نام پژوهشگر: وحید معماری
وحید معماری سید محسن هاشمی
1-1- بیان مساله ادوارد سعید، فیلسوف و نظریه پرداز مسیحی و فلسطینی الاصل که نظریات انتقادی و چالش برانگیز وی پیرامون مقوله ای به نام «شرق شناسی» و رویکردی که غرب در برابر شرق و شناخت آن اتخاذ کرده، بسیار حائز اهمیت می باشد. وی در آثار خود از نگاه "پسا استعماری" غرب سخن به میان آورده و چنین شیوه تلقی تبعیض آمیز را دلیلی بر استمرار و تداوم همان روش استعماری و سلطه جویانه پیشین غرب دانسته و اعتقاد دارد که غرب با نقاب و ظاهری جدید، همان اندیشه و مقاصد استعماری خود را به شیوه ای امروزین و پسااستعمارانه ولی در همان قالب کلیشه وار سابق باز تولید و بازآفرینی کرده و تا به امروز نیز همین نگاه خود نسب به شرق را تداوم و استمرار بخشیده است. به همین جهت وی در سلسله مباحث خود نظام سلطه و تبعیض آمیز غرب را محکوم، همچنین دیدگاه های شرق شناسان را هم به شدت نقد و به چالش می کشد. اما در راستای نظریات بیان شده ی ادوارد سعید، می توان از یکی از بارزترین نمودهای «شرق شناسی نوین» یعنی نگاه تحریف آمیز سینمای هالیوود، نسبت به ایران باستان سخن به میان آورد. چرا که ما در اینجا شاهدیم غرب از طریق هنری نوپا و رسانه ای فراگیر به نام سینما و تمامی عوامل پشت پرده آن، همگی در یک جهت و به شیوه ای کاملاً مغرضانه تلاش در وارونه جلوه دادن حقایق و برداشتی تک سویانه از تاریخ کهن یک تمدن به نام ایران باستان را دنبال می کنند. لذا در اینجا برآنیم که نگاه پسا استعماری امروزین غرب، همچنین تأثیرات و کارکرد آن را از منظر و دیدگاه ادوارد سعید، پیرامون رویکردی که سینمای هالیوود در ساخت فیلم های «سیصد»، «یک شب با پادشاه»، «اسکندر» و «شاهزاده پارس: شن های زمان» دنبال کرده را شرح داده و نمونه هایی از تحریف تاریخ در فیلمهای مورد نظر نسبت به نگاشت های مورخین و شواهد بر جای مانده از ان دوران را برسی کرده و شرحی بر این مدعا بنگاریم که چرا غرب با وجود ادعاهای واهی پیرامون تغییر رویه خود در نگاه به شرق و شناخت آن، همچنان جنبه های استعماری پیشین خود را با نقاب و رویکرد جدید نسبت به ساخت فیلم های چنین تحریف آمیز ادامه می دهد. لذا سوال اصلی این پژوهش را می توان بدین گونه نگاشت که با مد نظر قرار دادن پیشینه ی «شرق شناسی» بر شمرده شده از منظر سعید و بیان نگاه پسا استعماری امروزی غرب، جلوه های مبرهن و آشکار این تحریف تاریخی سینمای هالیوود در ساخت فیلم های «اسکندر ـ شبی با پادشاه ـ 300 و شاهزاده پارسی» چه بوده است، و هالیوود در چه موارد و بخش هایی از فیلم های نام برده شده، در بازآفرینی و نمایش تمدن ایران باستان، همچنان نگاه مبتنی بر کلیشه و ماسبق خود را تداوم بخشیده و به جهانیان عرضه داشته است؟ 1-2- اهمیت موضوع تحقیق و دلایل انتخاب آن بازنمایی تاریخ و تمدن یک ملت و سرزمین، آن هم از طریق رسانه ای فراگیر به نام سینما، یکی از مهمترین ارکان شناساندن آن تمدن در میان اقوام و کشورهای مختلف می باشد. لذا هر گونه تحریف و یا تفسیر مغرضانه ی تاریخی، جفایی بس عظیم به پیشینه ی فرهنگی و ارکان هویت بخشی آن تمدن و سرزمین به شمار می رود. در همین راستا و با عنایت به نظریات ادوارد سعید، پیرامون مقوله ی «شرق شناسی» و با این پیش فرض بیان شده از جانب وی که عنوان می دارد: «شرق شناسی صرفاً یک تخیل پوچ غربی پیرامون شرق نمی باشد، بلکه مجموعه ی خلق شده ای از نظریات و روش های اجرایی است که در خلال سال های متمادی بر روی آن سرمایه گذاری مادی قابل ملاحظه ای به عمل آمده... لذا همواره در طول تاریخ این احساس که قدرت غربی بر شرقی فایق است، به عنوان امری پایدار و واقعیتی علمی و با پشتوانه پذیرفته شده است.» (سعید، 1371،27). در این راستا ما با تفکیک «تاریخ ایران باستان» به عنوان بخشی از مقوله ی عام شرق و همچنین «صنعت فیلمسازی هالیوود» به عنوان جزئی استخراج شده از دل نگاه