نام پژوهشگر: فاطمه انجوی موسوی
فاطمه انجوی موسوی منصور تقوایی
به طور کلی مناطق خشک جهان در محدوده های بین عرض های 30- 15 درجه شمالی و جنوبی قرار دارند(کوچکی و محلاتی، 1372). بیابان ها نواحی هستند که دارای بارش غیر قابل پیش بینی، تبخیر و تعرق پتانسیل بیشتر از بارش، سطح سفره آب زیرزمینی بالا و دارای سرعت تبخیر زیاد می باشند. به همین دلیل نمک های اضافی بر سطح خاک جمع می شوند(کیجل ،1995). فاکتور هایی مانند اقلیم، خاک، توپوگرافی و خشکی در توزیع گیاهان مناطق خشک تاثیردارند. پیشروی بیابان ها، زوال زمین در نواحی خشک، نیمه خشک و مناطق نیمه مرطوب را در بر می گیرد و عوامل موثر در پیدایش آن در وهله اول فعالیت های انسانی و تغییرات آب و هوا می باشد. شایان ذکر است پیشروی بیابان ها به معنی گسترش بیابان های گذشته نیست بلکه هر جایی ممکن است به بیابان تبدیل شود. این فرایند در حقیقت به این دلیل رخ می دهد که اکوسیستم های نواحی خشک که بیش از یک سوم کره زمین را در بر می گیرد، شدیداَ در معرض استفاده بیش از حد و عدم بهره برداری صحیح از زمین قرار دارند. فقر، جنگل زدایی، تخریب جنگل ها، چرای بیش از حد دام ها، روش های نامناسب و نادرست آبیاری و عدم ثبات سیاسی همگی زمین ها را تحت تاثیر قرار داده است. بیابان ها از نظر اینکه زیستگاه هستند و به تقریب 14 درصد از جمعیت جهان در این مناطق واقع است و همچنین بسترگاه بانک ژن و بسیاری از معادن با ارزش است، دارای اهمیت می باشند(ویت فورد ،2002). ایران به دلیل قرار گرفتن در منطقه خشک و نیمه خشک و پایین بودن میانگین بارندگی (در حدود یک سوم میانگین جهانی) پیوسته دچار تنش کم آبی و خشکسالی های مداوم و متناوب بوده است. با توجه به اینکه بخش اعظمی از مراتع ایران در مناطق خشک و نیمه خشک قرار دارند بحث خشکی و خسارات ناشی از آن در این مناطق دارای اهمیت بسیاری می باشد(مشکوه،1376). کشور ایران بخاطر قرار گرفتن در کمربند خشک جغرافیایی و نوار بیابانی که در 25 تا 40 درجه عرض شمالی واقع شده است عموما دارای اقلیم خشک و نیمه خشک می باشد و از شرایط آب و هوایی گرمی برخوردار است که جزء مناطق کم باران جهان به حساب می آید. میانگین دراز مدت بارندگی سالیانه در کشور حدود 250 میلی متر تخمین زده می شود، که کمتر از 3/1 بارندگی سالیانه در سطح زمین است(ناظم السادات، 1379). فلات مرکزی ایران یکی از معروفترین مناطق خشک جهان محسوب می شود. این کشور با مساحت 165میلیون کیلومترمربع در جنوب غربی آسیا و در نوار خشک جهان قرار گرفته است. 80% از کل سرزمین ایران از آب هوای خشک و نیمه خشک برخوردار است(یونپ، 1992). به این ترتیب در معرض خطر فرایند پیشروی بیابان ها قرار دارد و 12 میلیون هکتار نیز ماسه ای بوده و از شن و ریگ روان پوشیده شده است . ایران 1/2% خشکی های جهان را داراست که در مجموع شامل 2/4% بیابان های جهان است. به طور کلی مناطق خشک و نیمه خشک جهان وسعتی در حدود 44 میلیون کیلومتر مربع را شامل می شوند که حدود 39 درصد از این مساحت جزو مناطق خشک محسوب می شود(یونپ، 1992). در کشور ایران نیز به جز سواحل دریای خزر و قسمت های کوچکی از شمال غربی کشور بقیه مناطق جزء نقاط خشک و نیمه خشک محسوب می شوند . به همین دلیل در کلیه برنامه ریزی ها جهت کشاورزی، آبیاری و منابع طبیعی خشکی به عنوان مهم ترین عامل تعیین کننده مورد توجه قرار می گیرد( جنگجو،1383). در حال حاضر وسعت بیابان های کشور 34 میلیون هکتار است و مراتع فقیر بیابانی 16میلیون هکتار را پوشش می دهند .