نام پژوهشگر: سعید باقی زاده
سعید باقی زاده روح الله یوسفی زشک
برای شکل گیری یک استقرار در یک منطقه دو فاکتور ضروری می باشد، اول یک موقعیت مناسب برای سکونت و دومین فاکتور موقعیت مناسب جغرافیایی برای روابط فرهنگی می باشد. دشت درگز در شمال شرقی ایران و در حاشیه مرزهای ترکمنستان جدید در زمان های گذشته به علت موقعیت خاص جغرافیایی خود مهد تغییرات فرهنگی و اجتماعی بوده است. این دشت مستعد از مناطق مجاور خود یعنی جنوب غرب ترکمنستان و نواحی شرقی فلات ایران بوسیله کوه ها جدا می گردد. این دشت دو رودخانه به نام های درونگر و زنگانلو دارد. نتیجه این شرایط مناسب این است که خاستگاه پارتیان و مکانی مذهبی در زمان ساسانیان می گردد. وجود استقرارهای متفاوت با فرهنگ های باستان شناختی متفاوت نشان از این دارد که این منطقه می تواند بعنوان یک حلقه ارتباطی بین فرهنگ های قدیمی درون فلات ایران و جنوب غرب ترکمنستان در نظر گرفته شود. بررسی های باستان شناسی و تحلیل الگوی استقراری در یک منطقه یکی از روشهای شناخته شده در باستان شناسی برای کمک به شناخت روابط فرهنگی در دوران پیش از تاریخ می باشد. در گذشته، تحلیل الگوی استقراری با روشهای سنتی انجام می گردید اما امروزه، تحلیل الگوهای استقراری با نرم افزارهای متفاوتی به مانند arc gis انجام می گردد که به اطلاعات واضح تر و واقعی تری منجر می شود. دشت درگز از دوره نوسنگی تا دوران هخامنشی 21 محوطه را در برگرفته است. در این پایان نامه،موقعیت محوطه های بررسی شده در ارتباط با فاکتورهای متفاوت محیطی و دیگر محوطه ها مورد تحلیل قرار گرفته است. این مطالعه نشان می دهد که خاک و آب دو فاکتور بسیار مهم می باشند. دوره نوسنگی با دو استقرار آغاز می گردد. در پایان عصر مس سنگی، تعداد استقرارها تا شش محوطه افزایش می یابد. از آغاز دوران نوسنگی تا عصر برنز بیشتر محوطه ها در بخش میانی دشت شکل می گیرند که علت آن منابع آبی مثل رودخانه ها و شاخه های فرعی و طیف ارتفاعی خاصی می باشد. از آغاز عصر برنز و پیچیده تر شدن الگوی استقراری و الگوهای مکان مرکزی، دیگر بخش های دشت هم مورد سکونت قرار می گیرند. در عصر برنز الگوی استقراری پیچیده تر می گردد و شکل محوطه ها نشان از یک الگوی مکان مرکزی دارد. در پایان عصر برنز و آغاز عصر آهن بمانند دیگر بخش های آسیای مرکزی، تعداد محوطه ها دچار کاهش شاخصی می گردند.