نام پژوهشگر: سید محمد نژادحسینی
سید محمد نژادحسینی بلقیس باورصاد
ادبیات نظری بسیار زیادی در مورد وجود رابطه میان ویژگی های سهام و بازده های مقطعی آن در بازارهای بین المللی وجود دارد. اخیرا کوپر و همکاران (2008)وجود ارتباط قوی میان رشد دارایی کل و بازده سهام را در امریکا گزارش کرده اند. و همچنین مطالعه ای که در استرالیا توسط فیلیپ گری و جسیکاجانسون (2010) در دوره زمانی 1993 تا 2007 انجام شد نشان داد که پرتفویی متشکل از سهام شرکت های با ارزش بالا و رشد کم دارایی های شرکت های موجود در آن، عملکردی بالاتر از پرتفویی با ارزش وزنی بالا و رشد زیاد با نرخ ماهیانه 1% درصد و سالیانه به میزان 13%درصد می باشد. از ویژگی های بسیار مهم سهام که در مطالعات قبلی مورد بررسی قرار گرفته شده، می توان به اندازه، نسبت ارزش دفتری به ارزش بازار و بازده های قبلی سهام اشاره کرد. در برخی از این مطالعات ارتباط منفی بین ارزش بازار و بازده سهام به دست آمد(بنز ، 1981؛کین ، 1983). نسبت ارزش دفتری به ارزش بازار با بازده سهام دارای ارتباط مثبتی است(روزنبرگ و همکاران، 1985؛ فاما و فرنچ ، 1992). و در مطالعاتی که توسط دی بندت و ثالر (1985)، جگادیش و تیتمن (1993، 2001) در رابطه بازده های مقطعی کوتاه مدت و بلند مدت با بازده های قبلی سهام انجام شد، ارتباط منفی میان آنها وجود داشت. مطالعات تجربی در مورد ارتباط میان این ویژگی ها و بازده سهام منافع بسیار زیادی را برای محیط های علمی و سرمایه گذاران در پی داشت. ویژگی هایی از قبیل اندازه، نسبت ارزش دفتری به ارزش بازار و بازده های قبلی یک بخش مهم از فرایند سرمایه گذاری برای بسیاری از مدیران صندوق ها می باشد.