نام پژوهشگر: وازنا قبادی قادیکلایی
وازنا قبادی قادیکلایی محمد مهدی اسماعیلی
چکیده گویش شناسان بسیاری به توصیف واجی، نحوی و واژگانی گویش های ایرانی پرداخته اند. در مورد گویش مازندرانی (تبری) این پژوهشها به بررسی نظام دستوری و دستگاه آوایی این گویش محدوده شده است و تا کنون کاری از منظر زبانشناسی تاریخی بر روی آن صورت نگرفته است. هدف از تحقیق بر روی پیوند واژگانی گویش مازندرانی (تبری) با زبانهای هندو اروپایی از جمله سنسکریت، ایرانی باستان، فارسی باستان، اوستایی، فارسی میانه زرتشتی و پهلوی اشکانی (پارتی، پهلوانیک)، پی بردن به رابطه میان آنها، در طول تاریخ این زبان هابوده است. تا از این طریق بتوان به ریشه شناسی واژگان این گویش نیز پرداخت. همچنین در این پژوهش با ارائه صورت ها و معانی واژگان در گویش تبری (باگونه ی قائم شهری) و مقایسه آنها با واژگان هم ریشه در زبانهای سنسکریت، ایرانی باستان، فارسی باستان، اوستایی، فارسی میانه زرتشتی و پهلوی اشکانی (پارتی، پهلوانیک) آمار دقیقی از تحول های آوایی (اعم از: قلب، حذف، ادغام، ابدال، همگونی و...)؛ معنایی (گسترش معنایی، تخصیص معنایی) و ساختواژی واژگان این گویش در سیر تحول تاریخی شان ارائه شده است. بدین منظور تعداد 150واژه از این گویش با توجه به واژه نامه های تبری موجود استخراج شدند. سپس معادلهای هم ریشه این واژگان در زبانهای هندو اروپایی ذکر شده از فرهنگ های ریشه شناختی مربوط به آن زبانها انتخاب شدند و در نهایت تمامی تغییرات آوایی، معنایی و ساختواژی واژگان گویش تبری در سیر تحول تاریخی شان به روش توصیفی ـ تحلیلی مورد بررسی و مقایسه قرار گرفتند. میزان تحول واژگان در سطح های مختلف آوایی ، واژگانی و معنایی بصورت درصدمحاسبه و در جدول های جداگانه قید شده است. نتایج این بررسی ها مشخص می کند که بیشترین تحول واژگان تبری در سطح آوایی صورت گرفته و پس از آن به ترتیب تحول های معنایی و ساختواژی مرتبه دوم و سوم را به خود اختصاص داده اند. همچنین بسیاری از واژگان سنسکریت و پهلوی اشکانی بدون تغییر درگویش تبری باقی مانده اند .