نام پژوهشگر: محمد خیر
رحمان اکبری آب الوان محمد خیر
هدف از پژوهش حاضر بررسی بررسی تأثیر آموزش فراشناخت وضعیتی بر یادگیری ریاضی دانش آموزان پایه ی سوم مقطع راهنمایی بود. برای انجام این پژوهش، 240 دانش آموز (120 پسر و 120 دختر) از بین دانش آموزان 8 مدرسه (چهار مدرسه پسرانه و چهار مدرسه دخترانه) در مقطع راهنمایی ناحیه دو شیراز انتخاب شدند. در این تحقیق که به صورت آزمایشی و بر اساس طرح چهار گروهی سولومون اجراشد، مدارس گروه های آزمایش و کنترل به صورت تصادفی انتخاب شدند. بدین منظور، ابتدا معلمانی که باید بر اساس الگوی فراشناخت وضعیتی مباحث ریاضی را به دانش آموزان درس می دادند، در یک دوره آموزشی، ضمن آشنایی با مفاهیم فراشناخت وضعیتی، چگونگی اجرای طرح را آموزش دیدند. به منظور کنترل تاثیر پیش آزمون بر آزمودنی ها، بر اساس طرح چهارگروهی سولومون، از طریق آزمون فراشناخت وضعیتی (smi) و آزمون معلم ساخته ریاضی، از گروه های مورد نظر پیش آزمون به عمل آمد. همچنین جهت کنترل متغیر های مداخله گر، با استفاده از آزمون هوش اوتیس (otis) هوش تمام گروه ها اندازه گیری شد. در مدت 45 روز، معلمان بر اساس بودجه بندی کتاب درسی ریاضی، مباحث تعیین شده را به دانش آموزان هر دو گروه آموزش دادند. با این تفاوت که در گروه آزمایش، روش تدریس مبتنی بر فراشناخت وضعیتی بود. بعد از اتمام دوره به منظور بررسی عملکرد دانش آموزان، از آزمون معلم ساخته ریاضی و آزمون فراشناخت وضعیتی استفاده شد. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داده است، دانش آموزانی که تحت آموزش فراشناخت وضعیتی قرار گرفته بودند، در پس آزمون ریاضی نمره بهتری دریافت کردند که بیانگر تأثیر آموزش فراشناخت وضعیتی بر یادگیری ریاضی می باشد.
ساره احمدی راضیه شیخ الاسلامی
پژوهش حاضر به منظور بررسی رابطه ی هوش عاطفی و راهبردهای یادگیری خودتنظیمی با پیشرفت تحصیلی و رضایت از تحصیل انجام گرفت. به این منظور 386 دانش-آموز از دبیرستان های شهر شیراز به شیوه نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب و به تکمیل مقیاس های هوش عاطفی (پترایدز و فارنهام، 2001)، راهبردهای یادگیری خودتنظیمی (پنتریچ و دی گروت، 1990) و رضایت از تحصیل (محقق ساخته) پرداختند. همچنین برای سنجش پیشرفت تحصیلی از معدل تراز شده دانش آموزان استفاده گردید. نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد که هوش عاطفی پیش بینی کننده مثبت و معنادار رضایت از تحصیل می باشد، در معادله رگرسیون رابطه معناداری بین هوش عاطفی و پیشرفت تحصیلی مشاهده نشد. در مورد سازه راهبردهای یادگیری خودتنظیمی، این سازه پیش بینی کننده مثبت و معنادار پیشرفت تحصیلی و رضایت از تحصیل بود. در بررسی ابعاد، از میان مولفه های هوش عاطفی مولفه درک عواطف و از میان مولفه های راهبردهای یادگیری خودتنظیمی، مولفه راهبردهای شناختی پیش بینی کننده پیشرفت تحصیلی بود. علاوه بر این، از میان مولفه های هوش عاطفی سه مولفه ی درک عواطف، کنترل عواطف و خوشبینی پیش بینی کننده رضایت از تحصیل دانش-آموزان و از میان مولفه های راهبردهای یادگیری خودتنظیمی، مولفه های راهبردهای شناختی و خودتنظیمی پیش بینی کننده رضایت از تحصیل بودند، و در این میان راهبردهای شناختی پیش بینی کننده قویتری بود. واژگان کلیدی: هوش عاطفی، راهبردهای یادگیری خودتنظیمی، رضایت از تحصیل، پیشرفت تحصیلی، دانش-آموزان.
قوام ملتفت محمد خیر
پژوهش حاضر در پی ارائه مدلی برای بهزیستی روانشناختی (هدفمندی، رشد شخصی، روابط مثبت با دیگران و استقلال) در دانش آموزان بود که در ان ادراک از والدین، معلمان و همسالان(ادراک استقلال، کنترل، ساختار و مشارکت از والدین و معلمان به همراه ادراک حمایت تحصیلی و حمایت اجتماعی از همسالان) به عنوان متغیر برون زاد و باورهای انگیزشی(بی انگیزشی، انگیزش بیرونی، تنظیم همانندشده و انگیزش درونی) به عنوان متغیر واسطه ای در نظر گرفته شده اند. نمونه پژوهش تعداد 875 نفر از دانش آموزان دبیرستان های شهر شیراز بودند که به شیوه تصادفی خوشه ای انتخاب شدند و مقیاس های بهزیستی روانشناختی، ادراک استقلال، کنترل، مشارکت و ساختار از والدین و معلمان، ادراک حمایت اجتماعی و تحصیلی از همسالان و مقیاس انگیزش را تکمیل نمودند. شاخص های روایی و پایایی این ابزارها مطلوب بود. برای تحلیل داده ها از روش های آماری تحلیل رگرسیون در قالب تحلیل مسیر استفاده شد. نتایج یافته ها نشان داد که ادراک استقلال و کنترل از والدین، ادراک حمایت اجتماعی از همسالان، انگیزش درونی و فقدان انگیزش می تواند هدفمندی به عنوان یکی از مولفه های بهزیستی را پیش بینی کند. همچنین ادراک کنترل از والدین، ادراک ساختار از والدین و معلمان، ادراک حمایت اجتماعی از همسالان، انگیزش درونی، تنظیم همانند شده و بی انگیزشی می تواند رشد شخصی را پیش بینی نماید. روابط مثبت با دیگران نیز بوسیله ادراکات از والدین، معلمان و همسالان مانند ادراک کنترل از والدین ، ادراک استقلال از معلم، ادراک حمایت اجتماعی از همسالان، ادراک استقلال و ساختار از والدین، بی انگیزشی پیش بینی می شود. در نهایت اینکه ادراک کنترل والدین، ادراک حمایت اجتماعی و ادراک مشارکت از والدین، بی انگیزشی و انگیزش بیرونی توانسته استقلال را پیش بینی کند. در ارتباط با نقش واسطه ای باورهای انگیزشی نتایج نشان داد که باورهای انگیزشی توانسته نقش واسطه ای در مدل بهزیستی ایفا کنند. بدین صورت که هم طیف درونی و هم طیف بیرونی انگیزش توانسته هدفمندی و رشد شخصی را به عنوان مولفه های بهزیستی واسطه گری کنند. در صورتی که فقط طیف کنترلی انگیزش یعنی بی انگیزشی و انگیزش بیرونی توانسته روابط مثبت با دیگران و استقلال را به عنوان مولفه های بهزیستی واسطه گری کنند. شاخص های برازش برای مدل ها حاکی از آن بود که مدل های مذکور از شاخص برازش مناسبی برخوردار می باشد. در مجموع نتایج نشان داد که انگیزش توانسته در مدل های بهزیستی نقش واسطه ای ایفا نماید. در پایان توجیهات هر کدام از مدل ها و تلویحات ضمنی این یافته ها برای تعلیم و تربیت ذکر شده است.
فاطمه سامانی مسعود حسین چاری
هدف از این مطالعه تبیین نقش واسطه گری تنظیم شناختی هیجان در رابطه ی میان والدگری و سازگاری تحصیلی در دانشجویان بود. بدین منظور یک گروه 400 نفری از دانشجویان دانشگاه شیراز (شامل 233 دختر و 167 پسر) به شیوه ی خوشه ای تصادفی انتخاب شد. برای گردآوری اطلاعات از سه مقیاس پرسشنامه ی تنظیم شناختی هیجان، پرسشنامه ی سبک والدگری آلاباما و پرسشنامه ی سازگاری تحصیلی دانشجویان استفاده شد. به منظور تحلیل اطلاعات گردآوری شده، از روش آماری رگرسیون چندگانه، با بکارگیری روش مراحل بارون و کنی (1986) استفاده شد. نتایج این تحلیل حاکی از تایید نقش واسطه گری تنظیم شناختی هیجان بود. نتایج این مطالعه نشان داد که والدگری کارآمد موجب افزایش استفاده از استراتژی های مثبت تنظیم شناختی هیجان جهت سازگاری تحصیلی در دانشجویان می شود. اما استراتژی های منفی تنظیم شناختی هیجان در میان سبک های والدگری و سازگاری تحصیلی نقش واسطه ای ایفا نمی کنند. در مقایسه ی متغیر های پژوهش بر حسب جنسیت با استفاده از روش تی تست مستقل، نتایج حاکی از آن بود که در متغیر تنظیم شناختی منفی هیجان میان دختران و پسران تفاوت معنی داری وجود دارد و دختران بیشتر از پسران از این دسته راهبردها استفاده می کنند. در مورد متغیر سازگاری تحصیلی نیز تفاوت معناداری میان دو جنس مشاهده نشد.
مهدی رحیمی بهرام جوکار
هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش متغیرهای انگیزش و عاطفه در فرایند تصمیم گیری با واسطه گری تمایلات فراشناختی مبتنی بر نظریه پردازش دوگانه کلازینسکی (2005) بود. در این نظریه، تصمیم گیری طی دو فرایند پردازش تجربه ای و تحلیلی رخ می دهد. در فرایند پردازش تجربه ای، فرد بصورت کلی، تداعی گرا و مبتنی بر تجارب و یافتارها اطلاعات موجود را پردازش می کند، امّا در پردازش تحلیلی، دست به تحلیل داده ها و پردازش عمیق اطلاعات می زند و تلاش می کند که از تصورات قالبی و یافتارها اجتناب کند. در مطالعه حاضر، ابعاد سبک های شناختی شامل نیاز به شناخت، نیاز به ساختار و نیاز به یقین، به عنوان شاخص انگیزش و هیجانات خشم، شادی و غم به عنوان شاخص عاطفه، از طریق واسطه گری تفکر فعال روشنفکرانه به عنوان شاخص تمایلات فراشناختی، به پیش بینی تصمیم گیری تحلیلی پرداختند. در ضمن مبتنی بر نظریه ارزیابی، ابعاد شش گانه ارزیابی شناختی شامل خوشایندی، تلاش، قطعیت، توجه، مسئولیت/کنترل فردی و کنترل موقعیتی، نیمرخ شناختی هیجانات سه گانه مذکور را ترسیم نمودند. جهت بررسی ابعاد ارزیابی شناختی هر هیجان، فرد باید در موقعیت ایجادکننده هیجان قرار می گرفت، لذا هر هیجان باید بصورت مجزا بررسی می گردید. به همین دلیل جهت دستیابی به اهداف پژوهش، سه مدل طراحی گردید که در هر کدام اثر یک هیجان (همراه با نیمرخ شناختی) و ابعاد سبک های شناختی بر تصمیم گیری با واسطه گری تفکر فعال روشنفکرانه مورد بررسی قرار گرفت. در نهایت جهت مقایسه اثر سه هیجان ذکر شده، در مدل چهارم، اثر هیجانات خشم،شادی و غم (به عنوان صفت و نه حالت و بدون بررسی ابعاد ارزیابی شناختی) بر تصمیم گیری تحلیلی با واسطه گری تفکر فعال روشنفکرانه بررسی گردید. 921 نفر از دانشجویان دختر (501 نفر) و پسر (420 نفر) مقطع کارشناسی دانشکده های مختلف دانشگاه شیراز،گروه نمونه پژوهش حاضر را تشکیل دادند که به روش خوشه ای چندمرحله ای انتخاب گردیدند. ابزارهای نیاز به شناخت کاچیوپو و همکاران (1996)، نیاز به ساختار و نیاز به یقین تامپسون و همکاران (1992)، ابزارهای خشم لرنر و کلتنر (2000)، شادی لیبومیرسکی و لپر (1999)، غم رادلف (1991)، ارزیابی شناختی اسمیت و الزورث (1985)، تفکر فعال روشنفکرانه استانوویچ و وست (2007) و تصمیم گیری کلازینسکی (2001) مورد استفاده قرار گرفتند و نتایج تحلیل عاملی و ضرایب آلفای کرونباخ نیز روایی و پایایی مطلوب آنها را تأیید نمودند. در ضمن جهت ایجاد هیجان نیز از روش لرنر و کلتنر (2001) استفاده شد. یافته ها در خصوص مدل اول، حاکی از آن بود که هیجان خشم بصورت مستقیم و غیرمستقیم (از طریق واسطه گری تفکر فعال روشنفکرانه) پیش بینی کننده منفی تصمیم گیری تحلیلی بود. مدل دوم نیز نقش پیش بینی کنندگی منفی (مستقیم و غیرمستقیم) هیجان شادی در مورد تصمیم گیری تحلیلی را تأیید نمود. در مدل سوم نتایج بیانگر آن بود که هیجان غم، تصمیم گیری تحلیلی را پیش بینی نمی کند. در هرسه مدل مذکور، نیاز به شناخت پیش بینی کننده مثبت و نیاز به ساختار پیش بینی کننده منفی تصمیم گیری تحلیلی بود. نیاز به یقین نیز تصمیم گیری را پیش بینی نمی کرد. در نهایت مدل چهارم نشان داد که اثر خشم بر تصمیم گیری قوی تر از شادی است و غم نقشی در تصمیم گیری تحلیلی ندارد. در ضمن، در خصوص اثر ارزیابی شناختی بر هیجانات، نتایج حاکی از آن بود که ابعاد قطعیت و مسئولیت/کنترل فردی پیش بینی کننده هیجان خشم، ابعاد قطعیت، خوشایندی و تلاش پیش بینی کننده هیجان شادی و ابعاد خوشایندی، قطعیت، مسئولیت/کنترل فردی و کنترل موقعیتی پیش بینی کننده هیجان غم بودند. نتایج مطالعه حاکی از آن بود که متغیرهای داغ انگیزش و عاطفه بر تصمیم گیری موثرند و تفکر فعال روشنفکرانه نیز اثر آنها را واسطه گری می کند. بدین معنا که هر هیجان یا سبکی از شناخت که تفکر روشنفکرانه تر را به دنبال داشته باشد، منجر به تصمیم تحلیلی تر و انطباقی تر می گردد. بعلاوه، هیجانات گوناگون دارای نیمرخ شناختی ویژه و اثرات منحصر به فردی بر پیامدهای شناختی می باشند. یافته های مطالعه حاضر در قالب چهار مدل یکپارچه (انگیزشی- هیجانی- شناختی) ارائه گردیده و مورد بحث قرار گرفته اند.
