نام پژوهشگر: احمد به پژوه
زهره ابوالحسنی احمد به پژوه
هدف: پژوهش حاضر، به منظور بررسی اثر بخشی برنامه مهارت آموزی حرفه ای بر کارآمدی دانش آموزان کم توان ذهنی در دور?متوسطه ازدیدگاه دبیران مدارس استثنایی انجام گرفت. در این پژوهش 100 نفر از دبیران به عنوان افراد مورد مطالعه به روش تصادفی ساده از میان 135نفراز آن شاغل در مدارس استثنایی شهر تهران انتخاب شدند. روش شناسی: با استفاده از روش تحقیق پیمایشی و بوسیله پرسشنامه محقق ساخته، تاثیر برنامه های حرفه آموزی بر کارآمدی دانش آموزان کم توان ذهنی از منظر معلمان مورد مطالعه قرار گرفت. بدین صورت اطلاعات و داده های مورد نیاز مربوط به متغیرهای پژوهش جمع آوری شدند و بوسیله شاخص های آمارتوصیفی و روش های آماری خی دو مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: یافته های پژوهش نشان دادند که برنامه های حرفه آموزی و مهارت آموزی از نظر دبیران در ابعاد ارتقای مهارت های زندگی، خودکفایی فردی، اجتماعی و اقتصادی و ایجاد انگیزش تاثیر کمی داشته است. . تنها در بعد افزایش نگرش مثبت تاثیر زیادی در دانش آموزان کم توان ذهنی داشته است. نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان داد که برنامه های مهارت آموزی حرفه ای در ابعاد ارتقای مهارت های زندگی، خودکفایی فردی، اجتماعی و اقتصادی و ایجاد انگیزش در حدکمی می تواند کارآمدی دانش آموزان کم توان ذهنی را تحت تاثیر قرار دهد. ولی بعد نگرش مثبت را می تواند به مقدار زیادی افزایش دهد. همچنین یافته های پژوهش شواهدی را پیشنهاد می کنند که برنامه های مهارت آموزی حرفه ای که توسط مدارس استثنایی برای دانش آموزان کم توان ذهنی اجرا می شود بنا به روش اجرا، عوامل اجرایی، ماهیت و اهدافی که دارند نمی توانند تمام ابعاد کارآمدی دانش آموزان را تحت تاثیر قرار دهند.
هاجر براتی فیروزه ساجدی
چکیده: هدف: هدف از این پژوهش بررسی اثربخشی آموزش مهارت های اجتماعی بر بهبود رفتار سازگارانه و مهارت های اجتماعی در دختران با سندرم داون می باشد. روش: 37 دانش آموز با سندرم داون 8 تا 12 سال با هوشبهر 55 تا 75 به صورت در دسترس انتخاب و به طور تصادفی به دو گروه مداخله (18 نفر) و کنترل (19 نفر) تقسیم شدند. نخست هر یک از آزمودنی ها به کمک فهرست مهارت های اجتماعی و سه خرده مقیاس مهارت های ارتباطی، مهارت های زندگی روزمره و مهارت های اجتماعی شدن مقیاس واینلند ارزیابی شدند. سپس آموزش مهارت های اجتماعی به مدت 2 ماه در 10 جلسه آموزشی 1 ساعته برای آزمودنی های گروه مداخله اجرا شد. در پایان دوره آموزش و 2 ماه پس از آن، همه آزمودنی ها دوباره به کمک ابزارهای یاد شده ارزیابی شدند و داده ها توسط آزمون t تحلیل شد. یافته ها: تحلیل داده ها نشان داد که گروه آزمایش پس از پایان جلسات آموزشی بهبود معناداری را در زمینه رفتار سازگارانه (مهارت های زندگی روزمره و مهارت اجتماعی شدن) و مهارت های اجتماعی پیدا کردند. بررسی پیگیری نیز نشان داد که بهبودهای بدست آمده از آموزش، 2 ماه پس از آموزش نیز همچنان حفظ شده است. نتیجه: آموزش مهارت های اجتماعی سبب بهبود رفتار سازگارانه و مهارت های اجتماعی در کودکان سندرم داون می شود. کلید واژه: مهارت های اجتماعی، رفتار سازگارانه، سندرم داون.
