نام پژوهشگر: محسن بدره
محسن بدره ابراهیم فیاض
نظریه های علوم انسانی و اجتماعی به لحاظ چگونگی نگاه به هستی، انسان، معرفت بشری، و غایت نظریه پردازی بی طرف نیستند. هر نظریه پیش فرض های انسان شناختی، معرفت شناختی، هستی شناختی و نیز پیش فرض های دیگری مانند پیش فرض های اَکسیولوژیک (ارزش شناختی) و پراکسیولوژیک (رویه شناختی) دارد. این پیش فرض های فرانظری در نظام کلی فرانظریه هایی قرار دارند که خود منبعث از سنت های فلسفی غرب هستند. بر همین اساس، برای نظریه پردازی اسلامی در علوم اجتماعی و انسانی به طور کلی، و در ارتباطات انسانی به طور خاص، باید به مولفه های چندگانه فرانظری پرداخت و آن ها را از منابع معرفت دینی – ناظر به تولید نظریه در ارتباطات انسانی- استخراج کرد. در همین راستا، این پایان نامه تلاشی است برای مطالعه مقایسه ای مولفه های انسان شناختی فرانظریه های ارتباطات انسانی در آراء متفکرین غربی قرون 19 و 20 میلادی و مفسرین معاصر شیعی. این مقایسه با نشان دادن تفاوت های بنیادین در اندیشه های بنیادین انسان شناختی مرتبط با نظریه پردازی ارتباطات انسانی، ضرورت توجه به مبانی انسان شناختی اسلامی در نظریه پردازی ارتباطات را نشان می دهد. این پژوهش که به لحاظ ماهیّت فلسفی و نظری آن، از روش تحقیق کتابخانه ای- تحلیلی استفاده می کند، هدف مذکور را از رهگذر پاسخ به این سوال اصلی پی می گیرد: تفاوت ها و شباهت های میان آراء انسان شناختی مفسران معاصر شیعی و متفکران غربی قرون 19 و 20 میلادی در زمینه مولفه های انسان شناسی فرانظریه های ارتباطات انسانی، سبب چه تفاوت هایی در شناخت و نظریه پردازی ارتباطات انسانی می شوند؟