نام پژوهشگر: احسان شریفیان
احسان شریفیان مجتبی انصاری
در ادبیات طراحی شهری مفهوم «وحدت» جایگاه ویژه ای دارد. این مفهوم به دلیل وسعت معنایی از ابعاد متنوعی بکار گرفته شده است. علی رغم این وسعت استعمال، به نظر می آید جایگاه مفهوم «وحدت» در طراحی شهری آنگونه که شایسته است مورد بررسی قرار نگرفته و ابعاد متعدد آن هریک در جایگاه خویش تبیین نشده اند. نکته دیگر آن که در پژوهش های موجود عمده تأکید بر منابع غربی بوده است در حالی که به نظر می آید تبیین موضوع وحدت و دستیابی به حقیقت آن نیازمند رجوع به وحی الهی و استنتاج و اخذ دیدگاه این ساحت گرانقدر پیرامون وحدت است. براین اساس این پژوهش کنکاشی اولیه در مورد جایگاه این مفهوم در طراحی شهری با تکیه بر نظریات موجود داشته، سپس با محوریت رهنمودهای قرآن کریم حول بحث وحدت، مفهوم و ماهیت وحدت حقیقی را تبیین نموده است. از نگاه قرآن، مجموعه دارای وحدت است که نه فقط نظام ظاهری صوری آن دارای هماهنگی انسجام باشد، بلکه در سطحی عمیق تر از سویی نظام فاعلی و مولفه های پدیدآورنده مجموعه دارای وحدت بوده و از طرف دیگر، نظام غایی و عوامل تأثیرپذیرنده آن هماهنگ باشد. وحدت در عرصه نظام فاعلی و غایی شرط اساسی برای وحدت در حوزه نظام داخلی است. این تبیین از وحدت حقیقی(و نه صوری و خیالی) در ادامه پژوهش با آراء بشری در قالب جزئی تر نمودار گشته و نهایتاً سعی گردیده نگرشی جامع پیرامون «وحدت» تبیین شود. مطابق نتیجه نهایی این پژوهش، محصول طراحی شهری(فضای شهری) دارای 13 مولفه فاعلی و 8 مولفه غایی است که برای نیل به وحدت حقیقی، ضروری است بین این موله ها هماهنگی وجود داشته باشد. در راستای مباحث نظری، برای نشان دادن اثرات عملی این رویکرد، مفهوم وحدت در میدان بهارستان تهران مورد تحلیل قرار گرفته و طرحی برای دستیابی به وحدت حقیقی، برای این فضای شهری (در بعد کالبد و عملکرد) ارائه شده است. وجود عناصر مختلف و به ظاهر ناهماهنگ چه به لحاظ کالبدی و چه به لحاظ عملکردی در بدنه و اطراف میدان بهارستان (چون: مجلس شورای اسلامی، مجلس شورای ملی، مدرسه عالی شهید مطهری، فعالیتهای تجاری-خدماتی بدنه) زمینه را برای بروز مفهوم وحدت و بکارگیری آن در فعالیتهای بدنه میدان و طراحی مرتبط با آن فراهم می کند. ابزار گردآوری اطلاعات عمدتاً بصورت کتابخانه ای و یا در بخش نمونه موردی بصورت برداشت میدانی و انجام مصاحبه عمیق؛ و روش تحقیق در مواجهه با منابع بشری عمدتاً بصورت تحلیلی-تطبیقی و در مواجهه با وحی الهی براساس روش تدبر موضوعی است.