کلی غرب نسبت به شرق، یا همان شرق شناسی، برآنیم که موارد تحریف شده توسط فیلمسازان هالیوودی و دست اندرکاران تولید این آثار در مورد روایت و نمایش بخش عظیمی از میراث هویت بخش ایرانیان و تمدن کهن اجدادمان را مبرهن و آشکار کرده و اهداف، دلایل و چگونگی چنین امر مهمی را برشماریم. لذا اهمیت پرداختن به این موضوع، آن هم در راستای تفکرات، فیلسوف گرانقدری همچون ادوارد سعید، می تواند گامی کوچک در پرده برداری و شناسایی این حقیقت باشد که این رویه و برداشت مغرضانه و هدفمند سینمای هالیوود به صورت امری با برخورداری از پشتوانه ی تاریخی بس عظیم و به صورت آگاهانه تا به امروز دنبال شده و در حال حاضر هالیوود به عنوان نماینده ای از تمدن غرب، همچنان این رویکرد شرق شناسانه ی نوین را دنبال کرده و تاکنون بدون هیچ گونه تجدیدنظر یا مطالعه ی دقیق تاریخی، همچنان اهداف پسا استعماری خود را استمرار می بخشد. به همین جهت پرداختن به میزان و نحوه تحریف و تک سو نگری تاریخی، همچنین بازتاب این عمل در فیلم های هالیوودی، می تواند ما را با چهره دروغین و جانبدارانه بیش از پیش غرب آشنا کرده چرا که می توان مصادیق متعدد و موارد فراوان از جنبه های تحریف آمیز تاریخی که در آثار فیلمسازان هالیوود به وضوح و وفور یافت می شود را بر همگان آشکار گردانید. 1-3- هدف های تحقیق 1- اهمیت پرداختن به میراثی به نام شرق شناسی در جریانات فکری غرب از منظر ادوارد سعید و بیان تأثیرات آن در نمایش تعیّنات تاریخ ایران باستان از نگاه فردگرایانه و جانبدارانه هالیوود، نسبت به تصویر حقیقی از واقعیت. 2- احاطه و شناخت نسبت به موارد و بخش های تحریف شده تاریخی در هر یک از فیلم های 300، اسکندر، شبی با پادشاه و شاهزاده پارس: شن های زمان و بر شمردن نمونه های فراوان تداوم نگاه تبعیض آمیزی که غرب از طریق سینمای هالیوود، با ساخت چنین آثاری، همچنان در بیان مقاصد پسا استعمارانه ی خود، دنبال می کند. 3- کشف و بیان عوامل نشانه شناسانه و جامعه شناسانه ای که هالیوود در ساخت فیلم های 300، یک شب با پادشاه، اسکندر و شاهزاده پارس:شن های زمان، چه از نظر فرم و صورت روایی داستان و چه از لحاظ محتوا و مضمون به کار رفته شده در بازسازی تاریخ، به عنوان شاخصی برای مفهوم کلیشه ای که غرب همچنان، تا به امروز دنبال می کند. 1-4- سوالات یا فرضیه های تحقیق 1- علل تحریف تاریخ و تمدن ایران باستان در سینمای هالیوود تا چه اندازه بر نظریات «شرق شناسی» ادوارد سعید پیرامون نگاه پسا استعماری غرب به شرق استوار است؟ 2- عناصر نشانه شناسانه و جامعه شناسانه، همچنین موارد فرهنگی ـ هویتی تحریف شده در هر یک از فیلم های اسکندر، شاهزاده پارسی، 300 و شبی با پادشاه از منظر سینمای هالیوود نسبت به تاریخ ایران باستان، با در نظر گرفتن روایت صحیح تاریخی از اسناد و کتب موجود، کدام می باشد؟ 3- با توجه به قدمت تاریخی متن مورد نظر، چرا تا به امروز غرب همچنان همان نگاه کلیشه ای و جانبدارانه را از شرق، با ساخت چنین آثاری از طریق سینمای هالیوود، در نمایش و بازتاب هویت یک تمدن تداوم بخشیده و بیشتر کدامین قسمت از حقایق تاریخی را با نگاه تک سویانه و مغرضانه خود در ساخت فیلم های نام برده شده را برجسته نشان داده است؟ 1-5- چارچوب نظری و پیشینه تحقیق با عنایت به رویکرد مبتنی بر تبعیضی که سینمای هالیوود در قالب تولید فیلم به عنوان یکی از هنرهای فراگیر و تاثیرگذار جهانی در بیان روایت و داستان پردازی پیرامون موضوعات و مقوله های مختلف سیاسی، تاریخی، اجتماعی، تخیلی و... در سال های اخیر دنبال کرده و به خصوص اینکه این هنر در بیان اهداف و مقاصد سیاسی و سلطه جویانه خود، بیشتر با بهره گیری از مقوله تاریخ و کارکرد سیاه نمایی تاریخی، همچنان سبک و سیاق پیشین و تاثیرات استعماری خود را به طور اخص در کشورهای مستعمره پیشین یا جهان سوم دنبال می کند. در نتیجه همواره اندیشمندان این کشورها در