صدیقه کاظمی مقصود امین خندقی
آموزش و پرورش استثنائی / ویژه، نشانه گسترش توجه به تفاوت¬های فردی است، چرا که به لحاظ ویژگی انسان و تفاوت¬های فردی باید هر فردی به فراخور توان ذهنی و جسمی، نیازها، استعدادها و علایق خود از آموزش و پرورش خاصی بهره گیرد. در این میان، برنامه درسی به عنوان یکی از زیر نظام های اصلی نظام تربیت رسمی و عمومی در جهت پشتیبانی از جریان تربیت، انجام رسالت و کمک به تحقق اهداف و کارکردهای این نظام در زیر نظام آموزش و پرورش استثنایی جایگاه خاصی دارد. هدف این رساله در بخش اول، تجزیه و تحلیل برنامه قصد شده حرفه¬ای دانش¬آموزان کم توان ذهنی که از سال 1386 به طور آزمایشی پس از تصویب دوره متوسّطه حرفه¬ای اجرا شد، بر اساس چهار مولفه اهداف، محتوا، روش¬های یاددهی- یادگیری و ارزشیابی، بود و در بخش دوم سعی گردید بر اساس اقتضائات نظری، عملی و تجربی به دست آمده از بخش اول رساله و بررسی پیشینه، الگوی برنامه درسی قصد شده این دوره مبتنی بر برنامه تربیتی فردی شده و اقتضائات آن در چهار مولفه، تبیین و طراحی شود و در نهایت الگوی مفهومی خلق شده، توسط متخصصان امر، اعتبارسنجی شد. لذا با استفاده از رویکرد کیفی و با استفاده از برگزاری جلسات گروه¬های کانونی با معلمان، مصاحبه نیمه ساختار یافته با کارشناسان و تحلیل کیفی اسناد بالادستی نظام آموزش و پرورش استثنایی و عادی و یافته¬های طرح ارزشیابی ملی دوره متوسطه حرفه¬ای به سوالات رساله پاسخ داده شد. به طور کلی، یافته¬ها در بخش اول نشان داد رویکرد اصلی حاکم بر برنامه فعلی در مولفه¬های چهارگانه، رویکرد دیسیپلینی با جهت¬گیری شغلی و تحصیلی است و در بخش دوم، مدلی مفهومی طراحی شد که نقطه عزیمت آن در هر مولفه برنامه، دانش¬آموز کم¬توان ذهنی بوده بدون این که بافت کلی برنامه درسی مورد غفلت قرار گیرد.
پرویز اشتری احمد به پژوه
بررسی حاضر مطالعه ایست که به بررسی میزان تاثیر نوع برنامه های توانبخشی قبل از دبستان بر وضعیت تحصیلی دانش آموزان تلفیقی با آسیب شنوائی پرداخته است . در این بررسی مشخص شد که استفاده پیوسته از سمعک و تشخیص کم شنوائی قبل از 5 سال نیز در موفقیت تحصیلی دانش آموزان تاثیر داشته و موجب عملکرد بهتر در آموزش آنان می شوند.
