نام پژوهشگر: عاطفه غفوری
عاطفه غفوری محمدعلی رنجبر
فولکلور یا دانش عامه از بارزترین جلوه های فرهنگی هر قوم است؛ این دانش به مثابه تابلویی است که طرح ها و رنگ های فرهنگ و سنت یک قوم را به نمایش می گذارد. قصه های عامیانه یکی از زیرمجموعه های این دانش محسوب می شود؛ دانشی که سعی دارد از پس عادی ترین و ساده ترین عناصر یک قوم به درونی ترین لایه های آن نفوذ کرده، به تجزیه و تحلیل آن ها بپردازد. این تحقیق سعی دارد با مطالعه ی قصه های عامیانه ی آذربایجان به نوع نگاه جامعه ی آذربایجان به زن برسد. بدین منظور عنصر زن به دو شیوه مورد بررسی قرار گرفت. نخست ساختار قصه ها به شیوه ی ریخت شناسی مطالعه شد و سپس مفهوم و محتوای آن ها به روش تحلیل محتوا مورد بررسی قرار گرفت. به این طریق همه ی صد قصه ای که به عنوان نمونه ی آماری این تحقیق انتخاب شده اند به شکلی جداگانه مطالعه شده اند. با بررسی ساختار قصه ها چگونگی حضور زن در قصه ها به عنوان نمادی از جامعه مورد بررسی قرار گرفت. حضور زنان در نقش هایی از قبیل قهرمان و دختر پادشاه نشانگر این مطلب بود که هرچند زنان بیشتر موجوداتی خواستنی تصویر شده اند اما به توانایی های ایشان در زمینه های مختلف نیز اذعان داشته شده است. با بررسی مفهوم قصه ها این حضور تعریف شد و زوایای مختلف آن و شرایط لازم برای این حضور نشان داده شد. زنان باید با حفظ ضوابطی در جامعه حضور پیدا کنند. این حضور چه در خانه و چه بیرون از خانه می باید کنترل شده و با رعایت مسایلی باشد که عرف جامعه را تشکیل می دهد. عرفی که مردان و زنان هر دو بر آن نظارت دارند ولی عمده-ترین مجریش مردان هستند.