صدد مقابله با این امر، از طریق بیان مبتنی بر حقیقت تاریخی خود برآمده و با خلق آثار مکتوب و پرسش جویانه خود سعی در درهم شکستن این قالب و تشخص دروغین داشته تا بتوانند تاریخ خویش را که یکی از مهم ترین ارکان هویت بخشی آنان به شمار می رود، از این سیاه نمایی و نمایش دروغین حفظ کنند. اما یکی از مهم ترین این متفکران که نظریات چالش برانگیز وی در پروژه پیش رو همواره به عنوان مهم ترین مرجع و منبع قابل استناد به شمار می رود، ادوارد سعید فلسطینی می باشد. لذا در این تحقیق سعی بیشتر بر آنست که از طریق بسط و تعمیم نظریات وی پیرامون رویکرد شرق شناسانه غرب، به دلایل ساخت آثاری هالیوودی و با موضوعیتی که به ظاهر در پرداخت به تمدن ایران باستان دارد، بپردازیم. افزون بر این از گریز به آثار سایر متفکران داخلی و خارجی نیز غافل نشده و سعی گردیده که از دیگر نظریه پردازان نیز سخن به میان آوریم. لذا چارچوب نظری ما بیشتر مبتنی بر دیدگاه های ادوارد سعید در بیان جنبه های تحریف آمیز مولفین آثار سینمایی مورد مطالعه، بیان شده است. اما در مورد پیشینه این تفکر، خود ادوارد سعید در کتاب شرق شناسی منشاء و سرآغاز آن را به دوران تمدن یونان باستان و نمایشنامه ایرانیان اثر آیسخولوس مرتبط می داند و عنوان می کند که:«این اثر نه تنها چهره شرق (ایران) را به طور طبیعی ترسیم نمی کند، بلکه حتی هنرمند، تماشاگران را به نحوی می فریبد که اصلاً احساس نکند که این صحنه های مصنوعی را یک غیر شرقی از تمامی سمبل های شرق به وجود آورده است.» (سعید، 1371، 46 ) وی در ادامه با بر شمردن این دودمان و مسیر فکری از یک «رنسانس شرق شناسی» در اواخر قرن 18 و اوایل قرن 19 سخن به میان می آورد،و در انتها مبحث خود را با ظهور شرق شناسی نوین امریکا خاتمه می بخشد. در نتیجه می توان گفت تداوم این روند را ما امروزه با شدت بیشتری در ساخت تولیدات سینمایی غرب در بازتاب و انعکاس چهره تاریخی خودمان در جهان امروز شاهدیم. امید است که با بر شمردن این حقایق تحریف شده، دست اندرکاران و مولفین تاریخ ایران زمین نیز با ساخت آثاری فاخر و اصیل، نقاب از چهره حقیقی تمدن و تاریخ کهن خویش برداشته و پیش فرض های مورد قبول کارگردانان هالیودی را درهم شکسته و آنها را به تغییر رویه در نگاه کلیشه ای خویش وادارد. 1-6- استراتژی پژوهش با توجه به موضوع عنوان شده، استراتژی ما در این پژوهش کیفی می باشد که در نتیجه منجر به بهره گیری از روش کتابخانه ای یا اسنادی خواهد شد. 1-7- روش تحقیق در اینجا روش تحقیق به دلیل مراجعه به متون و آثار مکتوب و نگارش یافته، همچنین بهره گیری از منابع سمعی و بصری، از نوع کتابخانه ای ـ دیداری می باشد و رویکرد پژوهش نیز تاریخی و مبتنی بر تغییر متن، ترامتنیت، و از نوع بیش متنیت لحاظ شده و بصورت دگرگونی یا تغییر متن پیشین (تاریخ ایران باستان) بر متن پسین (باز تولید و روایت این تاریخ در سینمای هالیوود) بیان شده است و در انتها با تحلیل و تفسیر این روابط میان متنی در راستای نظریات ادوارد سعید، پیرامون مقوله شرق شناسی، به تبیین و بیان این تراگونگی ایجاد شده خواهیم پرداخت. 1-8- روش پژوهش یا روش گردآوری اطلاعات انجام این پژوهش نیازمند دنبال کردن پیشینه تاریخی شرق شناسی بیان شده در آثار ادوارد سعید و بر شمردن تاثیرات پسااستعماری نوین غرب درآثار فیلم سازان هالیوود، نسبت به نمایش تاریخ کهن ایران می باشد. لذا در این جا می توان از روش اسنادی یا کتابخانه ای به همراه روش دیداری یا مشاهده برای شناخت و بررسی عوامل نشانه شناسانه و جامعه شناسانه تحریف شده در فیلم های 300 ، شبی با پادشاه، شاهزاده پارسی و اسکندر بهره برد. 1-9- روش تجزیه و تحلیل اطلاعات برای تجزیه و تحلیل اطلاعات می بایست به همان روش های جامعه شناسی و نشانه شناسی تحریف شده در فیلم های موردنظر که بعنوان رکن مهمی از دلایل هویت بخش یا سیاه نمایی تاریخی می باشد، توجه کرد.