زهرا حاتمی زرگران محمد خیر
هدف از این پژوهش بررسی تاثیر شیوه های فرزند پروری ادراک شده بر عزت نفس با واسطه گری سبک اسناد در بین دانش آموزان مدارس راهنمایی بود.جامعه آماری این پژوهش 380نفر از دانش آموزان شهر شیراز در سال تحصیلی 90-1389 بودند که به شیوه ی نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. به منظور گردآوری اطلاعات از سه مقیاس پرسشنامه سبک اسنادی (asq)، پرسشنامه سبک فرزند پروری ادراک شده (psq) و پرسشنامه عزت نفس کوپر اسمیت استفاده گردید. با استفاده از روش آماری رگرسیون چند گانه تاثیر متغیرهای پیش بین ابعاد فرزند پروری بر سبک های اسناد و عزت نفس بررسی شد. همچنین برای بررسی مسیر پیشنهادی و متغیر واسطه ای سبک اسناد از رگرسیون چندگانه به صورت سلسله مراتبی همزمان مطابق با مراحل بارون و کنی استفاده شد. یافته های پژوهش نشان دادند که بعد گرمی و سردی پیش بینی کننده مثبت و معنادار عزت نفس و سبک اسناد است درحالیکه بعد کنترل و آزادی پیش بینی کننده منفی و معنادار عزت نفس و سبک اسناد می باشد. همچنین بعد گرمی و سردی و بعد کنترل و آزادی از طریق سبک اسناد پیش بینی کننده معنادار عزت نفس هستند.
سارا رضاییان مژگان امیریان زاده
هدف از پژوهش حاضر تبیین رابط? رهبری خدمتگزار و فرهنگ سازمانی با اعتماد سازمانی اعضاء هیأت علمی دانشگاه آزاد واحد مرودشت می باشد . این پژوهش به روش توصیفی از نوع همبستگی صورت گرفته است . جامعه آماری پژوهش را کلی? اعضاء هیأت علمی دانشگاه آزاد واحد مرودشت در سال تحصیلی 90-1389به تعداد 211 نفر تشکیل دادند . روش نمونه گیری ، نمونه گیری تصادفی ساده بود و حجم نمون? مورد پژوهش بر اساس جدول مورگان 136 نفر انتخاب شد . جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه های استاندارد رهبری خدمتگزار ، فرهنگ سازمانی و اعتماد سازمانی بهره گرفته شد و برای تجزیه و تحلیل داده ها از روشهای آماری میانگین و انحراف معیار ، ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه استفاده شد و نتایج حاکی از آنست که بین رهبری خدمتگزار ، فرهنگ سازمانی و اعتماد سازمانی رابط? مثبت و معناداری وجود دارد . بین تمامی ابعاد رهبری خدمتگزاربجز رشد دادن افراد و همچنین بین تمامی ابعاد فرهنگ سازمانی و اعتماد سازمانی رابط? مثبت و معناداری وجود دارد . رهبری خدمتگزار از طریق مولف? اجتماع سازی و فرهنگ سازمانی از طریق مولف? مأموریت میتوانند اعتماد سازمانی را پیش بینی کنند . کلید واژه ها : رهبری خدمتگزار ، فرهنگ سازمانی ، اعتماد سازمانی ،اعضاء هیأت علمی .
بیتا سیار مرضیه امینی
طرح پژوهش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی است ، که با هدف بررسی رابطه کمال گرایی، فراشناخت و سبک یادگیری در دانشجویان پسر و دختر استعداد درخشان پزشکی در دانشگاه علوم پزشکی شیراز انجام شد. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه دانشجویان پسر و دختر استعداد درخشان پزشکی در دانشگاه علوم پزشکی شیراز می باشد که از 667 نفر تشکیل شده است، و با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده، تعداد 165 نفر دانشجوی استعداد درخشان برای شرکت در پژوهش انتخاب شدند. پس از مطالعه و تهیه ابزارهای پژوهش ، پرسشنامه سبک های یادگیری کلب ، مقیاس کمال گرایی مثبت و منفی و پرسشنامه آگاهی فرا شناختی بر روی نمونه انتخاب شده اجرا شد. نتایج نشان داد که بین کمال گرایی مثبت با شیوه های تجربه عینی و آزمایشگری فعال رابطه مثبت و معناداروجود دارد ، اماکمال گرایی مثبت با دیگر شیوه های یادگیری رابطه معنادار نشان نداد. همچنین کمال گرایی منفی با شیوه های تجربه عینی و آزمایشگری فعال رابطه منفی و معنادار نشان داد ، اما با دیگر شیوه های یادگیری رابطه معنادار مشاهده نشد. همچنین ملاحظه شد که متغیر فراشناخت و مولفه های آن با همه شیوه های یادگیری رابطه مثبت و معنادار دارد. و کمال گرایی مثبت با فراشناخت و مولفه های آن رابطه مثبت و معنادار دارد . اما بین کمال گرایی منفی با فراشناخت و مولفه هایش رابطه ی معناداری مشاهده نشد. نتایج نشان داد که میانگین مولفه کمال گرایی منفی پسران بیش از دختران می باشد. ولی در مولفه کمال گرایی مثبت تفاوت معناداری بین میانگین دختران و پسران دانشجو مشاهده نشد. میانگین مولفه تنظیم شناخت دختران بیش از پسران بود ولی مولفه دانش شناخت و متغیر فراشناخت تفاوت معنی داری نشان نداد. و در آخر بین دانشجویان دختر و پسر در شیوه های مختلف یادگیری تفاوت معناداری مشاهده نشد.
شایان زال آذرمیدخت رضایی
طرح پژوهش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی است. که هدف از آن بررسی نقش واسطه ای عواطف در رابطه ویژگی های شخصیتی و نگرش نسبت به تبلیغات می باشد. جامعه آماری این پژوهش را دانشجویان دانشگاه مرودشت تشکیل دادند. طبق جدول مورگان از این تعداد 330 نفر از طریق روش نمونه گیری طبقه ای انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه شخصیتی نئو، مقیاس سنجش عواطف پاناس و پرسشنامه سنجش نگرش نسبت به تبلیغات می باشد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از شیوه آماری ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون و تحلیل مسیر استفاده شد. نتایج نشان داد ویژگی های شخصیت و عواطف پیش بینی کننده های معنی داری برای نگرش نسبت به تبلیغات می باشند. همچنین ارتباط معنی داری بین ویژگی های شخصیت و عواطف و نگرش نسبت به تبلیغات مشاهده شد. و از بین خرده مقیاس های ویژگی های شخصیت، برونگرایی و از بین عواطف، عاطفه مثبت ارتباط مثبت و معنی داری با نگرش نسبت به تبلیغات دارد. نتایج تحلیل مسیر نشان داد عواطف نقش واسطه بین ویژگی های شخصیتی و نگرش نسبت به تبلیغات دارد. کلید واژه ها : نگرش نسبت به تبلیغات، ویژگی های شخصیتی، عواطف مثبت و منفی.
ماندانا کامگاری بهرام جوکار
پژوهش حاضر در قالب یک مدل علّی رابطه دلبستگی، پرخاشگری و علاقه و عملکرد تحصیلی را مورد بررسی قرار داد. در این مدل، دلبستگی به والدین و دلبستگی به همسالان به عنوان متغیرهای برون زاد، ابعاد پرخاشگری (کلامی، فیزیکی، خشم و خصومت ) به عنوان متغیرهای واسطه ای و علاقه و عملکرد تحصیلی به عنوان متغیرهای درون زاد در نظر گرفته شدند.شرکت کنندگان پژوهش شامل 396 نفر (222 دختر و 174 پسر ) از دانش آموزان سال سوم دوره متوسطه شهر شیراز بودند که به روش خوشه ای چند مرحله ای تصادفی انتخاب شدند. برای اندازه گیری متغیرهای پژوهش از پرسشنامه دلبستگی به والدین و دلبستگی به همسالان آرمسدن و گرینبرگ (1987)، پرسشنامه پرخاشگری باس و پری (1992) و پرسشنامه علاقه مندی تحصیلی بلک و دسی (1998) استفاده گردید و نمرات استاندارد شده معدل درسی دانش آموزان به عنوان شاخص عملکرد تحصیلی در نظر گرفته شد. پایایی پرسشنامه به روش آلفای کرونباخ و روایی آنها به روش تحلیل عاملی احراز گردید. نتایج، حاکی از پایایی و روایی قابل قبول آزمون ها بود. مدل فرضی با استفاده از رگرسیون چندگانه به شیوه ی متوالی همزمان و بر اساس مراحل بارون و کنی (1986)، مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که دلبستگی به والدین، بصورت مثبت و معنی دار پیش بینی کننده علاقه مندی تحصیلی است. همچنین بصورت منفی و معنی دار پیش بینی کننده ابعاد کلامی- فیزیکی و خشم- خصومت پرخاشگری است. بعلاوه دلبستگی به والدین با واسطه گری پرخاشگری خشم و خصومت، پیش بینی کننده منفی و معنی دار علاقه مندی تحصیلی است. یافته ها همچنین نشان داد دلبستگی به والدین با واسطه گری پرخاشگری خشم و خصومت پیش بینی کننده منفی و معنی دار عملکرد تحصیلی است اما با واسطه گری پرخاشگری کلامی- فیزیکی پیش بینی کننده مثبت و معنی دار عملکرد تحصیلی است. نتایج پژوهش حاضر از یک سو بیانگر تاثیرات متفاوت دلبستگی به والدین و همسالان بر هیجانات و رفتار است و از سوی دیگر موید آن است که ابعاد مختلف پرخاشگری پیامدهای رفتاری و هیجانی یکسانی ندارند.
