نام پژوهشگر: فخریه صدقه

بررسی تطبیقی نیازهای آموزشی کودکان عقب مانده ذهنی و درخودمانده شهر تبریز1390-1391.
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1391
  فخریه صدقه   محمود میرنسب

یکی از مهمترین دل مشغولی های برنامه ریزان درسی این است که چه چیزی باید آموخته شود؟ کدام موضوع یا محتوا ارزشمند است؟ چه ملاک هایی باید برای گزینش موضوعات جهت گنجاندن در برنامه های درسی مورد استفاده قرار گیرد و چه کسانی در این فرایند مشارکت داشته باشند؟ تمام سوالات فوق حول یک محور اساسی دور می زند و آن عبارت از سنجش نیازها و استفاده از آن در برنامه درسی است. برنامه درسی نیز فرایندی است که توسط معلمان به اجرا در می آید و اگر معلمان به روش های آموزشی تسلط نداشته باشند ماهیت برنامه ریزی درسی زیر سوال خواهد رفت. این مقوله در مورد کودکان با شرایط خاص، مانند کودکان عقب مانده ذهنی و درخودمانده اهمیتی دو چندان دارد.بنابراین، بررسی نیازهای آموزشی کودکان عقب مانده ذهنی و درخود مانده امری ضروری و اساسی است. در این تحقیق طبق تکنیک رویداد مهم از طریق اجرای مصاحبه جهت شناسایی نیازهای آموزشی، از 20 معلم در مدرسه پویش( درخودمانده) و 20 معلم در مدرسه گلستان ( عقب مانده ذهنی ) استفاده می شود. سپس برای اجرای پرسشنامه بسته پاسخ جهت اولویت بندی نیازهای آموزشی از دید معلمان استفاده شد. بر اساس سوالات تحقیق و بررسی های انجام شده نتایج ذیل حاصل شد. نیازهای آموزشی کودکان عقب مانده ذهنی بر اساس اولویت بندی به قرار ذیل است: توجه به مشکلات یادگیری،توجه به پایین بودن حافظه،توجه به مشکلات ادراکی،مشکلات پردازش شناختی،مشکلات تکلمی،مهارتهای فردی و اجتماعی،عدم ابتکار و خلاقیت،توجه به احساسات درونی،مشکلات حسی- حرکتی،مهارتهای خودیاری،مشکلات جسمانی،مشکلات ارتباطی نیازهای آموزشی کودکان درخودمانده بر اساس اولویت به قرار ذیل است: مهارتهای خودیاری،مشکل تشخیص مفاهیم،مهارتهای فردی و اجتماعی،مشکلات برقراری روابط اجتماعی،مهارتهای رفتاری کلامی و غیرکلامی،نقص در مهارتهای ادراکی،حسی و زبانی،عدم توجه به ارتباط کلامی و غیر کلامی،آموزش سلامت جسمانی،تقویت حرکات مختلف،توجه به احساسات درونی،بهداشت فردی و اجتماعی،نگهداری و درمان.