کاظم نظم ده احمد به پژوه
از ادوار گذشته تاریخ تاکنون معلولین و امور مربوط به آنان چه از نظر شناخت موجودیت معلولین و چه از نظر روابط فیمابین اجتماع و معلولین همیشه به عنوان یک مسئله دشوار وجود داشته است ، که بین تکامل اجتماعی و علمی بشر وضع اجتماعی معلولین ، رابطه ثابتی وجود نداشته است. به نظر می رسد پیشرفتهای تکنولوژی ، روانی و اجتماعی ، جامعه بشری هنوز نتوانسته است دیدگاه علمی و دقیقی از معلولیت کسب کند، تخصص های مختلف در توانبخشی معلولین ، رشد روزافزونی کرده اند، اما موسسات و مراکز مشاوره که قدرت سازگاری با معلولیت ها را به فرد ، خانواده و اجتماع بیاموزند یا وجود ندارند و یا اینکه بهبود کمی و کیفی نیافته اند. با گذشت زمان توجه به ابعاد گوناگون معلولین شروع شد. نقطه آغاز شناسایی و تحقیق پس از جنگ جهانی دوم بود.اگر چه توجه به معلولین افزایش یافته ولی بیشتر در شکل مادی خلاصه شده است. معلولیت در هر بعدی که باشد به دلیل برهم زدن توازن ، تولید اضطراب می کند و اضطراب حالت ناخوشایندی است که بی قراری جسمی و روانی را به دنبال دارد و ریشه بحران برای فرد معلول در اینجاست که شخص احساس می کند که گردونه زندگی از میانه راه باز ایستاده ، نظم و هدف و مفهوم آن از بین رفته و تمامی تلاش برای بازیافتن آن بی نتیجه خواهد بود. از سوی دیگر روشهای بکارگیری برای سازگاری با مسائل ضعیف و غیرموثر می نماید. به خصوص در افرادی که زندگی قبلی شان توام با آرامش و آسایش مداوم بوده و یا روال آرام و خاص را داشته اند.در این پایان نامه به طور مفصل به بحث ورزش و تاثیر آن در رابطه با فرد معلول می پردازد.
احمد به پژوه
هدف از اجرای این تحقیق بررسی چگونگی ارتباط نمرات کسب مفاهیم نگهداری ذهنی توده، وزن و حجم باسواد، درآمد والدین، نمره ریاضیات ، علوم تجربی، معدل امتحان نهائی کتبی پنجم و معدل چهار سال اول دبستان در نمونه هائی از دانش آموزان کلاس پنجم دبستان شهری و روستائی بود. از سوی دیگر مقایسه نمرات بزرگسالان بی سواد روستائی در تستهای فوق الذکر در مقایسه با نمرات دانش آموزان کلاس پنجم همان روستا نیز موردنظر بود. در این پژوهش 138 تن، 59 نفر مونث و 79 نفر مذکر، طی اردیبهشت و تیرماه 1358 در شهر شیراز مراکز استان فارس ایران در هشت گروه شهری و روستائی مرود مطالعه قرار گرفتند. اطلاعات موردنیاز در باره آزمودنیها از طریق پرسشنامه های پیوست شماره یک و دو به صورت انفرادی با استفاده از روش بالینی پیاژه بدست آمد. هریک از تستهای سه گانه توده، وزن و حجم از سه قسمت پیش بینی، قضاوت و استدلال تشکیل شده بود که پاسخ بهر قسمت اگر بیانگر نگهداری ذهنی بود یک امتیاز تعلق می گرفت و در غیر این صورت نمره ای داده نمی شد. روش های آماری مورد استفاده برای بررسی فرضیه های ده گانه درصدگیری، آزمون t و ضریب همبستگی پیرسون آر (r) بود. نتایج حاصله نشان داد که بطورکلی میانگین مجموع نمرات پسران در تستهای موردنظر بالاتر از دختران بود و اکثر آزمودنیها مراحل کسب مفاهیم نگهداری ذهنی توده و وزن را طی کرده بودند بطوریکه ترتیب توالی موردنظر پیاژه مورد تایید قرار گرفت . از سوی دیگر مشاهده شد با استفاده از روشهای آماری کلیه فرضیه ها معنی دار نمی باشند. ضرایب همبستگی میان معدل کتبی امتحان نهائی پنجم از سوئی و نمره ریاضیات ، علوم تجربی و سواد والدین از سوی دیگر به ترتیب 89ˆ0، 70ˆ0 و 57ˆ0 بدست آمد. کاربرد آموزشی این مطالعه تایید این اصل است که هر گونه برنامه ریزی درسی بایستی متناسب با ساخت های ذهنی متعلمان و آمادگیهای قبلی آنان باشد.