زهرا روزگار محمد خیر
چکیده هدف اساسی پژوهش حاضر بررسی رابطه بین تاب آوری و سبک های مقابله با استرس و رضایت از زندگی در دبیران زن شهر شیراز می باشد. جامعه آماری این پژوهش دبیران زن که در سال تحصیلی 90 – 91 مشغول به فعالیت بودند که 224 نفر از طریق نمونه گیری تصادفی خوشه ای یک مرحله ای انتخاب شدند ابزار استفاده شده در این پژوهش مقیاس تاب آوری کانرودیویدسون cd – rlsc (2003) و مقیاس رضایت از زندگی داینر swls (1985) و پرسشنامه مقابله با استرس اندلر و پارکر ciss، (1990) بوده است و داده های به دست آمده با روش آماری همبستگی ورگرسیون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.نتایج نشان داد که بین تاب آوری و سبک های مقابله با استرس رابطه معنادار وجود دارد و بین تاب آوری و رضایت از زندگی رابطه معنادار وجود دارد و همچنین بین تاب آوری و رضایت از زندگی رابطه معنادار وجود دارد و بین سبک های مقابله با استرس (مسأله مدار، اجتناب مدار و هیجان مدار) و رضایت از زندگی رابطه معنی دار وجود دارد. کلید واژه ها: تاب آوری، سبک مقابله، رضایت از زندگی، دبیران زن
زهرا نکویی مدویی محمد خیر
چکیده: هدف اساسی پژوهش حاضر بررسی رابطه سبک شناختی (آگاهی، برنامه ریزی، ایجاد) و خود کارآمدی با سلامت روان در دانش آموزان بود. بدین منظور 325 نفر دانش آموز دختر و پسر در پایه اول، دوم، سوم مقطع متوسطه با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند ابزار مورد استفاده در این پژوهش پرسشنامهghq-28 گلدبرگ و هیلر و پرسشنامه خود کارآمدی شرر و همکاران در 1982 و پرسشنامه cosi اواکولز ، هرمن ون ، دن بروک 2007 بوده است پس از اجرای پرسشنامه ها داده های بدست آمده با روش آماری همبستگی و رگرسیون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که بین خود کارآمدی و سلامت روان رابطه ی معنادار وجود دارد. و خود کارآمدی از قدرت پیش بینی کنندگی سلامت روان برخوردار است. همچنین مشاهده شد که بین سبک شناختی آگاهی و برنامه ریزی با سلامت روان رابطه معنادار وجود ندارد و بین سبک شناختی ایجاد و سلامت روان رابطه معنادار وجود دارد . در این پژوهش رابطه معنادار بین باورهای خود کارآمدی و سلامت روان تأیید شد. واژه های کلیدی: سلامت روان، خود کارآمدی ، سبک شناختی
فریده نامجویان محمد خیر
چکیده پژوهش حاضر به بررسی ارتباط بین سبک های رهبری، هوش هیجانی و ویژگی های شخصیتی با رفتار شهروندی سازمانی در کارکنان بهزیستی اهواز بوده است. روش پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی می باشد.جامعه آماری این تحقیق پرسنل سازمان بهزیستی اهواز و تعداد آنها 135 نفر بود که حجم نمونه آن از طریق جدول مورگان و تصادفی ساده100 نفر انتخاب گردید. داده ها از طریق پرسشنامه رفتار شهروندی پودساکف و مکنزی ،هوش هیجانی بار-اون ، پرسشنامه چندعاملی رهبری و پرسشنامه نئو استفاده گردید. داده ها مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت و نتایج نشان داد که رابطه مثبت و معناداری بین ویژگی های پنج گانه شخصیتی و رفتار شهروندی وجود داشت که بین مولفه توافق پذیری و برونگرایی رفتار شهروندی سازمانی در کارکنان رابطه مثبت و معنی داری وجود داشت .به عبارت دیگر، با افزایش توافق پذیری و برونگرایی ، میزان رفتار شهروندی سازمانی کارکنان افزایش پیدا می کند. بین مولفه عصبیت و رفتار شهروندی سازمانی در کارکنان رابطه منفی و معنی داری وجود داشت.که با افزایش عصبیت، میزان رفتار شهروندی سازمانی کارکنان کاهش پیدا می کند. و نیز رابطه مثبت و معنی دار بین مولفه های هوش هیجانی و رفتار شهروندی وجود داشت. بین مولفه روابط درون فردی و وجدانی بودن و سازگاری و مقابله با فشارو روابط بین فردی با رفتار شهروندی سازمانی در کارکنان رابطه مثبت و معنی داری وجود داشت . به عبارت دیگر، با افزایش روابط درون فردی، وجدانی بودن سازگاری و مقابله با فشارو روابط بین فردی میزان رفتار شهروندی سازمانی کارکنان افزایش پیدا می کند. بین سبک رهبری تحول آفرین و مبادله ای رفتار شهروندی سازمانی در کارکنان رابطه مثبت و معنی داری وجود داشت . به عبارت دیگر، با افزایش سبک رهبری تحول آفرین و رهبری مبادله ای میزان رفتار شهروندی سازمانی کارکنان افزایش پیدا می کند.در ضریب همبستگی چندگانه نشان داده شد که ویژگیهای پنج گانه شخصیتی جمعاً حدود 22 درصد از رفتار شهروندی سازمانی کارکنان را تبیین می کنند. ونیز مولفه های هوش هیجانی جمعاً حدود 33درصد از رفتار شهروندی سازمانی کارکنان را تبیین می کنند. ونیز مولفه های سبک های رهبری جمعاً حدود 12 درصد از رفتار شهروندی سازمانی کارکنان را تبیین می کنند. کلیدواژه ها: هوش عاطفی، سبک های رهبری، ویژگی های شخصیتی ، رفتار شهروندی سازمانی
سحر شریفی محمد خیر
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه سرسختی روانشناختی و خشنودی شغلی با فرسودگی شغلی در میان کارکنان شرکت نفت امیدیه می باشد.روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی می باشد.جامعه آماری پژوهش ، کلیه کارکنان شرکت نفت امیدیه می باشد که نمونه مورد استفاده در این پژوهش بر اساس جدول مورگان 254 نفر به شیوه تصادفی طبقه ای انتخاب گردیده اند . جهت جمع آوری اطلاعات از سه پرسشنامه سرسختی روانشناختی 27 ماده ای (ahi) ، خشنودی شغلی 20 ماده ای (msq )،فرسودگی شغلی 22 ماده ای (مزلچ)استفاده شده است.تجزیه وتحلیل اطلاعات از روش همبستگی پیرسون و به وسیله نرم افزار spss انجام گرفت . نتایج حاصل نشان میدهد رابطه معنادار و منفی بین سرسختی روانشناختی وخشنودی شغلی با فرسودگی شغلی کارکنان وجود دارد .
محبوبه تقوایی محمد خیر
پژوهش حاضر با هدف اثربخشی آموزش مادران بر کاهش مشکلات رفتاری کودکان بیش فعال با نقص توجه با توجه به جنسیت آنان انجام شد. بدین منظور از بین کلیه کودکان مبتلا به بیش فعالی با نقص توجه که به چند مرکز مشاوره مراجعه کرده بودند به روش نمونه گیری در دسترس 60 نفر از مادران این کودکان انتخاب شدند و آنها به طور تصادفی در دو گروه 30 نفری گواه و آزمایش قرار گرفتند. از اعضای گروه آزمایش و گواه بر اساس مقیاس رفتاری راتر فرم والدین و مقیاس علایم مرضی کودکان، پیش آزمون گرفته شد. سپس افراد گروه آزمایش در طی 10 جلسه که در هفته 2 جلسه 90 دقیقه ای برگزار شد، آموزش دیدند. پس از اتمام این دوره از هر دو گروه گواه و آزمایش پس آزمون گرفته شد. سپس داده های گردآوری شده با استفاده روش آماری تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها نشان دادند که آموزش به مادران با استفاده از مدل بارکلی موجب کاهش مشکلات رفتاری کودکان (اعم از دختران و پسران) بیش فعال با نقص توجه شده است و این مداخله می تواند به طور مستقل یا در کنار برنامه های مشاوره یا دارودرمانی سودمند واقع شود. نتایج با توجه به تحقیقات پیشین مورد بحث قرار کرفت و پیشنهادات کاربردی و پژوهشی ارایه گردید.
میترا روزبهی سیامک سامانی
هدف از انجام این پژوهش آزمون نقش واسطه گری سازگاری برای الگوهای ارتباطی خانواده و شادکامی بود. گروه نمونه مورد مطالعه در این پژوهش 400 نفر دانش آموز(200دختر،200پسر) که از دانش آموزان دبیرستانی شهر فسا بودندبه روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. میانگین و انحراف معیار سنی گروه نمونه مورد مطالعه به ترتیب 48/16و 5/0 بود. ابزار مورد استفاده در این پژوهش پرسشنامه تجدید نظر شده الگوهای ارتباطی خانواده کوئرنر و فیتزپاتریک، پرسشنامه سازگاری، پرسشنامه شادکامی آرجیل ولو(1990) بود. اعتبار این مقیاس ها به روش آلفای کرونباخ توسط محقق مورد ارزیابی قرار گرفت . برای تجزیه وتحلیل داده ها از شیوه آماری تحلیل مسیر استفاده شد. نتایج این مطالعه نشان داد که ابعاد سازگاری و الگوهای ارتباطی خانواده (گفت و شنود و همنوایی)59 درصد از واریانس شادکامی را پیش بینی می کند در مجموع اینمطالعه نشان داد که سازگاری نقش واسطه گری معناداری برای الگوهای ارتباطی خانواده و شادکامی ایفا می کند. واژگان کلیدی:الگوهای ارتباطی خانواده، سازگاری، شادکامی.
فاطمه دارنجانی شیرازی نادره سهرابی
هدف از پژوهش حاضر تبیین نقش واسطه گری سبک های مقابله ای در رابطه با هوش هیجانی و هوش معنوی با رضایت از زندگی در زنان دارای مشکلات خانوادگی بود. جامعه آماری زنان مراجعه کننده به مراکز های مشاوره در سطح شهر شیراز بودند، که از بین مراکز ده مرکز به صورت تصادفی انتخاب شدند. و کلیه زنانی که در یک فاصله زمانی 3 ماهه (آبان تا آخر دی ماه) به دلیل مشکلات خانوادگی به این مراکز مراجعه کرده بودند و حاضر به همکاری شدند،150 نفر می شدند که به عنوان نمونه آماری در این پژوهش شرکت داده شدند. طرح این تحقیق از نوع همبستگی بود. داده ها از طریق پرسشنامه رضایت از زندگی دینر ،پرسشنامه هوش هیجانی شات، پرسشنامه هوش معنوی عبداله زاده وپرسشنامه سبک های مقابله ای موس و بیلینگز و الاه جمع آوری و مورد تحلیل آماری قرار گرفت. یافته ها دو مدل را نشان دادند. . مدل اول سبک های مقابله ای نقش واسطه گری معناداری در رابطه هوش هیجانی و رضایت از زندگی ایفا نکرد. مدل دوم سبک های مقابله ای نقش واسطه گری معناداری در رابطه هوش معنوی ورضایت از زندگی ایفا کرد.
مهین صحرایی محمد خیر
تحقیق حاضر تحت عنوان رابطه مهارت سازمانی مدیریت زمان و استرس شغلی باخشنودی شغلی کارکنان کارخانه سیمان بهبهان انجام شده.در این تحقیق سعی شده که میزان رابطه مهارت سازمانی مدیریت زمان بر استرس شغلی وخشنودی شغلی مشخص شود و کدام یک از متغیر های مهارت سازمانی مدیریت زمان ومولفه های آن واسترس شغلی پیش بینی کننده بهتری برای خشنودی شغلی می باشند.جامعه تحقیق حاضر360 نفرونمونه تحقیق حاضر شامل 186 نفراز کلیه کارکنان کارخانه سیمان بهبهان می باشند به روش تصادفی طبقه ای با توجه به جدول مورگان انتخاب شد ند.تحقیق حاضر از نوع همبستگی و تحلیل داده ها با استفاده ازهمبستگی پیرسون ورگرسیون چندگانه انجام گرفت.در این تحقیق از پرسشنامه های مهارت سازمانی مدیریت زمان،پرسشنامه استرس شغلی،پرسشنامه خشنودی شغلیmsqبرای جمع آوری داده ها استفاده شد. نتایج حاکی از آن بود که بین مهارت سازمانی مدیریت زمان ومولفه های آن بااسترس شغلی رابطه منفی ومعنی داری وجودداردیعنی با افزایش مهارت سازمانی مدیریت زمان و یا هریک از مولفه های آن میزان استرس شغلی نیز کاهش پیدا می کند ویا بالعکس.همچنین بین مهارت سازمانی مدیریت زمان و مولفه های آن با خشنودی شغلی رابطه مثبت ومعنی داری وجود دارد یعنی با افزایش مهارت سازمانی مدیریت زمان و یا هریک از مولفه های آن میزان خشنودی شغلی نیز افزایش پیدا می کند ویا بالعکس. ازبین مولفه های مدیریت زمان به ترتیب متغیرهای هدفگذاری،مدیریت ارتباطات وبرنامه ریزی عملیاتی بیش ترین نقش را در تبیین استرس شغلی ایفا میکنند.ودرنهایت ازبین مولفه های مدیریت زمان واسترس به ترتیب متغیرهای مدیریت جلسات، هدفگذاری ،تفویض اختیار،استرس شغلی ومدیریت ارتباطات بیش ترین نقش را در تبیین خشنودی شغلی ایفا میکنند.
