نام پژوهشگر: زینب دهقان حسام پور

تبارشناسی و چگونگی حیات اندیشه های سوسیالیستی در ایران، پیش از مشروطه تا پایان پهلوی اول
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شیراز - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1391
  زینب دهقان حسام پور   محمد مهدی مرادی خلج

نخستین کانون آشنایی ایرانیان با اندیشه سوسیالیسم، قفقاز بود. مهاجران ایرانی اعم از بازرگانان، تحصیل کردگان جدید و کارگران تحت تأثیر محیط قفقاز در پیش از مشروطه سازمان هایی سوسیالیستی چون اجتماعیون عامیون را در خارج از کشور پدید آوردند.گرچه سوسیالیسم اندیشان ایرانی در مبارزه برای نیل به مشروطه حضور سازمان یافته ای نداشتند امّا شخصیت ها و سازمان های موثر در کسب مشروطه با این اندیشه آشنایی ابتدایی داشتند. پیروزی مشروطیت فرصتی برای رشد و گسترش سوسیالیسم در ایران بود. بدین ترتیب اجتماعیون عامیون فعالیّت خود را در داخل ایران متمرکز کرد. به جز آن، انجمن ها هم به شدّت از اندیشه سوسیالیستی تأثیر پذیرفتند. در این میان عملگرایی شدید و افراط کاری های برخی از متأثران از سوسیالیسم بهانه به توپ بسته شدن مجلس شد. با این حال سوسیالیسم در ایران از بین نرفت. کمک سوسیالیست های قفقاز به ایرانیان جهت اعاده مشروطیت سبب شد تا جامعه ایرانی بیش از گذشته از سوسیالیسم تأثیر بپذیرد و بدین طریق جایگاه اندیشه سوسیالیستی در ایران تثبیت شد. با فتح تهران، سوسیالیسم اندیشان با کمک برخی دیگر از آزادیخواهان، حزب دموکرات ایران را پایه گذاری کردند. اگرچه حزب دموکرات یک حزب سوسیالیست خالص نبود ولی این حزب و روزنامه های وابسته به آن مروج اندیشه سوسیالیستی شدند. به جز این، به سبب استقبال گسترده مردم، احزاب دیگری هم با الگو قرار دادن مرام سوسیالیستی تشکیل گردید و در نضج این اندیشه موثر افتاد. با پیروزی انقلاب بلشویکی روسیه، حاملان این اندیشه در ایران حامی قدرتمندی یافتند. اینان امید داشتند با کمک کشور مادر بتوانند انقلابی سوسیالیستی در ایران به وجود آورند امّا شوروی در ازای کمک های مالی و معنویش از سوسیالیست های ایرانی توقع اطاعت بی چون و چرا داشت. این رویه سبب وابستگی سوسیالیسم اندیشان ایرانی به قدرتی بیگانه شد. بنابراین اگر سوسیالیست های ایرانی حرکت اعتراضی را آغاز می کردند و یا در قیامی که توسط دگراندیشان صورت گرفته بود، شرکت می کردند منافع شوروی را بر منافع ایران ارجحیت می دادند. به همین دلیل این گونه اعتراضات با ناکامی روبرو می شدند. اگرچه در دوران پهلوی اول، برخی از روشنفکران سوسیالیست ایرانی تلاش هایی برای استقلال فکری از شوروی داشتند امّا همزمانی دوران اختناق رضاشاهی با اوج گیری دیکتاتوری استالین که هردو به نحوی از انحاء این روشنفکران را سرکوب می کردند سبب شد این تلاش ها نتیجه ای جز شکست نداشته باشد و فرصت دیگری تا فروپاشی شوروی برای سوسیالیسم اندیشان ایرانی پیش نیامد.