف و کیز،1995) استفاده گردید. روایی این ابزارها با محاسبه ی همبستگی درونی بین مولفه ها و نمره ی کل آن محاسبه گردید. همچنین پایایی این ابزارها با محاسبه ی ضریب آلفای کرونباخ به دست آمد. نتایج حاکی از روایی و پایایی قابل قبول این ابزارها بود. تحلیل یافته های پژوهش از طریق محاسبه ی ضریب همبستگی گشتاوری پیرسون و رگرسیون چندگانه به روش همزمان انجام گردید. نتایج نشان داد که بین مولفه های سبک زندگی اسلامی(اجتماعی، عبادی، باورها، اخلاق، خانواده، سلامت، تفکر و علم و مالی) و مولفه های بهزیستی روانشناختی(استقلال، تسلط بر محیط، رشد شخصی، رابطه ی مثبت با دیگران، هدفمندی و پذیرش خود) رابطه مثبت برقرار است. نتایج حاصل از تحلیل های رگرسیونی چند گانه نشان داد که از میان مولفه های سبک زندگی اسلامی، مهم ترین مولفه های پیش بینی کننده ی بهزیستی روانشناختی، عبارت از باورها، خانواده، تفکر و علم و عبادی است. بدین معنا که با افزایش باورهای دینی، انسجام خانوادگی، اهمیت قائل شدن برای تفکر و علم آموزی و اهتمام به انجام مناسک دینی، بهزیستی روانشناختی از لحاظ پذیرش خود، رابطه ی مثبت با دیگران، استقلال، رشد شخصی و تسلط بر محیط افزایش می یابد. در زمینه ی کاربرد عملی پژوهش نیز باید اظهار داشت از آنجا که معلمان به عنوان پرورش دهندگان نسل های آتی یک کشور ایفای نقش می کنند و نقش مهمی در پیشرفت و تعالی یک کشور دارند، توجه به سلامت و بهزیستی روانشناختی آن ها بسیار حائز اهمیت است. بنابراین آشنا ساختن معلمان با بهزیستی روانشناختی، ابعاد و اهمیت آن و همچنین سبک زندگی اسلامی و نقشی که می تواند در بهبود بهزیستی روانشناختی افراد ایفا نماید، می تواند در بهبود عملکرد معلمان موثر باشد. در واقع از آنجا که وظیفه معلمان آماده سازی و تربیت نسل آینده جامعه است و همچنین از سویی دیگر به دلیل آن که معلمان به عنوان الگو برای دانش آموزان عمل می کنند، لازم است تا از بهزیستی روانشناختی بالایی برخوردار باشند و همچنین در زندگی خود از سبک زندگی صحیحی برخوردار باشند.