مرضیه صادق زاده محمد خیر
ورود به محیط آموزشی که به تبع زندگی در دنیای مدرن به رویدادی معمول در زندگانی هر کودکی تبدیل شده، توجه صاحب نظران بسیاری را به خود مشغول داشته به نحوی که از آن به عنوان نقطه عطفی در روند رشد افراد یاد می کنند. در واقع، اهمیت این مرحله تازه تا به حدی مورد توجه قرار گرفته که برخی آن را به عنوان مرحله ای خاص در مسیر تحولی خانواده نیز معرفی کرده و سازگاری اولیه نظام خانواده را مقدمه ای بر سازگاری کودک که در آینه کاهش درون ریزی و برون ریزی های او نمایان می شود، دانسته اند. هرچند تا به امروز گمانه زنی های چندانی پیرامون چگونگی این رابطه صورت نگرفته است. از این رو هدف کلی پژوهش حاضر بر مطرح ساختن الگویی قرار گرفت که طی آن چگونگی تاثیر خانواده بر سازگاری کودک با محیط آموزشی مشخص گردد. پی گیری همین هدف نیز به طرح الگویی مفهومی منجر گردید که براساس آن، متغیرهای خانوادگی قابل دسته بندی در پنج حوزه زندگی خانواده فعالیت های مشارکتی والدین را در این مقطع زمانی پیش بینی کرده، مشارکت نیز به نوبه خود بر درک کودک نسبت به شایستگی های خود در محیط آموزشی اثر کرده و در آخر میزان درون ریزی ها و برون ریزی هایی که معلم از کودک مشاهده می کند را قابل پیش بینی می سازد. این مدل با مشارکت 250 خانواده دو والدی ساکن شهر شیراز که در سال تحصیلی 91-90 فرزند اول خود را به پیش دبستانی فرستاده بودند، مورد آزمون قرار گرفت به نحوی که داده های مربوط به هر خانواده از چهار منبع مختلف در کنار یکدیگر قرار گرفتند: گزارشهایی که هر یک از پدر و مادر در پرسشنامه های مربوط به حوزه های مختلف خانوادگی و نیز مشارکت والدین اظهار کرده بودند؛ نمراتی که مربی هر کودک به درون ریزی و برون ریزی او نسبت داده بود و نیز آنچه خود کودک در مصاحبه ای عروسکی در مورد خود بیان کرده بود. ده ابزاری که جهت گردآوری این داده ها به کار رفته بودند همگی به لحاظ شاخص های روان سنجی در حدّ مطلوب یا خوبی قرار گرفته اند. نتایج پژوهش حاضر ضمن تایید نسبی الگوی مطرح شده پیرامون نحوه تاثیرگذاری متغیرهای خانواده بر سازگاری کودک به واسطه مشارکت والدین و درک کودک از خود، نکات قابل تاملی را پیرامون دو گروه از فعالیت های مشارکتی یعنی مشارکت رفتاری و مشارکت شناختی-عقلانی برجسته ساخته است. اثر غیرمنتظره ای که در رابطه با چنین مشارکت هایی در افزایش انواع برون ریزی و درون ریزی کودک ظاهر شده و نیز نقش قابل توجهی که مشارکت شخصی پدر در کاهش درون ریزی کودک به نمایش گذاشته، جهت پژوهش های آتی حائر اهمیت بوده و به تفصیل مورد بحث قرار گرفته است.
شیدا پورجواهری مرتضی لطیفیان
پژوهش حاضر در چارچوب مدلی علی به بررسی رابطه سبکهای والدگری، نیازهای روانشناختی و بهزیستی روانشناختی پرداخته است. در این مدل سبکهای والدگری به عنوان متغیر برون زاد، نیازهای روانشناختی به عنوان متغیر واسطه ای و بهزیستی روانشناختی به عنوان متغیر درون زاد در نظر گرفته شد. شرکت کنندگان پژوهش 500 نفر از دانشجویان( 276 نفر دختر و 224 نفر پسر) مقطع کارشناسی دانشگاه شیراز بودند که با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای تصادفی انتخاب شدند. به منظور بررسی متغیرهای پژوهش هر یک از شرکت کنندگان مقیاس های ارضای نیازها( گانیه، 2003)، سبکهای والدگری(استینبرگ، 2005) و بهزیستی روانشناختی( ریف، 1995) را تکمیل نمودند. مدل فرضی پژوهش با استفاده از روش رگرسیون چندگانه همزمان بر طبق روش مراحل بارون و کنی(1989) مورد آزمون قرار گرفت و نتایج نشان داد الف) سبک والدگری پذیرش درگیری بطور مثبت و معنی دار و سبک والدگری نظارت و محدودیت ها به طور منفی و معنی دارپیش بینی کننده ی مثبت و معنی دار و سبک والدگری نظارت و محدودیت ها به طور منفی و معنی دار پیش بینی کننده ی بهزیستی روانشناختی می باشد. ب) سبک والدگری پذیرش درگیری پیش بینی کننده ی مثبت و معنی داری برای نیاز به استقلال و سبک والدگری نظارت و محدودیت ها پیش بینی کننده ی منفی و معنی داری برای نیاز به استقلال و نیاز به شایستگی هستند.ج) نیاز به استقلال و نیاز به شایستگی به طور مثبت و معنی دار پیش بینی کننده های بهزیستی روانشناختی می باشند. در مجموع، نتایج نشان داد نیاز به استقلال و نیاز به شایستگی می توانند به عنوان متغیر واسطه ای بین سبکهای والدگری و بهزیستی روانشناختی در نظر گرفته شود.
عاطفه نجفی محمد خیر
چکیده در این پژوهش به بررسی رابطه بین ویژگی شخصیتی وانگیزش تحصیلی برسبک های یادگیری دا نش آموزان دخترسال اول دبیرستانهای نواحی چهارگانه آموزش وپرورش شهرشیراز پرداخته شد. پژوهش، توصیفی ازنوع همبستگی می باشد. جامعه آماری این پژوهش،کل دانش آموزان دخترپایه اول دبیرستان های نواحی چهارگانه شیراز درسال تحصیلی 92-91 مشغول به تحصیل بودند.نمونه از طریق نمونه گیری خوشه ای مرحله ای به تعداد232نفرانتخاب شدند. داده هادراین پژوهش از طریق پرسشنامه های سبک یادگیری هانی و مامفورت،انگیزش تحصیلی ism، فرم کوتاه ویژگی شخصیتی نئو جمع آوری گردید. داده ها به وسیله روش آماری ماتریس همبستگی ورگرسیون گام به گام تحلیل شد. یافته های پژوهش نشان دادکه،بین ویژگی شخصیتی دانش آموزان وانگیزش تحصیلی بر سبک های یادگیری رابطه معناداری وجود دارد. نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه به روش گام به گام نشان دادکه بهترین متغیرهای پیش بین برای سبک یادگیری فعالیت گرا ازبین پنج ویژگی شخصیتی وانگیزش تحصیلی به ترتیب عبارتند ازهدف مداری،عزت نفس،برونگرایی، روان نژندی،گرایش به پیشرفت،گشودگی در تجربه، توافق یا دلپذیر بودن و دارای ضرایب همبستگی معناداربودند بهترین متغیرهای پیش بین برای سبک اندیشه گرا، به ترتیب عبارتنداز:هدف مداری،گرایش به پیشرفت،گرایش به تکلیف،گشودگی درتجربه، روان نژندی، مسئولیت پذیری،توافق یا دلپذیر بودن ،وابستگی اجتماعی ودارای ضرایب هبستگی معناداربودند. بهترین متغیرهای پیش بین برای سبک یادگیری عملگرا به ترتیب عبارتنداز: هدف مداری،گرایش به پیشرفت، روان نژندی،برونگرایی،عزت نفس،گشودگی در تجربه،شهرت طلبی ودارای ضرایب همبستگی معناداربودند. بهترین متغیرهای پیش بین برای سبک یادگیری نظریه پرداز،به ترتیب عبارتند از:هدف مداری،گرایش به پیشرفت،عزت نفس،گشودگی درتجربه،رقابت،مسئولیت پذیری،روان نژندی ودارای ضرایب همبستگی معناداربودند.با توجه به نتایج رگرسیون گام به گام بر انواع سبکهای یادگیری،قدرت پیش بینی انگیزش تحصیلی بیشتر از ویژگی شخصیتی گزارش شد.نتایج بدست آمده با توجه به مبانی نظری و تحقیقات پیشین مورد بحث و نتیجه گیری قرارگرفت. واژه های کلیدی: ویژگی شخصیتی،انگیزش تحصیلی دانش آموزان،سبک یادگیری
زهرا مردانی سامانی محمد خیر
یکی از عوامل که بر تنش والدینی تأثیر گذار است مشکلات رفتاری کودکان و سبک های فرزندپروری والدین می باشد. با عنایت به اهمیت موضوع، هدف کلی این پژوهش نقش واسطه گری مشکلات رفتاری کودکان در رابطه بین سبک های والدینی و استرس والدینی بوده است. پژوهش حاضر از نوع کاربردی و برای اجرای آن از روش همبستگی استفاده شده است. به منظور گردآوری دادهها از سه پرسشنامه؛ سبک های والدگری بامیرند، استرس والدگری آبیدین و سیاهه ی رفتاری کودک (cbcl) استفاده شده که روایی و پایایی آنها مورد تأیید بوده است. جامعه آماری پژوهش شامل کودکان 4 تا 6 ساله مهدکودک های شهر شیراز بوده که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای تعداد 8 مهد کودک به صورت تصادفی انتخاب و سپس والدین کودکان این مهدکودک ها که 200 نفر بودند به عنوان حجم نمونه انتخاب شده اند. تحلیل داده های حاصل از پرسش نامه ها در دو سطح آمار توصیفی و استنباطی با استفاده از نرم افزار spss انجام پذیرفته است. برای تجزیه تحلیل داده ها از آزمون های همبستگی پیرسون، رگرسیون و تحلیل مسیر استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان داد که رابطه بین مشکلات رفتاری کودک با سبک والدگری سهل گیرانه و استرس والدگری معنادار می باشد. همچنین تحلیل مسیر نشان داد که مشکلات رفتاری نقش واسطه ای بین سبک والدگری سهل گیرانه و استرس والدگری دارد و مشکلات رفتاری کودک تأثیر مستقیم بر استرس والدگری دارد. کلیدواژه ها: مشکلات رفتاری کودکان، سبک های والدگری، استرس والدگری
زینب نظری حجت اله جاویدی
چکیده رابطه بین کمال گرایی با عدالت سازمانی و فرسودگی شغلی در مدیران مرد ادارات دولتی شهرستان اندیمشک و دزفول این پژوهش با هدف بررسی رابطه کمالگرایی با عدالت سازمانی وفرسودگی شغلی در مدیران مرد ادارات دولتی استان خوزستان (اندیمشک، دزفول) درسال 1391بوده است.روش تحقیق توصیفی از نوع همبستگی است.بدین منظور 170 نفر از جامعه مورد نظر که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده به عنوان نمونه انتخاب شده اند. ابزارگردآوری اطلاعات در این پژوهش عبارتند از: پرسشنامه کمالگرایی تری-شورت، پرسشنامه عدالت سازمانی نیهوف و مورمن و پرسشنامه فرسودگی شغلی مسلش. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی (میانگین و انحراف معیار) و آمار استنباطی (آزمون کولموگروف- اسمیرنوف و همبستگی پیرسون) استفاده شده. یافته ها نشان داد که کمالگرایی با عدالت سازمانی وفرسودگی شغلی مدیران مرد ادارات دولتی استان خوزستان (اندیمشک، دزفول) رابطه معناداری دارد. کلیدواژه ها:کمالگرایی، عدالت سازمانی، فرسودگی شغلی
صهبا شهابی حجت اله جاویدی
هدف از پژوهش حاضر، بررسی رابط? بین جو سازمانی با شادکامی و رفتار شهروندی در بین کارکنان پتروشیمی شیراز می باشد. آزمودنی ها در این پژوهش 160 نفر (مرد) بودند که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. آزمودنی ها به پرسشنامه های جو سازمانی سوسمان دیپ، شادکامی آکسفورد و پرسشنامه رفتار شهروندی پودساکف پاسخ دادند. جهت تحلیل داده ها علاوه بر روش های توصیفی (میانگین و انحراف معیار)، از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون نیز استفاده شد. نتایج نشان دادند که بین جو سازمانی و شادکامی، رابط? مثبت معناداری وجود دارد، اما بین شادکامی و رفتار شهروندی رابط? معناداری وجود ندارد. بین مولفه های جو سازمانی با رفتار شهروندی رابط? معنی دار وجود دارد، وجو سازمانی پیش بینی کنند? مناسبی برای رفتار شهروندی بود. کلید واژگان: جو سازمانی، شادکامی، رفتار شهروندی، پتروشیمی.