حدود 66/66% اراضی ایران به خاطر موقعیت خاص جغرافیایی، دوری از منابع آبی و همچنین فیزیوگرافی جزء مناطق بیابانی هستند(رفاهی،1378). فقدان یا کمبود شدید بارندگی و منابع آبی در مناطق خشک و نیمه خشک و اقلیم زیستی خاص این نواحی، سازگاری های ویژه ای در گیاهان و جانوران بومی مناطق فوق به وجود آورده است تا امکان ادامه حیات در شرایط تنش رطوبتی یا کیفیت نامناسب آب و خاک داشته باشند. از شاخص های مهم ارزیابی مناطق بیابانی وضعیت پوشش گیاهی آن است. شرایط اقلیمی و میزان آب مورد دسترس در بیابان باعث بروز رفتار هایی در گیاه جهت سازگاری می شود. با کاهش رطوبت خاک در گیاه کاهش میزان آب داخلی و در نتیجه کاهش رشد و عملکرد را شاهد می باشیم. گیاهان در شرایط تنش خشکی با ایجاد تغییرات مرفولوژیکی، فیزیولوژیکی و متابولیسمی در تمامی اندام های خود، به تنش پاسخ می دهند. در سطح یاخته ای، پاسخ گیاه به کمبود آب می تواند به صورت آسیب های یاخته ای ظاهر شود اما ممکن است با ایجاد سازگاری با تنش پاسخ های دیگری نیز بدهد(هانگ ،2003). گیاهان این مناطق دارای خصوصیات فیزیولوژیکی و مرفولوژیکی خاصی هستند که باعث می شود از حداقل ذخیره رطوبتی در خاک و هوا استفاده کنند و اندوخته رطوبتی گیاه نیز کمتر از حد معمول تلف شود. عمیق ترین سیستم ریشه ای برای جذب آب از اعماق پایین تر خاک، خاردارشدن ساقه ها و کوچک شدن سطح برگ ها برای کاهش میزان تبخیر، وجود پوششی مومی و چرب در سطح برگ ها، افزایش اندام های ذخیره کننده رطوبت، گوشتی و آبدارشدن ساقه و … نمونه ای از این تغییرات مرفولوژیکی است. از نظر ساختار درونی و فیزیولوژیکی نیز در گیاهان هورمون های تنظیم کننده خاص با توجه به خشکی اقلیم منطقه و کمبود رطوبت ترشح می شود و فرآیند تعرق گیاه از ساز و کار ویژه ای تبعیت می کند(مصدقی، 1374). در این مناطق محدودیت بارندگی باعث وقوع فرسایش بادی بیش از فرسایش آبی می شود ، و به خاطر کمبود پوشش گیاهی دچار فرسایش بادی و طوفان های شن هستند. به منظور جلوگیری از پدیده های فوق در سطح جهان، از چندین دهه قبل در سطح وسیع اقدامات گسترده ای آغاز شده است. در ایران نیزکه بر روی کمربند بیابانی قرار دارد، پروژه هایی در رابطه با جلوگیری از گسترش بیابان و احیاء آن انجام شده است. یکی از راه های موثر در جلوگیری از رشد و گسترش روند بیابانی شدن، کنترل بیولوژیکی است. کشت گونه های بومی و سازگار با شرایط منطقه یکی ازاقدامات اصلاحی مدیریتی است(جعفری، 1385). انتشار و حضور نباتات در هر منطقه ای وگسترش جوامع گیاهی بازتابی از شرایط خاکی و اقلیمی آن منطقه محسوب می شود. بنابراین شناخت روابط عملی میان عوامل خاک، آب و هوا و پوشش گیاهی در هر رویشگاه و تعمیم آن به سایر نقاط مشابه از جمله دستاوردهای با اهمیت در مطالعه اجتماعات گیاهی می باشد(علیزاده، 1374). استقرار گیاهچه حساسترین مرحله درطی دوره زندگی گیاه می باشد پاسخ گونه های مختلف گیاهی به تنش شوری و خشکی متفاوت است. این موضوع کمک می کند تا با انتخاب گیاهان مناسب و مقاوم به خشکی مناطق را احیا نمود(هانگ،2003).