نام پژوهشگر: نیلوفر اِنسان
نیلوفر اِنسان محمد امین قانعی راد
این پژوهش به بررسی نظامِ نمادینِ مرگ در قبرستانِ بهشتِ زهرای تهران (با تمرکز بر سنگِ قبر نوشته ها) می پردازد. به این منظور 30 سنگِ قبر از دو قطعه ی مربوط به دهه ی 60 و 80 به دو روش نمونه گیری هدفمند و نمونه گیری احتمالی (تصادفی) انتخاب شده و با رویکرد بارتی، نشانه شناسی شدند. با اتکاء بر مفهومِ "تمایز" بوردیو و نظریه ی مصرف هالت و با تکیه بر رویکرد «بونسو و اسپنس» و «اَبی کولیر» بر آنیم که در این نمونه 30 تایی از قبرستانِ بهشت زهرای تهران، ببینیم که با اتکاء بر چه مضامین، نشانه ها، نمادها و عبارت هایی، هویتِ اجتماعی درگذشتگان در نظامِ نمادینِ مرگ در این قبرستان به نمایش گذاشته می شود و این کار از چه طریق و با اتکاء بر کدام نهادهای اجتماعی ای انجام می شود. به عبارتِ دیگر سعی داریم که نشان دهیم که درگذشتگان در این قبرستان از طریقِ چه الگویی «مصرف» شده و در نظامِ نمادینِ این قبرستان «تمایز بخشی» می شوند. نتایجِ برآمده از این تحقیق نشان می دهد که نهاد خانواده مهم ترین نهادی است که با اتکاء بر آن بازماندگانِ فرد درگذشته ی خود را به مصرف می رسانند. در دهه 60 اتکا بر این نهاد پررنگ تر بوده و در دهه 80 هم چنان مهم ترین نهاد هویت بخش و متمایزکننده افراد از یکدیگر است. اما در دهه 80 مقولاتِ فردی تری برای بازنماییِ فرد و بازماندگانش مورد استفاده قرار می گیرند. نهادهای دیگری نیز اهمیت می یابند و علاوه بر آن عواملِ متمایزکننده ی دیگری چون رنگ و جنس و گرافیک و طرحِ سنگِ قبر و قطعه ای که فرد در آن دفن می شود، حائز اهمیت می شوند.