نام پژوهشگر: منا مرادی
منا مرادی مهدی زمانی
نظریه اخلاق شوپنهاور، در فلسفه اخلاق از اهمیت زیادی برخوردار است. در مباحث فرا اخلاقی با آن که نمی توان کاملاً، تقسیم بندی های تحلیلی را برای فلسفه وی در نظر گرفت، اما نظریات اصلی در فرا اخلاق در باب واقعیت و معنا مبنای استناد و استفاده ما در مباحث فرا اخلاقیِ شوپنهاور می باشد.رساله حاضر به این مسئله می پردازد که شوپنهاور چه معیارهایی را برای گزاره های اخلاقی و صدق و کذب آن ها در نظر می گیرد. همچنین خواهیم دید که شوپنهاور در تبیین رهایی از اراده و روند ژرف اندیشی می تواند تعریفی جامع از اخلاق ارائه دهد. نگارنده کوشیده است در پاسخ به مسائل مورد بحث درباره اخلاق و طریق دیگرِ نفیِ اراده، یعنی زیبایی شناسی، علاوه بر بیان آرای شوپنهاور، دیدگاه های مختلف شارحان و منتقدان وی را نیز مبنا و اساس گزارش قرار دهد. بدین سان در ابتدا صرفاً به نوعی، روایت گری از مباحث شده است و در پایان هر فصل استنباط خویش را از مباحث، در قسمت نتیجه گیری رساله بیان کرده ام. در فصل اول بعد از بیان کلیات، به مبانیِ هستی شناسی، معرفت شناسی و انسان شناسی پرداخته شده و این که این مباحث چه ارتباطی می توانند با فلسفه اخلاق شوپنهاور داشته باشند. فصل دوم به بحث درباره نظریات فرا اخلاقی شوپنهاور، اختصاص یافته است. ابتدا شرح داده ام که شوپنهاور چه جایگاهی را در اخلاق، به واقعیت نسبت می دهد و اراده در ماهیت خویش چگونه می تواند اساس دیدگاه اخلاقی شوپنهاور را تشکیل دهد. سپس بدین موضوع پرداخته ام که وی نظریه خویش راجع به ارزش و باور را چگونه با بیان «آگاهی برتر» توجیه می کند.بدین سان به شرح نظریه معنا و نیز بعد روانشناسی فرا اخلاق با بیان انگیزه ها در فلسفه شوپنهاور پرداخته شده است و در پایان نیز علاوه بر نتیجه، تحلیلی نیز بر مباحث ارائه داده ام؛ در فصل سومِ رساله طی چندین گفتار به این مسائل پرداخته ام: آزادی و ضرورت ، تفکیک شخصیت، ملال و شکل های آن، عدالت، شفقت، اخلاق فضیلت... و در فصل چهارم ارتباط میان اخلاق و زیبایی شناسی که در طی رساله نیز بدان توجه شده است مورد بررسی قرار گرفته است. آن چه در این فصل، مد نظر است بیانِ شباهت های میان اخلاق و زیبایی شناسی به عنوان دو راه رهایی از اراده است، آن هم، در وجوهِ مختلفی هم چون شکل و روند ژرف اندیشی، ارزیابی، نظریه لذت، روشنگری و فرآیندهای مشابه در اخلاق و هنر مثل عشق و از خود بیگانگی. در آخر نیز باید گفت، آیا شرح این شباهت ها می تواند برای توجیه رابطه متقابل میان هنر و اخلاق کافی باشد یا خیر. با بیان این مسائل می توانیم دریابیم که شوپنهاور به راستی به ارتباط دوسویه ای میان اخلاق و زیبایی شناسی با توجه به رویکردش نسبت به دیدگاه های کانت و افلاطون، معتقد است
منا مرادی منصوره حبیبی
لوگو تایپ های خوانشی عموماً نقش عنوان دارند و در این میان عناوین نشریات به لحاظ ضروریات بیان گرافیکی و چگونگی خوانش، ساختار بیانی، مخاطب و تیراژ در گروهی مجزا قرار می گیرند. اگر چه تمامی لوگو تایپ ها از بیان های گرافیکی یکسانی برای ارتباط بهره می گیرند اما ضروریات بیانی در هر دسته از لوگو تایپ ها بر کیفیت بیانی تولید اثر گذاشته و ایفای نقش رسانه ای نشریات حساسیت های ویژه ای در نحوه بیان گرافیکی پیش می کشد این مقوله به معرفی انواع و چگونگی بیان های گرافیکی متأثر از ساختار رسانه ای نشریه می پردازد. این پژوهش دارای پنج فصل تئوری و کار عملی می باشد، فصل های تئوری به ترتیب فصل اول شامل کلیاتی درباره تعرف نشانه نوشته و اصول و قوانین گرافیکی طراحی لوگوتایبپ در نشریات و بخصوص مجلات است، فصل دوم شامل اصول طراحی لوگوتایپ آنهاو مخاطب شناسی و تاثیر نشانه نوشته بر روی مخاطبان ، فصل سوم شامل تاریخچه طراحی سرلوحه در مطبوعات، فصل چهارم شامل تحلیل و توصیف اطلاعات جمع آوری شده بر اساس اصول و قوانین گرافیکی در طراحی آنها و چگونگی نحوه قرار گیری آنها در قالب کلی مجلات است، در فصل پنجم نتیجه گیری. کار عملی شامل طراحی 20 نشانه نوشته برای 20 مجله تخصصی با موضوع های متفاوت و با یونیفرم های متفاوت با در نظر گرفتن اصول و قوانین گرافیکی ( خوانایی، کاربردی، زیبایی شناسی و...) است .