برای اینکه بتوان با دیگران خوب کار کرد وآنان را به کار واداشت، لازم است که نیازها، خواسته ها و آرزوهای افراد در محیط کار در نظر گرفته شود. دست زدن به چنین کارهایی بدون شناخت استعدادها، عواطف، نوع و سطح نیازها، انگیزه ها و شخصیت افراد امکان پذیر نیست. هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین عزت نفس سازمانی و رضایت شغلی کارکنان بانک توسعه فردا می باشد. بدین منظور به روش نمونه گیری تصادفی ساده بین 86 نفر از کارکنان بانک توسعه فردا مقیاس های سنجش عزت نفس سازمانی کینک (2003) و رضایت شغلی اسمیت و همکاران (1969) توزیع گردید. نتایج تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که بین عزت نفس سازمانی با رضایت شغلی کارکنان بانک توسعه فردا رابطه معنی داری وجود دارد (01/0 (p ? ، بیشترین میزان همبستگی عزت نفس سازمانی با متغیر رضایت از همکاران با ضریب 645/0 و کمترین میزان همبستگی مربوط به متغیر رضایت از پرداخت با ضریب 347/0 می باشد (01/0 (p ? . همچنین نتایج آزمون های رگرسیون گام به گام نشان داد که از میان متغیرهای جمعیت شناختی، سن و سابقه کار بر رضایت شغلی تأثیر معنی داری دارد. لذا برای ایجاد رضایت شغلی؛ مدیران نیاز به هدفمند و با محتوا کردن کار هستند. از طرفی نقش کلیدی سرپرستان در تقویت عزت نفس احتمال ظهور رضایت شغلی را افزایش خواهد داد.