نام پژوهشگر: انوشه دربندی
انوشه دربندی مجتبی مقصودی
عنوان و موضوع این رساله، سیاست های قومی و مساله کردها در ایران و ترکیه در فاصله سالهای 1970 تا 2010 می باشد و تلاش دارد روند شکل گیری دولت مدرن در دو کشور را به عنوان عامل مهمی در سیاسی شدن مسئله و مطرح شدن سیاست قومی از بعد داخلی بررسی می کند. با شکل گیری دولت مدرن در اروپا پس از قرار داد وستفالیا در 1648 و تکوین دولت ملت با وقوع انقلاب فرانسه و تبدیل شدن ناسیونالیسم به عنوان گفتمان مسلط بین المللی در قرن 19 و 20، شاهد سرایت این تفکرات به شرق و به ویژه خاورمیانه می باشیم. ترکیه و ایران به عنوان اولین کشور های غیر اروپایی نیز طی سده بیست اقدام به دولت سازی و ملت سازی مدرن کردند. در این دو کشور که به لحاظ تنوع جمعیتی از کشور های متکثر و چند قومی محسوب می شوند، الگوی دولت – ملت سازی، همانند سازی فرهنگی با تأکید بر ناسیونالیسم افراطی دولت ملاک عمل قرار گرفت. در نتیجه با شکل گیری و تکوین دولت مدرن در دو کشور ایران و ترکیه شاهد بروز حرکت های هویت خواهانه اقوام که بنا بر الگوی همانند سازی نادیده انگاشته شده بودند، نیز هستیم. این هویت خواهی ها و تحرکات سیاسی اقوام به ویژه کرد ها در دو کشور موجب توجه کشور های مذکور به مدیریت قومی و در نتیجه تلاش برای اتخاذ سیاست قومی گردید. در ترکیه تا سال 2000 و در ایران تا سال 1979 ( پیروزی انقلاب اسلامی ) الگو و سیاست قومی غالب در قبال کردها، همانند سازی اجباری بوده است اما با شروع قرن جدید سیاست های قومی ایران و ترکیه نیز به سمت همگرایی با اقوام و چند فرهنگ گرایی سوق داده شده اند.