نام پژوهشگر: سید علی دسپ
سید علی دسپ ناصر نیکوبخت
با آغاز پژوهشهای زبان شناسیک در اوایل ده? هفتاد دربار? جنسیت و زبان، تحولی شگرف در مطالعات زبان شناسی اجتماعی به وجود آمد. از دیدگاه این متفکران، زبان یک واحد ثابت و بدون تغییر نیست که تنها با بررسی شکل انتزاعی آن بتوان به شناخت آن نائل شد؛ بلکه باید زبان را در جامعه و تحت تأثیر متغیرهایی چون جنسیت، طبقه، نژاد، مذهب و ... بررسی کرد. مهمترین دلایل این رویکرد به زبان، شکل گیری نهضتهای فمنیستی در دور? معاصر است. نظریه پردازان حوز? فمنیسم بر این عقیده اند که متون بر اساس جنسیت نویسنده متفاوت است و جنسیت درمتون تأثیرگذار است. نویسندگانِ زن برآنند که در ادبیاتِ مردان نقشی که به زنان داده می شود، نقشی فرعی است و زن در اغلب آثار ادبی عبارت از «دیگری» مرد است و به همین دلیل در ادبیات مردمحور، موضوع تجرب? زنان مورد توجه قرار نمی گیرد. این موضوع باعث شد نویسندگان زن بر این نکته تأکید کنند که زنان به دلیل برخورداری از امتیازات خاص بیولوژیکی، معنی ای خاص از تجرب? زنانه به خواننده نشان می دهند که ادبیات مردانه قادر به توصیف و بیان آن نیست. زنان داستان نویس نیز در ایران توانستند جایگاه خود را در نوشتن آثار داستانی برجسته کنند و مورد استقبال مخاطبان قرار گیرند. پژوهش حاضر با روش توصیفی– تحلیلی مبتنی بر چارچوب نظری زبان به مثاب? نظامی نشانه شناختی- اجتماعی، به سیر تحول زبان در آثار داستانی زنان با تحلیل ده اثر منتخب از نویسندگان زن ایرانی (به ترتیب تاریخ انتشار) پرداخته است. مهمترین نتیجه حاصل از کاربست این نظریه در تحلیل رمان های مذکور، تلاش نویسندگان زن برای انعکاس روایت زنانه و بازنمود هویت زنان به شیوه های گوناگون در سطوح مختلف متن(سطح نحوی، سطح معنایی و سطح منظورشناسی) است.