نام پژوهشگر: کاظم احمدی اهنک
کاظم احمدی اهنک قربانعلی ابراهیمی
چکیده به فارسی: مشارکت اجتماعی یکی از نیازهای اصلی جامعه بشری در عصر حاضر است. هدف از این پژوهش، بررسی تأثیر ساختار توزیع قدرت در خانواده بر میزان مشارکت اجتماعی (رسمی و غیررسمی) می باشد. چارچوب نظری تحقیق بر مبنای ترکیبی از نظریه منابع و نظریه ی اینگلهارت در باره مشارکت اجتماعی شکل گرفته است. روش پژوهش در این تحقیق از نوع پیمایشی بوده و برای جمع آوری داده های مورد نیاز از ابزار پرسشنامه به روش توأم با مصاحبه حضوری استفاده شده است. برای سنجش پایایی ابزار پژوهش از آلفای کرونباخ استفاده شده است. جامعه آماری تحقیق شامل کلیه افرادی که در شهرستان آمل سکونت دارند را شامل می شود. جهت تعیین حجم نمونه از فرمول کوکران استفاده شده است. حجم نمونه 386 نفر و شیوه نمونه گیری نیز خوشه-ای چند مرحله ای می باشد. یافته های پژوهش نشان می دهد که تفاوت میانگین مشارکت اجتماعی رسمی و غیررسمی در شهر و روستا و در بین متأهلان و مجردان معنادار می باشد. همچنین میانگین مشارکت اجتماعی رسمی در بین مردان بیشتر از زنان می-باشد در حالی که میانگین مشارکت اجتماعی غیررسمی در بین زنان و مردان تفاوت معناداری ندارند. همچنین بین دموکراتیک بودن خانواده و استبداد گرا بودن خانواده با میزان مشارکت اجتماعی رسمی و غیررسمی رابطه معناداری وجود دارد. نتایج رگرسیون چند متغیره نشان می دهد که بیشترین تأثیر بر مشارکت اجتماعی رسمی و غیررسمی را به ترتیب دموکراتیک بودن خانواده و نحوه ی اجتماعی شدن دارد. واژگان کلیدی: ساختار قدرت در خانواده، دموکراتیک بودن خانواده، استبدادگرا بودن خانواده، مشارکت اجتماعی رسمی، مشارکت اجتماعی غیررسمی، شهر و روستا