نسرین فرجی بیاتیانی محمد خیر
این پژوهش با هدف، مقایسه ی میزان مهارت های اجتماعی، اضطراب و پرخاشگری بین کودکان 12-7 ساله ی گروه آموزش موسیقی و گروه غیرموسیقی در شهر شیراز، صورت گرفته است. این پژوهش از نوع علی- مقایسه ای و با مقایسه ی دو گروه 60 نفره انجام گرفت. ابتدا 4 مرکز موسیقی به صورت تصادفی از بین 43 مرکز انتخاب شد و سپس همه ی کلاس های موسیقی کودکان در این مراکز به صورت خوشه ای مرحله ای تصادفی انتخاب شدند. برای سنجش مهارت های اجتماعی کودکان، از مقیاس مهارت های اجتماعی ماتسون (فرم کودکان) و برای سنجش پرخاشگری از زیر مقیاس پرخاشگری و سرکش بودن از همان مقیاس و همچنین برای سنجش میزان اضطراب، از مقیاس اضطراب کودکان اسپنس استفاده شد. از آزمون تی مستقل برای تفاوت میزان متغیرها در دو گروه، و از تحلیل واریانس دو راهه برای بررسی تعامل در دو جنس استفاده شد. نتایج این پژوهش نشان داد میزان مهارت های اجتماعی کودکان گروه آموزش موسیقی به طور معناداری (05/0 p<) بالاتر از گروه غیرموسیقی بود. همچنین میزان اضطراب کودکان گروه موسیقی نیز به طور معناداری (05/0 p<) نسبت به گروه غیرموسیقی پایین تر بود، اما در میزان پرخاشگری دو گروه تفاوت معناداری مشاهده نشد. همچنین نتایج نشان داد که بین میزان مهارت های اجتماعی گروه موسیقی و گروه غیرموسیقی به لحاظ جنسیت تعامل معناداری وجود داشت. اما در مورد اضطراب و پرخاشگری تعامل معنادار نبود. کلید واژه ها: موسیقی، مهارت های اجتماعی، اضطراب، پرخاشگری.
مریم عرفانی محمد خیر
امروزه به علت پراهمیت بودن نقش و مشارکت ساکنان محلی مناطق مختلف در توسعه صنعت گردشگری، بایستی مباحثی در خصوص نگرش جامعه بومی در مورد صنعت گردشگری و حضور گردشگران توجه دانشگاهیان، سیاست گذاران و مدیران اجرایی این صنعت را به خود جلب نماید که متأسفانه این امر در کشور ایران صورت نگرفته است. عمده ترین موضوعات مورد بحث در رایطه با دیدگاه جامعه میزبان که در برنامه های گردشگری محوریت دارد، رویکردهای اجتماعی-فرهنگی، اقتصادی و زیست محیطی و تأثیرات دیدارکنندگان بر روی مقصد می باشد. از طرفی شیراز با دارا بودن جاذبه های فراوان در زمینه های مختلف گردشگری به عنوان یکی از مهم ترین مقاصد گردشگری ایران در میان گردشگران شناخته شده است و می تواند یکی از مراکز عمده جهت انجام تحقیقات علمی در صنعت گردشگری محسوب شود. بر همین اساس هدف این پژوهش بررسی و تحلیل رویکردهای ساکنین بومی شهر شیراز با توجه به عوامل جمعیت شناختی به منظور به دست آوردن درک بهتری ازحمایت آنان از توسعه صنعت گردشگری می باشد. روش تحقیق این مطالعه توصیفی از نوع پیمایشی بوده و ابزار اصلی آن پرسشنامه می باشد. نتایج پژوهش حاکی از آن است که ساکنان شهر شیراز نسبت به گردشگری رویکردی مثبت دارند. ضمناٌ در مجموع می توان گفت که از بین متغیر های جمعیت شناختی تنها جنسیت و سن جامعه میزبان است که با نگرش مثبت و منفی اجتماعی و سن با نگرش منفی اقتصادی رابطه دارد.
پریوش ارجمندی محمد خیر
هدف اساسی پژوهش حاضر بررسی رابطه هوش معنوی و انسجام خانواده با پیشرفت تحصیلی در بین دانش آموزان دختر مقطع راهنمایی شهر یاسوج بوده است .روش تحقیق ،توصیفی- همبستگی بوده و جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دختر مقطع راهنمایی شهر یاسوج که در سال تحصیلی92-1391 مشغول به تحصیل بوده اند واز بین کلیه دانش آموزان دختر مقطع راهنمایی شهر یاسوج (309 دختر) به شکل خوشه ای مرحله ای انتخاب و به پرسشنامه های هوش معنوی کینگ، انسجام خانواده پاسخ دادند و معدل آنان به عنوان نمره پیشرفت تحصیلی منظور شد. فرضیه های تحقیق، تدوین شد.یافته های حاصل از پژوهش نشان داد که بین هوش معنوی ،انسجام خانواده با پیشرفت تحصیلی همبستگی مستقیم و معنادار وجود دارد و همچنین بین ابعاد هوش معنوی با انسجام خانواده همبستگی مثبت و معنادار وجود دارد. و تحلیل رگرسیون گام به گام نشان داد که بعد تفکر از هوش معنوی و انسجام پیش بینی کننده های خوبی برای پیشرفت تحصیلی بودند. بدون تردید یکی از عوامل مهم و موثر بر پیشرفت تحصیلی خانواده است. یکی از ابعاد هوش معنوی که ارتباط مستقیم و معناداری با انسجام دارد بعد تعامل هوش معنوی و انسجام خانواده می باشد . هوش معنوی با انسجام خانواده مرتبط است.
ندا دارابی محمد خیر
این پژوهش با هدف بررسی قدرت پیش بینی سبکهای تفکر برای سازگاری عاطفی، تحصیلی، اجتماعی در دانش آموزان دختر دبیرستانی شهر شیراز در سال تحصیلی 92-1391 انجام گردید. گروه نمونه مورد مطالعه در این پژوهش 300 دانش آموز دختر دبیرستانی شهر شیراز بودند که با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند ابزار گردآوری اطلاعات در این پژوهش پرسشنامه سبکهای تفکر استرنبرگ (1997) و پرسشنامه سازگاری دانش آموزان دبیرستانی (aiss) بود. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آماری ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چند گانه به شیوه همزمان استفاده شد . نتایج حاصل از آزمون همبستگی پیرسون نشان داد که از سبک های تفکر قانونی، اجرایی، قضایی، آزاد اندیش و سبک تفکر نوع اول انتظار سازگاری عاطفی کمتر و سازگاری تحصیلی را می توان با بالا رفتن نمره در سبک های تفکر جزئی و سلطنتی، الیگارشی، سبک های تفکر نوع دوم و سوم انتظار داشت . نتایج بدست آمده از رگرسیون چند گانه به روش همزمان نشان داد سبک ها ی تفکر جزئی ، سلسله مراتبی و سبک تفکر نوع سوم احتمال بالاتری برای سازگاری عاطفی و تنها سبک تفکر سلطنتی احتمال بروزسازگاری تحصیلی بیشتری را دارد در خصوص سازگاری اجتماعی سبک تفکر اینگونه مشخص شد که این سبک تفکر پیش بینی کننده مناسبی برای ناسازگاری اجتماعی است . بر اساس نتایج بدست آمده، سبکهای تفکر جزئی ، سلسله مراتبی و سبک تفکر نوع سوم میزان سازگاری عاطفی و سبک تفکر سلطنتی میزان سازگاری تحصیلی دانش آموزان را پیش بینی می کنند . همچنین نتایج بدست آمده از مقایسه گروهای مختلف کلاسی در ابعاد مختلف سازگاری ، مشخص شد که با بالاتر رفتن رده کلاسی ، سطح سازگاری تحصیلی دانش آموزان کمتر شده است .
سید اسماعیل طالع محمد خیر
پژوهش حاضربه منظور بررسی رابطه خلاقیت و هوش هیجانی با پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دبیرستانی شهر فیروزآباد در سال تحصیلی 91 - 1390 انجام شد . نمونه مورد پژوهش 200 نفر از دانش آموزان دبیرستانی (100 نفر دختر و 100 نفر پسر) که بر اساس نمونه گیری تصادفی خوشه ای- چند مرحله ای انتخاب شدند . روش پژوهش از نوع همبستگی بود. ابزار های اندازه گیری عبارت بودند از : پرسشنامه خلاقیت عابدی و پرسشنامه هوش هیجانی شات؛ برای پیشرفت تحصیلی از میانگین درسی دانش آموزان که به صورت نمره zدرآمده است استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده های این پژوهش از روش های آمار توصیفی (میانگین، انحراف استاندارد و نمودار ) و استنباطی (ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیره ) در نرم افزار spss استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد که خلاقیت و خرده مقیاس های آن با پیشرفت تحصیلی همبستگی مثبت و معنادار دارد. هوش هیجانی و خرده مقیاس های آن با پیشرفت تحصیلی همبستگی مثبت و معنادار دارد. همچنین خلاقیت و هوش هیجانی به طور همزمان قادرند تا 41 در صد پیشرفت تحصیلی را پیش بینی کنند.
فاطمه مهدی یار محمد خیر
پژوهش حاضر با هدف مقایسه بین پدران و مادران از نظر سندرم آشیانه خالی (افسردگی، اضطراب، احساس تنهایی) قبل و بعد از ترک فرزندان با در نظر گرفتن ویژگی های جمعیت شناختی در شهر شیراز اجرا شد. به منظور دسترسی به هدف فوق از خانواده های با یک فرزند و یا بیشتر که به دلایل گوناگون، فرزندان خانه را ترک گفته اند به تعداد 75 نفر به صورت در دسترس برای پاسخگویی به پرسشنامه های تحقیق انتخاب شدند. بدین منظور از دو پرسشنامه احساس تنهایی راسل (1980)، پرسشنامه سلامت عمومی (ghq) گلد برگ (1972) استفاده گردید. داده های حاصل از پرسشنامه ها با استفاده از آزمون t گروه های وابسته و آزمون t گروه های مستقل مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج حاکی از بدتر شدن شرایط روحی و عاطفی والدین، پس از ترک فرزندان می باشد. مقایسه ابعاد سلامت عمومی (اضطراب ، افسردگی ) و احساس تنهایی مادران نسبت به پدران، نشان دهنده ی سلامت عمومی پائین تر واحساس تنهایی بیشترمادران نسبت به پدران پس از ترک خانه توسط فرزندانشان می باشد و گروه با سطح تحصیلات بالاتر، در تمامی ارزیابی ها خود، برآورد بهتری از خود پس از ترک آشیان توسط فرزند خود ابراز نموده اند و سلامت عمومی بیشتر و احساس تنهایی کمتری را در خود احساس نموده اند. همچنین مادرانی که تنها 1 فرزند آنان خانه را ترک کرده است، سلامت عمومی کمتری دارند و احساس تنهایی بیشتری نسبت به مادرانی که بیش از 1 فرزند آنها خانه را ترک کرده باشد، دارند; امامقایسه میانگین نمرات پدران در هیچ یک از ابعاد مورد بررسی فوق، تفاوت معنی دار را نشان نداده است .
