نام پژوهشگر: سارا حسنعلی زاده حقیقی
سارا حسنعلی زاده حقیقی آدینه جوادیان لنگرودی
چکیده مقدمه و هدف: این مطالعه با هدف بهره گیری از توموگرافی کامپیوتری با اشعه ی مخروطی در کمک به تشخیص دقیق تر ضایعات ناحیه ی فک و صورت با دستیابی به نماهای cbct هر کدام از این ضایعات انجام شده است. روش اجرای کار: در این طرح با بکارگیری روش، case series تصاویر cbct بدست آمده از 87 بیمار مبتلا به ضایعات استخوانی ناحیه ی فک و صورت که از سال 1387 تا پایان سال 1390 به یک مرکز خصوصی رادیولوژی فک و صورت و بخش رادیولوژی دانشکده دندانپزشکی مشهد مراجعه کرده و دارای نتیجه ی هیستوپاتولوژی قطعی بودند، توسط دو نفر رادیولوژیست بطور جداگانه و بدون اطلاع از نتیجه ی بیوپسی، مورد بررسی قرار گرفتند. در مواردی که بین دو نفر اختلاف نظر وجود داشت، پس از بررسی مجدد به یک نظر واحد رسیدند. پس از آن اطلاعات بدست آمده از هر بیمار در یک چک لیست ثبت شد. اطلاعات مرتبط با تصویربرداری در چک لیست شامل، مکان ضایعه، حدود، ساختار داخلی و معیارهای مربوط به اثر بر ساختمان های اطراف بود. سپس بر اساس نتیجه ی بیوپسی ضایعات در 6 گروه شامل، کیست ها، تومورهای خوش خیم، تومورهای بدخیم، ضایعات شبه تومور، بیماری های سیستمیک و گروه متفرقه تقسیم شده و یافته های آنها بر اساس جداول توزیع فراوانی توصیف گردید. یافته ها: بر اساس یافته های پاتولوزی، ادونتوژنیک کراتوکیست شایع ترین ضایعه در بین کل ضایعات بود. کیست ها، تومورهای بدخیم و کیست استفنه(گروه متفرقه) در مردان شیوع بیشتری داشتند. درمقابل ضایعات شبه تومور و تومورهای خوش خیم تمایل بیشتری را به زنان نشان دادند. شایع ترین محل درگیری در کیست ها ماگزیلا، خصوصاً در قدام بوده و پس از آن خلف مندیبل. اما در سایر گروه ها مندیبل، خصوصاً خلف شایع ترین محل درگیری بود. تمایل به گسترش از قدام تا خلف در گروه کیست ها بیشتر مشاهده شد. نمای داخلی اغلب کیست ها و تمام تومورهای بدخیم به صورت رادیولوسنت بوده است. تومورهای خوش خیم بیشتر به صورت اپک دیده شده و فراوانی نمای رادیولوسنت و ترکیبی در ضایعات شبه تومور با درصد مشابه، بیشتر بود. اغلب کیست ها، تومور های خوش خیم و شبه تومورها حدودی مشخص با حاشیه ی کورتیکال را آشکار نمودند، اما در تمام تومورهای بدخیم حدود مهاجم دیده شد. علائمی چون تحلیل ریشه، جابجایی ساختمان های اطراف و تورم کورتیکال در شبه تومورها شایع تر بودند. تمایل به تخریب کورتکس و حدود کورتیکال ساختمان های اطراف در بدخیمی ها بیشتر بود. تومورهای خوش خیم نیز با نسبت بالاتری با جابجایی دندانی همراه بودند. نتیجه گیری: نتایج مطالعه ی حاضر نشان داد که در ارزیابی ضایعات استخوانی ناحیه ی ماگزیلوفاسیال، جهت تعیین یک ضایعه ی استخوانی در مراحل اولیه، حدود دقیق آن در استخوان، بررسی گسترش ضایعه به ساختمان های مجاور، کلسیفیکاسیون های ظریف درون ضایعه و تورم باکولینگوالی کاربرد cbct ضروری است. همچنین امکان بررسی همزمان یک ضایعه در سه مقطع مختلف در این تکنیک، تعیین دقیق محل تخریب استخوان، بررسی تحلیل خارجی ریشه و نیز جابجایی دندان در جهات مختلف را میسر می کند. واژه های کلیدی: توموگرافی کامپیوتری با اشعه ی مخروطی، ضایعات خوش خیم، ضایعات بدخیم، ناحیه ی فک و صورت