نام پژوهشگر: اعظم یونسی
اعظم یونسی بهنام جلالی
پژوهش حاضر،در بررسی مبحث نقش مخاطب درتحول و تکوین هنر معاصر، در(اجرا و پرفورمنس)،با دو رویکرد مطالعات جامعهشناختی هنرو همچنین دیدگاههای فلسفی در زیباییشناسی ادراک، میخواهد بداند که ، سنتهای هنری و ایدئولوژی زیباییشناسی (هرمنوتیک) وگرایشات اجتماعی ،چه تأثیراتی در پدیدآمدن هنر معاصر و نهایتاً نقش جدید مخاطب در جریان گرایشات هنر معاصر داشته،و در این راستا و در جریان کند و کاو عناصر شکلدهنده جریانهای هنری و سازنده عرصه فرهنگی انسانی، و در فاصلهی گذار از تعیین نقش مخاطب ،از عنصری منفعل و نیازمند هدایت ، به نقشی سازنده و مشارکتی در جریان شکلگیری اثر هنری - وآزاد در تأویل و ادارک و معنابخشی به اثر-، رویدادها و تحولات اجتماعی فراوانی رخداده است و مطالعات جامعهشناختی هنررا با سه رویکرد، معطوف به اثر، معطوف به آفرینشگر و معطوف به مخاطب، روبرو کرده است. البته دستاوردهای مطالعات اجتماعی هنر، همگام با مطالعات فلسفی (زیباییشناسی ادراک و هرمنوتیک) به نتایج امروزین خود دست یافت. نظریات فلسفی که از باور معنای نهایی متن و اثرهنری و تعین نقش مخاطب در کشف نیت مولف ،آغاز، و به انکار آن و تلاش برای طرح مفهوم آشنایی زدایی از اثر و حذف هاله تقدس از آن و خروج از مفهوم منحصر به فرد بودن اثر هنری رسید. و این همه،جایگاه مخاطب هنر پست مدرن را تثبیت میکند، نقشی مشارکتی و نهایتاً تعیین کنندهی معنی اثر. و نتیجتاً، اینکه هنر معاصر، ماهیت آثار هنری را در طول تاریخ، قدرت خلاقه و ذهن جستجوگر بشری دانسته و معتقد است جریان بررسی هنری، کیفی است و با شیوههای تأویلی، تفسیری و انتقادی هم سو و هم جهت است.