زهرا سهرابی محمد خیر
پژوهش های حاضر با هدف بررسی رابطه سبک های فرزند پروری و کمال گرایی با رضایت از تحصیل دانش آموزان شهر شیراز صورت گرفته است. در این پژوهش 500 دانش آموز به سبک نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای از دبیرستان های شیراز انتخاب گردید. جهت اندازه گیری تعیین پرسش نامه فرزند پروری، کمال گرایی و پرسش نامه رضایت از تحصیل استفاده شد. نتایج ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که همبستگی میان ابعاد رضایت از تحصیل (رضایت از مدرسه) با ابعاد کمال گرایی(معیارها، نظم و ترتیب)رابطه مثبت و معنا داری وجود دارد. همچنین میان ابعاد رضایت از تحصیل و ابعاد فرزند پروری(محبت و کنترل رابطه مثبت و معنا داری وجود دارد).نتایج تحلیل رگرسیون چند گانه نشان داد که ابعاد کمال گرایی(معیارها، نظم و ترتیب) پیش بینی کننده مثبت و معنا دار رضایت از تحصیل می باشد و بعد نا همخوانی پیش بینی کننده منفی و معنا دار رضایت از تحصیل می باشد و نیز ابعاد فرزند پروری پیش بینی کننده مثبت و معنا دار رضایت از تحصیل می باشد. همچنین بعد نظم و ترتیب قویترین پیش بینی کننده رضایت از تحصیل می باشد.
لادن شمس محمد خیر
پژوهش حاضر با هدف مقایسه موانع مراجعه به مشاور از دیدگاه دانش آموزان و دبیران انجام شد. در این پژوهش، از روش تحقیق توصیفی پیمایشی استفاده شد. جامعه آماری این پژوهش را کلیه دانش آموزان دبیرستانی شهر شیراز که در سال 1391 مشغول به تحصیل بودند، تشکیل داده اند. با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای تصادفی انتخاب گردید. برای تحلیل داده ها از روش های آماری توصیفی (میانگین و انحراف استاندارد) و استنباطی (آزمون فریدمن، تحلیل واریانس، آزمون تی مستقل) استفاده شد. یافته های دیگر پژوهش مبنی بر این بود که بین دانش آموزان ناحیه یک و چهار در همه موانع اطلاعاتی و شناختی، فیزیکی و زمانی و ارتباطی در عدم مراجعه به مشاور تفاوت معنی داری وجود داشت. نتایج حاصل از آزمون فریدمن نشان داد که به ترتیب مانع اطلاعاتی و شناختی، مانع فیزیکی و زمانی و مانع ارتباطی بیشترین تاثیر را بر عدم مراجعه دانش آموزان به مشاورین مدارس را داشته است. همچنین از بین گویه های مربوط به مانع اطلاعاتی و شناختی هم از نظر دانش آموزان و هم از نظر معلمین، عدم شناخت دانش آموزان و مشاوران نسبت به نقش خود، در بین گویه های مربوط به مانع ارتباطی هم از نظر دانش آموزان و هم معلمین، عدم اعتماد به مشاور بیشترین اثر را در عدم مراجعه دانش آموزان به مشاورین مدارس داشت و تنها در مانع فیزیکی و زمانی بین دیدگاه دانش آموزن و معلمین تفاوت دیدگاه وجود داشت
حامد مظفری سیامک سامانی
چکیده هدف اصلی پژوهش حاضر تبیین نقش واسطه ای خودگسستگی برای کمال گرایی وسلامت روان دانش آموزان دوره متوسطه مدارس شهرستان فیروز آباد بود . بدین منظور ،جامعه آماری شامل 2762نفر از دانش آموزان دوره متوسطه ونمونه مورد مطالعه ، شامل 240نفر(120پسر و120دختر) که ،به صورت خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند ومورد بررسی قرار گرفتند. در این پژوهش از دوپرسشنامه کمال گرایی هیل و همکاران (2004)، پرسشنامه بهداشت عمومی ghq که توسط گلدبرگ و ویلیامز (1989)و مقیاس خودگسستگی هگینز ( 1987)استفاده شد. برای تحلیل آماری داده ها از آمار توصیفی(فراوانی ،میانگین وانحراف استاندارد) وآمار استنباطی(از روش آماری تحلیل مسیر با استفاده از رگرسیون چندگانه به روش سلسله مراتبی و بر اساس مدل بارون و کنی ) استفاده شد.نتایج تحلیل داده های این پژوهش نشان داد: که هیچکدام از متغیر های واسطه، خودگسستگی ایده آل و خودگسستگی بایسته، به صورت معنادار نمی توانند نقش مستقیم را با سلامت روان بازی کنند.ازمتغییرهای کمال گرایی ارزیابی منفی ازخود به صورت منفی ومعنادارومتغییر هدفمندی به صورت مثبت ومعنادار مستقیما پیش بینی کننده سلامت روان می باشند. واژه های کلیدی : کمال گرایی، خودگسستگی، سلامت روان
حسین بقولی نیرت السادات موسوی
هدف از اجرای این پژوهش مقایسه آشنایی قبل از ازدواج، منبع کنترل و عقاید مذهبی در بین خانواده های سازگار و ناسازگار بوده است. جامعه پژوهش شامل مادران کودکان پیش دبستانی متعلق به نواحی مختلف شهر شیرازدر سال 91-92 بوده است. برای دستیابی به نمونه ی مورد نظر با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای از بین پیش دبستانی های نواحی مختلف شیراز چندین مرکز به صورت تصادفی انتخاب گردید. ابتدا، در این مراکز حدود 650 نفر انتخاب شدند و پرسشنامه ها بین مادران بچه ها پخش شد که از این تعداد 223 پرسشنامه بازگردانده شد، با توجه به مقیاس سازگاری، تعداد 53 نفر در گروه سازگار و 53 نفر در گروه ناسازگار قرار گرفتند، در ادامه به مقایسه متغیر های وابسته در بین آنها پرداخته شد. جمع آوری داده ها از طریق پرسشنامه های رضا یت زناشویی انریچ، پرسشنامه وجود یا عدم وجود رابطه قبل از ازدواج، پرسشنامه منبع کنترل راتر و پرسشنامه سنجش نگرش مذهبی گلریز- براهنی انجام گرفته است. جهت تجزیه وتحلیل یافته ها، علاوه بر روش های آمار توصیفی از آزمون تی مستقل و خی دو استفاده شده است. تحلیل آماری بر روی داده های این پژوهش نشان می دهد که آشنایی قبل از ازدواج و منبع کنترل در بین خانواده های سازگار و ناسازگار تفاوت معنی داری ندارد. همچنین، یافته ها نشان داد که میزان عقاید مذهبی، تعداد فرزندان، میزان تحصیلات و شغل مادران در بین خانواده های سازگار و ناسازگار تفاوت معنی داری دارد.
زهرا موسوی جهرمی محمد خیر
هدف از پژوهش حاضر تبیین تفاوت سلامت روان ، سبکهای دلبستگی و سازگاری اجتماعی در معتادان موفق و ناموفق در ترک اعتیاد می باشد. جامعه آماری این پژوهش، شامل جامعه آماری این تحقیق دو گروه اند که گروه اول شامل معتادان شهر شیراز است که در سال 1391 برای چندمین بار به منظور ترک اعتیاد خود به مراکز ترک اعتیاد مراجعه کرده اند و گروه دوم افرادی هستند که بیش از یکسال از ترک اعتاد آنها گذشته و در گروههای na حضور فعال دارند.طرح این تحقیق از نوع علی – مقایسه ای بوده و داده ها از طریق پرسشنامه های سازگاری سهرابی و سامانی (1390)، مقیاس دلبستگی بزرگسالان کولینز و رید raas)1996 (، مقیاس سلامت روان)ghq1972(جمع آوری شد و مورد تحلیل آماری از طریق ابزار spss و روش آماری آزمون t قرار گرفت. یافته های پژوهش نشان داد میانگین امتیازات کسب شده در افرادی که در ترک اعتیاد ناموفق بودند بصورت معناداری بیشتر از افرادی می باشد که در ترک اعتیاد موفق بودند (05/0p<). با استفاده از پرسشنامه سبکهای دلبستگی مشاهده شد که میانگین امتیازات کسب شده در افرادی که در ترک اعتیاد ناموفق بودند در دو سبک دلبستگی (ایمن و اجتنابی) کمتر از افرادی که در ترک اعتیاد موفق بودند می باشد ولی در سبک دلبستگی اضطرابی بیشتر واز نظر آماری معنادار می باشد (05/0p<)
سلما حسام محمودی نژاد محمد خیر
پژوهش حاضر به دنبال پیش بینی سلامت روان ورضایت شغلی دبیران دبیرستان های شیراز براساس خودکارآمدی اخلاقی آنها بود که درسال 92-91 مشغول به تدریس بودند . حجم نمونه 200 نفر می باشد که از روش نمونه گیری خوشه ای تک مرحله ای انتخاب شدند . داده ها از طریق پرسشنامه های سلامت روان کلدبرگ ghq-28 ، رضایت شغلی jdi و خودکارآمدی اخلاقی teme جمع آوری شد که شاخص های روایی و پایایی این ابزارها مطلوب بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش آماری همبستگی و رگرسیون استفاده شد. نتایج نشان داد که خودکارآمدی اخلاقی پیش بینی کننده سلامت روان می باشد و خودکارآمدی اخلاقی پیش بینی کننده رضایت شغلی نمی باشد. همچنین مشاهده شد که از بین ابعاد خودکارآمدی اخلاقی، بعد خودکارآمدی در آموزش خلق و خو پیش بینی کننده سلامت روان و ابعاد آموزش اخلاقی و خودکارآمدی در آموزش خلق و خو، پیش بینی کننده رضایت شغلی می باشند و دیگر ابعاد پیش بینی کننده سلامت روان و رضایت شغلی نبودند.
زهره فارسیانی محمد خیر
چکیده ندارد.
محبوبه البرزی محمد خیر
چکیده ندارد.
امین ساعدی محمد خیر
چکیده ندارد.
جبار امجدی محمد خیر
چکیده ندارد.
رضا عصاری شهری محمد خیر
چکیده ندارد.
جلیل عسکری شهلا البرزی
چکیده ندارد.
داود حیدری محمد خیر
هدف از تحقیق حاضر حاضر بررسی جهت گیری هدف و رابطه آن با منزلت اجتماعی، جنسیت و پیشرفت تحصیلی در دانش آموزان پایه سوم متوسطه بود. برای نیل به این امر 331 دانش آموزان (174 دختر و 157 پسر) از 6 مدرسه ناحیه 2 آموزش و پرورش شهرستان شیراز به صورت نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. برای اندازه گیری جهت گیری هدف در دانش آموزان از مقیاس انگیزش تحصیلی (مک اینرنی، هینکلی، وان اتن و داوسون، 1998) استفاده شد. این مقیاس دارای دو زیر مقیاس با عناوین "موفقیت در مورد خود" و "موفقیت در مورد دیگران"می باشد. هر کدام از این زیر مقیاسها سه بعدی جهت گیری تسلط، عملکرد و اجتماعی را اندازه می گیرند. نتایج این تحقیق شان داد که بین زیر مقیاس "موفقیت در مورد خود" و موفقیت در مورد دیگران" همبستگی مثبت و معنی داری وجود دارد. همچنین، اجرای آزمون t غیرمستقل تفاوت معنی داری را در ابعاد جهت گیری تسلط و عملکرد در دو زیر مقیاس "خود" و دیگران نشان داد (p<0/001). محاسبه تحلیل واریانس برای اندازه گیری مکرر نشان داد که دانش آموزان بطور عمده، دارای جهت گیری مبتنی بر "تسلط" بودند. در رابطه با سئوال سوم تحقیق، نتایج حاکی از آن بود که بین جهت گیری هدف و منزلت اجتماعی دانش آموزان، فقط در بعد عملکرد در زیر مقیاس "خود" تفاوت معنی دار است (p<0/001). در ابعاد دیگر در هیچکدام از زیر مقیاسها تفاوت معنی دار نبود. آزمون تعقیبی توکی (tukey) نشان داد که معنی دار بودن تفاوت ، بین طبقات شغلی (x 2/02)8 و (x 2/48) بوده است (p<0/01). طبقه 8 شامل پزشکان و دندانپزشکان و ... است . همچنین طبقه 5 مربوط به هنرپیشه سینما، واعظ دینی، کتابدار، خبرنگار و .. می باشد. همچنین در پژوهش حاضر بین پیشرفت تحصیلی دانش آموزان و جهت گیری هدف در آنان همبستگی معنی داری مشاهده نشد. و بالاخره اینکه نتایج حاصل از بررسی رابطه بین جنسیت (دختر و پسر بودن) دانش آموزان با جهت گیری هدف در آنها تفاوت معنی داری را در بعد "تسلط" در زیر مقیاس "خود" نشان داد (p<0/001). سرانجام با عنایت به پژوهش های گذشته یافته ها مورد بحث قرار گرفتند و در پایان به ذکر پیشنهادهای علمی و کاربردی تحقیق و نیز محدودیتهای پژوهش در این حیطه و پیشنهادات پرداخته شد.
