نام پژوهشگر: بهنام علی بخشی
بهنام علی بخشی سعید کشن فلاح
انواع گوناگون نمایش در شرق که از سنتهای فرهنگی باستانی فکری،دینی،معنوی در شرق نشات گرفته اند و به صورت جوهره ی خواستهای ونوع نگاه انسان شرقی هستند در دنیای پسا مدرن بعد از آنکه تئاتر غربی بر اثر قراردادهای خشک و بی روح دنیای مدرن و تحت سیطره ی تئاتر کلام محور وابسته به ادبیات؛در معرض نابودی بود مورد توجه و استفاده بسیاری از کارگردانان و اندیشمندان هنر نمایش در جهان برای بازگرداندن نیروهای اصیل و ابتدایی نمایش( نیروهای آیینی)قرار گرفته اند.این حرکت که با آرتو و برشت آغاز می گردد و بعد با ادامه راه توسط همفکران وشاگردان معنوی شان از گروتفسکی و بروک و باربا گرفته تا تاداشی سوزوکی و ولادیزمیر استانیه وسکی ادامه میابد،روندی است که هرچه پیشتر میرود با جدیت و دانش بیشتری ادامه می یابد.آنچه در کار استانیه وسکی به عنوان نمونه این تاثیر پذیری از سنتهای نمایش شرقی میتوان پی گرفت هم در عناصر فکری و هم در ساختار ها و شیوه ی اجرایی و حتی شیوه پرورش بازیگری مشهود است.رسیدن به جوهره ی آیینی تئاتر و مشارکت تماشاگران و همچنین دریافت شهودی از طبیعت پیرامون و گذر از واقع گرایی و رسیدن به رستگاری از تاثیرات فکری است که او از نمایش های شرقی داشته همچنین در بخش تاثیرات ساختاری می توان به اهمیت ترکیب عناصر در تئاتر، استفاده از جوهر موسیقیایی،آکروبات و غیره اشاره کرد.