نام پژوهشگر: محمد حسن رحیمی

اثر متقابل ژنوتیپ × سال در جمعیت های بادرنجبویه (melissa officinalis l.) از نظر صفات زراعی و اسانس
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده کشاورزی 1391
  محمد حسن رحیمی   سعید اهری زاد

بادرنجبویه (melissa officinalis l.) با داشتن متابولیت های ثانویه متنوع به عنوان یک گیاه دارویی ارزشمند در درمان و تسکین بیماری ها و ناراحتی های روحی و روانی کاربرد فراوان دارد. از آنجایی که اثر متقابل ژنوتیپ × سال می تواند هرگونه پیشرفت ناشی از گزینش را کاهش دهد، پایداری بایستی به عنوان یکی از جنبه های مهم آزمایش های مقایسه عملکرد در نظر گرفته شود. در این پژوهش پایداری نه توده بومی ایران شامل جمعیت های تهران، کرج، اردبیل، اصفهان، قزوین-2، قزوین-3، کردستان، همدان و فارس به همراه دو توده خارجی شامل ژاپن و آلمان در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در طی دو سال مورد مطالعه قرار گرفت. صفات مورد استفاده برای ارزیابی اثر متقابل ژنوتیپ × سال شامل شاخص کلروفیل، تعداد ساقه، تعداد گره، ارتفاع بوته، وزن تر بوته، وزن خشک بوته و غلظت سیترال بود. علاوه بر آن در سال دوم ارزیابی، تنوع ژنتیکی جمعیت های مورد بررسی از نظر 20 صفت مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حاصل از تجزیه مرکب دو سال نشان داد که اثر متقابل ژنوتیپ × سال برای شاخص کلروفیل و تعداد ساقه معنی دار است. با توجه به پارامترهای پایداری که شامل واریانس محیطی، ضریب تغییرات محیطی، اکووالانس ریک و روش ناپارامتری کتاتا بود، مشخص گردید جمعیت های اردبیل و قزوین-2، فارس، تهران، اصفهان و ژاپن جمعیت هایی پایدار با میانگین بالا از نظر شاخص کلروفیل بودند و جمعیت های ژاپن و اردبیل پایدارترین جمعیت ها به ترتیب از لحاظ تعداد ساقه و غلظت سیترال بودند. نتایج حاصل از تجزیه واریانس صفات اندازه گیری شده در سال دوم ارزیابی نشان داد که اختلاف معنی داری بین جمعیت های مورد بررسی از لحاظ تعداد ساقه، ارتفاع بوته، وزن تر بوته، وزن خشک بوته، طول برگ، عرض برگ، وزن تر برگ های واقع در نیمه پایینی بوته، وزن تر برگ های واقع در نیمه بالایی بوته، وزن تر ساقه های واقع در نیمه پایینی بوته، وزن خشک برگ های واقع در نیمه پایینی بوته، وزن خشک برگ های واقع در نیمه بالایی بوته، وزن خشک ساقه های واقع در نیمه پایینی بوته، درصد اسانس و عملکرد اسانس وجود دارد. این امر نشان دهنده تنوع بالای ژنتیکی در 11 جمعیت مورد ارزیابی از نظر صفات مورفولوژیکی و اسانس می باشد. تجزیه خوشه ای بر اساس صفات اندازه گیری شده در سال دوم، جمعیت های مورد بررسی را در دو گروه قرار داد. تجزیه های همبستگی ساده، رگرسیون گام به گام و تجزیه علیت حاکی از آن بود که غلظت سیترال، وزن خشک ساقه در نیمه بالایی بوته و تعداد گره مهم ترین اجزای موثر بر عملکرد اسانس هستند.