علی کریمی محمد خیر
نتایج این تحقیق نشان می دهد که رابطه معنی داری میان خلاقیت و اضطراب در هر دو گروه پسران و دختران وجود دارد. مقایسه دختران و پسران در خلاقیت نشان دهنده تفاوت معنادار میان این دو جنس است . در پژوهش حاضر پسران به طور معناداری در خلاقیت برتر از دختران بودند. همچنین نتایج پژوهش حاضر حاکی از آنست که رابطه معناداری میان منزلت اجتماعی والدین(تحصیلات پدر و مادر) و خلاقیت آزمودنی ها وجود دارد. به طوریکه تحصیلات مادر با کلیه عناصر خلاقیت رابطه معنادار نشان می دهد و تحصیلات پدر نیز بجز با عنصر بسط با کلیه عناصر خلاقیت دارای رابطه معناداری می باشد.
حمید فریفته محمد خیر
به منظور بررسی تاثیر آموزش تغییر اسنادهای علی بر عملکرد دانش آموزان پس از شکست ، یکی از مدارس ابتدائی شهر شیراز انتخاب شد و یکی از کلاسهای چهارم ابتدایی بعنوان گروه آزمایش و کلاس دیگر بعنوان گروه کنترل مورد آزمایش قرار گرفت . در این تحقیق گروه براساس عملکرد در 30 سوال ریاضی آموزش تغییر اسنادهای علی را دریافت کردند و گروه کنترل تنها به حل این سوالات ریاضی پرداختند. برای سنجشش عملکرد آزمودنی ها در پس آزمون از سه مجموعه سوالات ریاضی استفاده شد که عملکرد آزمودنی ها در مرحله شکست و قبل و بعد از آن را مورد اندازه گیری قرار می گرفت . مجموعه سوالات ریاضی قبل و بعد از شکست از سوالات آسان و همتا و مجموعه سوالات مشکل تشکیل شده بود. عمل همتاسازی و تهیه سوالات مشکل و آسان براساس سطح دشواری تکلیف فراهم شده بود. عملکرد دانش آموزان در آزمون قبل و بعد از شکست مبنای مقایسه بین دو گروه کنترل و آزمایش قرار گرفت . نتایج تحقیق نشان داد که آزمودنی ها در گروه آزمایش و در آزمون بعد از شکست در مقایسه با قبل از شکست عملکرد بهتری در مقایسه با گروه کنترل داشتند (df65, t2/87, p<0/005) نتایج دیگر این تحقیق نشان داد که عملکرد آزمودنی ها بعد از شکست در مقایسه با قبل از شکست برای گروه کنترل کاهش پیدا کرد (df33, t2/10, p<0/04) عملکرد آزمودنی ها در دو گروه قبل زا شکست هیچگونه تفاوتی مشاهده نشد.
علی اصغر سرایی محمد خیر
هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر رقابت و همکاری بر عملکرد دانشجویان دختر و پسر با هسته کنترل درونی بود. بدین منظور 240 نفر از دانشجویان دوره کارشناسی دانشگاه شیراز را که داوطلب شرکت در این مطالعه بودند به عنوان نمونه تحقیق بکار گرفته شد. آزمونها شامل مقیاس هسته کنترل راتر (1966) برای تعیین جهت گیری درونی - بیرونی دانشجویان و آزمون نشانه ای - عددی وکسلر که برای سنجش عملکرد آزمودنی ها بکار گرفته شد. مطالعه در دو مرحله اجرا شد، در مرحله اول عملکرد آزمودنی ها با آزمون نشانه ای - عددی مورد سنجش قرار گرفت و مقیاس هسته کنترل نیز بر روی آنها اجرا شد. سپس از آزمودنی های که با توجه به این مقیاس ، درونی تر تشخیص داده شده بودند، خواسته شد تا برای تکمیل این مطالعه در مرحله دوم تحقیق نیز شرکت نمایند. در مرحله دوم عملکرد آزمودنی ها با استفاده از آزمون ارقام و نمادها، تحت شرایط رقابت و همکاری، مورد آزمون قرار گرفت . به منظور تجزیه و تحلیل نتایج از روش های آمار توصیفی، آزمون تی و تحلیل واریانس استفاده گردید. نتایج بدست آمده از این مطالعه نشان داد که عملکرد آزمودنی ها در تمامی گروهها تحت شرایط رقابتی و همکارانه (مرحله دوم) در مقایسه با عملکردشان در شرایط غیررقابتی و غیرهمکارانه (مرحله اول) افزایش معنی داری یافته است (p<0/01) نتایج همچنین نشان داد که عملکرد زنان در شرایط همکاری با هم جنس هایشان، در مقایسه با مردان، افزایش معنی داری پیدا کرده است (df64,t2/9,p<0/01) از طرف دیگر عملکرد مردان، در مقایسه با زنان، در شرایط رقابت با هم جنس هایشان افزایش معنی داری یافته است (df62, t2, p<0/05) بعلاوه عملکرد زنان تحت شرایط رقابت با مردان در مقایسه با شرایطی که با هم جنس هایشان به رقابت می پرداختند بطور معنی داری افزایش یافت (df54, t2/92, p<0/01) نتایج این مطالعات همچنین نشان داد که دو عامل جنسیت (دختر و پسر) و شرایط عملکرد (رقابت و همکاری) تاثیر تعاملی بر عملکرد دانشجویان دارند (df1,125, t11/59, p<0/01) بدین معنی که بسته به جنس آزمودنی های و بسته به اینکه در چه شرایطی از عملکرد (رقابت یا همکاری) قرار گیرند، عملکرد متفاوتی نشان می دهند.
شهربانو نوروزی بردجی محمد خیر
به منظور بررسی رابطه اضطراب با سن، جنس ، وضعیت تاهل، وضعیت اقتصادی و رشته تحصیلی، آزمودنیها از بین دانشجویان دوره کارشناسی دانشگاه شیراز، از میان 5 دانشکده علوم انسانی، علوم تربیتی، علوم پایه، کشاورزی و مهندسی، 624 نفر (263 دختر و 361 پسر) بصورت تصادفی طبقه بندی شده انتخاب شدند و سپس آزمودنیها چک لیست مقیاس اضطراب (scl-90) دروگاتیس و کلری را تکمیل نمودند. اطلاعات مربوط به سن، جنسیت ، وضعیت تاهل، وضعیت اقتصادی و رشته تحصیلی آزمودنیها جمع آوری شد بمنظور بررسی پرسشهای تحقیقاتی این پژوهش تحلیل های آماری شامل ضریب همبستگی پیرسون، آزمون تی و تحلیل واریانس از طریق نرم افزارهای ویژه رایانه ای بر روی اطلاعات جمع آوری شده انجام گرفت . یافته ها در مورد پرسش تحقیقاتی اول مبنی بر اینکه آیا رابطه معنی داری بین میزان اضطراب و سن آزمودنیها وجود دارد نشان داد که رابطه معنی داری (p<0/01) بین سن و اضطراب آزمودنیها وجود دارد. در مورد پرسش تحقیقاتی دوم مبنی بر اینکه آیا تفاوت معنی داری بین میزان اضطراب آزمودنیهای مونث و مذکر وجود دارد. یافته ها نشان داد که بطور معنی داری (در سطح p<0/001) میزان اضطراب آزمودنیهای مونث بیشتر از آزمودنیهای مذکر می باشند. در مورد پرسش تحقیقاتی سوم مبنی بر اینکه آیا تفاوت معنی داری بین میزان اضطراب آزمودنیهای دختر و پسر (مجردین) وجود دارد؟ بافته ها نشان دادند که بطور معنی داری (در سطح p<0/001) میزان اضطراب آزمودنیهای دختر بیشتر از پسران است . در مورد پرسش تحقیقاتی چهارم مبنی بر اینکه آیا تفاوت معنی داری بین میزان اضطراب آزمودنیهای زن و مرد (متاهلین) وجود دارد نتایج نشان داد که بین میزان اضطراب مردان و زنان تفاوت معنی داری وجود نداشت . هر چند که میانگین اضطراب مردان بیش از زنان بود در مورد پرسش تحقیقاتی پنجم مبنی بر اینکه آیا تفاوتی بین میزان اضطراب آزمودنیهای مجرد متاهل وجود دارد تفاوت معنی دار نبود. در مورد پرسش تحقیقاتی ششم که آیا تفاوت معنی داری بین میزان اضطراب افراد دارای سطوح مختلف اقتصادی وجود دارد؟ تفاوت معنی داری یافته نشد. در مورد پرسش تحقیقاتی هفتم که آیا تفاوت معنی داری بین میزان اضطراب دانشجویان شاغل به تحصیل در رشته های مختلف تحصیلی وجود دارد؟ ملاحظه گردید که بترتیب رشته های علوم تربیتی و علوم انسانی میزان اضطراب بالاتری در سطح (p<0/0001) نسبت به سایر رشته ها را دارند.
شهلا عطاپور محمد خیر
در این تحقیق رابطه ادراک از رفتار معلم و رابطه آن با خودپنداری دانش آموزان با توجه به جنسیت آنان از طریق روشهای آماری ضریب همبستگی و آزمون تی برای گروههای مستقل مورد بررسی قرار گرفته است . نمونه مورد تحقیق شامل 270 دانش آموز سال سوم راهنمایی (123 دختر و 147 پسر) بود. جهت انتخاب نمونه 4 مدرسه که معرفت جامعه دانش آموزی شهر گچساران بودند انتخاب شدند کلیه دانش آموزان سال سوم راهنمایی در این مدارس به عنوان نمونه منظور گردیدند. به منظور بررسی رابطه بین ادراک از رفتار معلم و خودپنداری دانش آموزان از دو مقیاس ادراک از رفتار معلم (پاشا شریفی 1368) و مقیاس خودپنداری (مندیلگو و پی ریت 1995) استفاده گردید نتایج این تحقیق به شرح زیر بود: -1 بررسی همبستگی بین ادراک از رفتار معلم و خودپنداری دانش آموزان نشان داد که بین ادراک از رفتار معلم و خودپنداری دانش آموزان رابطه کم ولی معنی دار وجود دارد). (p<0/01, df268, r0/16) -2 دانش آموزان دختر و پسر در ادراک از رفتار معلم تفاوتی ندارند و هر دو به یک نسبت از رفتارهای آشکار و نهان معلم متاثر می شوند.
حبیب الله نصیری محمد خیر
هدف از پژوهش حاضر بررسی ارتباط بین خودپنداریهای تحصیلی ریاضی و فارسی در بین گروهی از دانش آموزان دختر و پسر مدارس راهنمایی است . برای رسیدن به این هدف 1035 نفر از دانش آموزان دختر و پسر کلاسهای اول تا سوم مدارس راهنمایی شهرستان داراب 536 نفر دختر و 499 نفر پسرانتخاب گردیده و با استفاده از پرسشنامه توصیف خود به صورت گروهی مورد آزمایش قرار گرفتند. نتایج نشان داد که بین پیشرفت تحصیلی و خودپنداری تحصیلی رابطه ای مثبت و معنی دار وجود دارد (r0/40p<0001) . همچنین بین خودپنداریهای تحصیلی در یک درس خاص با پیشرفت تحصیلی در همان درس خاص همبستگی مثبت و معنی دار وجود دارد. مثلا بین پیشرفت تحصیلی ریاضی و خودپنداری تحصیلی ریاضی در دختران (r0/42p</0001n536) و در پسران (r0/31n499p</0001) همبستگی وجود داشت مدل چارچوب داوری درونی و بیرونی مارش به آزمایش گذاشته شد و نتایج حاصل از پژوهش حاضر از این مدل حمایت نکرد و بر خلاف پیش بینی این مدل بین خودپنداریهای تحصیلی ریاضی و پیشرفت تحصیلی فارسی (r0/27 n1035 p</0001) رابطه ای مثبت و معنی دار وجود دارد. نتایج بدست آمده نشان داد که دختران خودپنداری تحصیلی فارسی بالاتری دارند و تفاوت معنی داری هم بین خودپنداری تحصیلی فارسی دختران و پسران وجود دارد (t15/62 df1033 p<0001) از طرف دیگر بر اساس انتظارات قالبی جنسی فرض می شود که پسران خودپنداری تحصیلی ریاضی بالاتری از دختران داشته باشند. نتایج بدست آمده خلاف این پیش بینی و انتظار را نشان می دهد به این معنی که خودپنداری تحصیلی ریاضی هم در دختران بیشتر از پسران است و بین آنها هم تفاوت معنی دار است . (t7/17 df1033 p</0001) . همچنین دیده شد که بین پایگاه اقتصادی - اجتماعی خانواده و خودپنداری تحصیلی دانش آموزان رابطه معنی داری وجود دارد. در پژوهش حاضر از شغل پدر به عنوان شاخص پایگاه اقتصادی - اجتماعی خانواده استفاده شد و مشاهده گردید که دانش آموزانی که شغل پدرشان بالاتر است شغل بهتری دارند، خودپنداری تحصیلی بالاتری نیز دارند (3p</0001 و t8/44 f1033) در ارتباط با قدرت پیش بینی کنندگی پیشرفت تحصیلی مشاهده گردید که خودپنداری تحصیلی کل دروس مدرسه ای قدرت پیش بینی کنندگی بهتری دارد و می تواند پیشرفت تحصیل را دقیق تر پیش بینی نماید (b0/33) .
عبدالوهاب سماوی محمد خیر
در مجموع نتایج تحقیق نشان داد که شیوه یادگیری مشارکتی ، اثرات مثبتی بر عزت نفس دانش آموزان دارد و روش موثری در پیشرفت تحصیلی درس علوم اجتماعی دانش آموزان سال سوم راهنمایی تحصیلی است .
علی خنک جان محمد خیر
سبک های یادگیری بر این نکته تاکید دارند که سبک های یادگیری شامل باورها یا اعتقادات ، رجحانها و رفتارهایی است که افراد به کار می برند تا در یک موقعیت معینی به یادگیری خود کمک کنند. افراد متناسب با تفاوتهای فردی خود در یادگیری از سبک های متفاوتی استفاده می کنند. کلب (1984) ، در تقسیم بندی خود از سبک های یادگیری ، چهار سبک یادگیری واگرا ، همگرا ، جذب کننده ، انطباق یابنده را در اثر ترکیب چهار شیوه یادگیری با نامهای تجربه عینی ( احساس کردن ) ، مشاهده تاملی ( دیدن ) مفهوم سازی انتزاعی ( تفکر کردن ) و آزمایشگری فعال ( انجام دادن ) بدست آورده است .
خلیل هیبتی محمد خیر
هدف این پژوهش بررسی رابطه شیوه های فرزندپروری والدین و شیوه های مقابله با استرس فرزندانشان است .
رضا عطاری محمد خیر
دو روش مثال به قاعده و قاعده به مثال بعنوان دو شیوه متفاوت تدریس بحث های فراوان در پی داشته اند. محققین بسیاری به مقایسه دوروش مذکور در تدریس پرداخته اند، اما تاکنون برتری یکی بر دیگری تایید نشده است. هدف از تحقیق حاضر این است که آیا تفاوت معنی داری بین دو روش مذکور وجود دارد یا خیر و آیا دانش آموزان با سطح هوشی بالا و پایین از هر دو شیوه به یک میزان بهره می گیرند؟ برای اجرای این تحقیق، ابتدا 180 دانش آموز پسر پنجم ابتدایی از دو مدرسه ناحیه سه شیراز به طور قصدی انتخاب شدند، پس از برگزاری امتحان هوش اوتیس-لنون تعداد 120 نفر بر اساس نمراتی که در این آزمون کسب کرده بودند دارای هوش بالا و پایین شناخته شده بودند بطور تصادفی و به تعداد مساوی در 4 گروه بصورت زیر گروهبندی شدند: گروه 1: آزمودنی های این گروه دارای سطح هوشی بالاتر، دارای ضریب هوشی 106 به بالا، جز گروه قاعده به مثال هستند.گروه 2: آزمودنی های این گروه دارای سطح هوشی بالاتر، دارای ضریب هوشی 106 به بالا، جز گروه مثال به قاعده هستند. گروه 3: آزمودنی های این گروه دارای هوشی پایین تر، دارای ضریب هوشی 3/100 به پایین، جز گروه تدریس به شیوه قاعده به مثال هستند. گروه 4: آزمودنی های این گروه دارای سطح هوشی پایین تر، دارای ضریب هوشی 3/100 به پایین، جز گروه مثال به قاعده هستند. گروه مثال به قاعده (2و4)، گروه قاعده به مثال (1و3).بعد به آنها به طور جداگانه تدریس شد. موضوع تدریس قواعد مربوط به محاسبه زاویه خارجی مثلث بود. پس از تدریس تعداد 30 سئوال چهارجوابی که با راهنمایی معلمین کلاس پنجم و کارشناسان ابتدایی و براساس جدول دوبعدی محتوای و هدف طرح شده بود در اختیار دانش اموزان قرار گرفت. امتحان مذکور بلافاصله بعد از تدریس، به طور همزمان انجام شد. بعد از تصحیح اوراق امتحانی نمرات مورد تحلیل واریانس دو طرفه قرار گرفت، نتایج بدست آمده حاکی از آنست که تدریس قواعد ریاضی به شیوه قاعده به مثال نتایج بهتری میدهد. مضاف اینکه نشان داد میان روش تدریس و سطح هوشی ارتباط تعاملی وجود دارد بدینصورت که افراد با سطح هوشی بالا می توانند از هر دو شیوه تدریس تقریبا بطور یکسان بهره بگیرند اما افراد با سطح هوشی پایین، هنگامی که با شیوه قاعده به مثال به آنها تدریس شود میزان یادگیری بیشتری دارند. با تایید این فرضیه که میزان سطح هوشی به طور معنی داری روی درک و کاربرد قواعد ریاضی اثر دارد ما را به این باور می رساند که برای هر فراگیر روش تدریسی را اتخاذ کنیم که هماهنگ با سطح هوشی او باشد.
محمدابراهیم کوثری محمد خیر
به منظور بررسی و مقایسه تاثیر منبع کنترل و جنسیت بر سازگاری کلی، فردی و اجتماعی دانش آموزان، نمونه ای مشتمل بر 296 دانش آموز (133 پس و 163 دختر) سال دوم متوسطه، به شیوه نمونه گیری تصادفی خوشه ای ساده انتخاب شدند و داده های مورد نیاز از طریق اجرای مقیاس منبع کنترل درونی-بیرونی راتر و پرسشنامه شخصیتی کالیفرنیا (ctp) بدست آمد. بر این اساس سه سوال تحقیقاتی مورد بررسی قرار گرفت که عبارتند از: 1- آیا منبع کنترل و جنسیت موجب تفاوت معنی دار در سازگاری کلی دانش آموزان می گردد؟ 2- آیا منبع کنترل و جنسیت موجب تفاوت معنی دار در سازگاری فردی دانش آموزان می گردد؟ 3- آیا منبع کنترل و جنسیت موجب تفاوت معنی دار در سازگاری اجتماعی دانش آموزان می گردد؟ جهت بررسی سوالات فوق از روش تحلیل واریانس دو طرفه استفاده شد. آزمون تحلیل واریانس دو طرفه در ارتباط با سوال اول نشان داد که منبع کنترل در سازگاری کلی دانش آموزان به طور معنی داری تاثیر دارد و تفاوتها در سطح (p<0/0001) معنی دار است. به طوریکه دانش آموزان دارای منبع کنترل درونی سازگاری بهتری از خود نشان دادند. همچنین نتایج تحلیل نشان داد که تفاوتهای جنسی در سازگاری کلی در سطح (p=0/005) معنی دار است و دختران نسبت به پسران سازگاری بالاتری از خود نشان دادند. آزمون تحلیل واریانس دو طرفه در ارتباط با سوال دوم نشان داد که تفاوت بین میانگینهای نمره سازگاری فردی با توجه به منبع کنترل در سطح (p<0/0001) معنی دار است. بدین معنی که دانش آموزانی که دارای منبع کنترل درونی بودند سازگاری فردی بالاتری از خود نشان دادند. همچنین نتایج نشان دهنده تفاوتهای جنسیتی در سازگاری فردی بود. بطوریکه در سطح (p=0/045) تفاوتها معنی داری نشان داد. بدین معنی که دختران سازگاری فردی بالاتری نسبت به پسران از خود نشان دادند. نتایج حاصل از انجام تحلیل واریانس حاکی از آن بود که جنسیت و کنبع کنترل تاثیر تعاملی بر سازگاری فردی نداشت. تحلیل واریانس دو طرفه در ارتباط با سوال سوم نشان داد که متغیر منبع کنترل به طور معنی داری در سازگاری اجتماعی دانش آموزان تاثیر می گذارد (p<0/0001). بدن معنی که دانش آموزان با منبع کنترل درونی سازگاری اجتماعی بالاتری از خود نشان دادند. نتایج نشان دهنده تفاوتهای جنسیتی در سازگاری اجتماعی بود که تفاوتها در سطح (p=0/004) معنی دار بود. به طوریکه دختران سازگاری اجتماعی بالاتری از خود نشان دادند. تاثیر تعاملی جنسیت و منبع کنترل بر روی نمرات سازگاری اجتماعی مورد ملاحظه قرار گرفت و تعامل معنی دار بدست نیامد. به طور کلی از یافته های تحقیق می توان نتیجه گیری کرد که هر یک از متغیرهای منبع کنترل و جنسیت در سازگاری کلی، فردی و اجتماعی دانش آموزان تاثیر معنا دار می گذارد و تاثیر تعاملی جنسیت و منبع کنترل در نمره های سازگاری کلی، فردی و اجتماعی معنادار نیست.
حسن قایدی محمد خیر
یکی از مشکلاتی که نظام آموزشی کشور ما با آن دست به گریبان است، مسئله افت تحصیلی و بی علاقه بودن دانش آموزان به مطالعه و کتابخوانی می باشد، که عوامل مختلفی در ایجاد این مشکل دخیل است. یکی از مهمترین عوامل موثر در این مسئله ، فقدان مهارتهای شناختی و فراشناختی می باشد که می توان با آموزش روشهای صحیح مطالعه، که برهمین اساس بنا گردیده اند ، قدمهای موثری در حل این مشکل برداشت. در همین راستا ، این تحقیق مقایسه ای بین میزان یادگیری به روش مطالعه نوین sq5r و روش مطالعه سنتی پاراگراف خوانی می باشد.برای اجرای آن از تعداد 53 کلاس اول راهنمایی دولتی شهر داراب انتخاب شدند.
محمد خیر
هدف از این مطالعه مقایسه سطح هوش دو گروه بزه کار و غیربزهکار بوده است ، برای انجام این مطالعه 80 نفر که 40 نفر آنها بزه کار و 40 نفر دیگر غیربزهکار بودند انتخاب شدند. این دو گروه از نظر سن، میزان تحصیلات و طبقه اجتماعی پدر و مادر با هم برابر میکردند. سن متوسط بزه کاران (11ˆ13 و تحصیلات آنها 4 کلاس بود، و سن متوسط غیربزه کاران 01ˆ14 و تحصیلات آنها 4 کلاس بود. گروه بزه کار از افرادی که در کانون کارآموزی باجگاه بوده و سابقه بزه داشتند انتخاب شدند و گروه غیربزه کار از دانش آموزانی که در دبستان شبانه (بزرگسالان) بهشت آئین تحصیل میکردند انتخاب گردیدند. برای تعیین سطح هوشی این دو گروه شش قسمت از آزمون هوشی وکسلر (سه قسمت از میزانهای کلامی و سه قسمت از میزانهای غیرکلامی) بکار گرفته شد. نتایج بدست آمده نشان میدهد که : (1) میانگین بهره هوشی هر دو گروه در سطح پائینی قرار دارد. (2) بهره کل هوشی و (3) بهره هوشی کلامی دو گروه تفاوت معنی داری با یکدیگر ندارد، ولی (4) میانگین هوشی غیرکلامی گروه بزه کار بطور معنی داری نسبت به گروه غیربزه کار بالاتر است . (5) تفاوتهای معنی داری هم چنین در بعضی از قسمت های مختلف تست مشاهده شد. نتایج این تحقیق با توجه به وسیله اندازه گیری و نیز با درنظرگرفتن سطح اجتماعی - اقتصادی افراد مورد مطالعه قابل بحث و بررسی است .